محققان به یک حقیقت باورنکردنی دست یافتهاند: «افرادیکه میخواهند لاغر شوند به همان نسبت هم میتوانند پولدار شوند.»
وقتی صحبت از کاهشوزن میشود، تقریبا همه میدانند برای دستیابی به یک وزن مناسب باید چه کارهایی انجام دهند: «کمتر بخورند، بیشتر ورزش کنند.» در عین حال همه ما میدانیم برای اینکه زیر بار قرض و بدهی نرویم باید چه کنیم: «کمتر خرج کنیم، بیشتر پسانداز کنیم.» ولی واقعیت این است که تصمیمگرفتن برای تغییر الگوی زندگی در هر زمینهای برای رسیدن به شرایطی بهتر یک ماجرای مرموز نیست. پس چرا نمیتوانیم این کارهای ساده را درست انجام دهیم؟
تغییر یک رفتار بهخصوص اگر سالها در وجود ما نهادینه شده باشد، کار سادهای نیست. عادات ما گاهی چنان ریشهدار هستند که ما در یک روال روزمره عادی گاهی موقع انجام آنها بهخودمان زحمت فکرکردن هم نمیدهیم. معمولا زمانی متوجه این عادات میشویم که یا عقربههای ترازو عدد بالایی را نشان دهد یا اینکه تراز مالی شما منفی شود. آنوقت است که متوجه حقیقت خواهید شد.
همینجاست که باید بتوانید موقعیت ناخوشایند فعلی را تغییر دهید. متخصصان میگویند تقویت یک جنبه زندگی(مثلا جنبه مالی) میتواند این اعتماد را در شما ایجاد کند تا بتوانید در سایر بخشهای زندگی خود نیز تغییرات مثبتی اعمال کنید(مثلا در زمینه سایز دور کمر).
دکتر میشل ون دلن، استاد روانشناسی دانشگاه جورجیا میگوید: «وقتی اعمال و رفتار خود را در یک مسیر یکسان انجام دهید، آنوقت میتوانید در تمام زمینهها با یک رویکرد ثابت و مشخص عمل کنید. در این حالت در برابر وسوسهها بهتر مقاومت میکنید. حالا این وسوسه میخواهد خوردن یک بشقاب غذای اضافه باشد یا خریدن یک جفت کفش بسیار گرانقیمت؛ آن وقت توان مقاومت در شما به یک عادت تبدیل میشود.»
آماده شوید
دکتر جیمز پروکاسکا، مدیر مرکز تحقیقات سرطان در دانشگاه رود آیلند یکی از برجستهترین متخصصان روانشناسی ایالات متحده است که به دهها هزارنفر کمک کرده تا سیگار را ترک کنند، استرس خود را کاهش دهند و وزن خود را کم کنند. همه این اتفاقات از راه تغییر رفتار حاصل شده است.
او اعتقاد دارد علت اینکه مردم حداکثر تا یک ماه اول سال تصمیماتی را که برای تغییر در سال جدید گرفتهاند کنار میگذارند، این است که به حد کفایت برای انجام این تغییرات آماده نشدهاند. او میگوید: «تحقیق یک فرآیند است نه یک اتفاق و 80درصد مردم وقتی کاری را آغاز میکنند برای انجام آن آمادگی کافی ندارند.»
خب حالا برای آمادگی باید چهکار کنیم؟ آمادهشدن شامل حرکت آگاهانه در خلال مراحل متعدد و مختلف است. در مرحلهای که دکتر پروکاسکا آنرا مرحله قبل از تعمق نامگذاری کرده است، تغییر صرفا در مغز شما فلاش میزند و وظیفه شما این است که آگاهی خود را درباره مزایای این تغییر افزایش دهید. مثلا به این فکر کنید که اگر از برخی مخارج خود کم کنید، میتوانید با پسانداز همان مقدار پول بتوانید چند روزی به تعطیلات بروید یا اینکه با مقاومت در برابر خوردن غذای اضافی بتوانید دوباره لباسهایی را که برایتان تنگ شده بپوشید.
حالا مرحله دوم آغاز میشود که به آن میگویند: «تعمق.» شما زمانی وارد این مرحله میشوید که جدا درباره انجام یک تغییر فکر کرده باشید. وقتی شما در این مرحله قرار گرفتید، میتوانید روی این ماجرا تمرکز کنید که مزایا و معایب هر رفتاری در رسیدن به هدف شما چیست؟ واضح است که شما برای تغییر سایز خود ناچار هستید، چای شیرین و کیک بعد از ناهار را کنار بگذارید یا از خیر یک پیتزای بزرگ و چرب موقع شام بگذرید اما دیدن عقربه ترازو که مدام عدد کمتری را نشان میدهد، قطعا رضایت بیشتری برای شما به همراه خواهد داشت. دکتر پروکاسکا میگوید: «افرادیکه نمیتوانند تعادل مثبت ناشی از انجام بایدها(در برابر نبایدها) را در نظر بگیرند، همانهایی هستند که زود تسلیم شده و میگویند فلان کار سخت است و ارزش این همه زحمت را ندارد. این افراد متوجه نیستند که مقاومت در برابر خوردن غذای چرب و سختی ورزش تغییری در زندگی آنها بهوجود میآورد که نتیجهاش به همه این سختیها میارزد. شما زمانی برای انجام تغییر آمادهاید که فهرست بایدهای شما 2برابر فهرست نبایدها باشد.
چند نکته ساده برای انجام تغییر
1. هزینهکردن
قبل از اینکه برای هر چیزی پول خرج کنید از خودتان 3 سوال بپرسید: چرا من به این وسیله/ خدمات احتیاج دارم؟ چرا من آن را میخواهم؟ و آیا از پس هزینهاش برمیآیم؟ اگر برای این پرسشها پاسخ منطقی ندارید، بهتر است به راهتان ادامه دهید و بیخیال خرید شوید.
2. افتخار به داشتهها
بهجای اینکه نگران باشید که پول بیرونرفتن با دوستانتان را ندارید یا اینکه نمیتوانید برای بوتاکس و فیلر هزینه کنید، به کارهایی که میتوانید انجام دهید فکر کنید. شاید مسخره بهنظر بیاید اما یکی از اینها میتواند خواب راحت باشد. بنشینید و داشتههایتان را فهرست کنید. چیزهایی را که دارید و شاید بهنظرتان اصلا هم مهم نباشند را بنویسید و آن وقت متوجه میشوید که چه امکاناتی در اختیار دارید که بقیه از آن بیبهرهاند. این فهرست را وقتی احساس یاس و افسردگی میکنید مرور کنید.
3. یارگیری کنید
درباره اهدافتان با اطرافیان صحبت کنید و از آنها کمک بخواهید. به آنها بگویید انتظار دارید در راه رسیدن به این هدف به شما کمک کنند. مثلا اگر زیاد خرید میکنید و وزنتان هم دارد در حال بالا رفتن است از نامزدتان خواهش کنید بهجای اینکه با شما به یک مرکز خرید بیاید با هم در یک پارک پیادهروی کنید یا اینکه اگر خواستید بعد از غذا، دسر سفارش دهید، دوستان شما باید جلویتان را بگیرند.
4. از تغییرات ساده شروع کنید
از تغییرات ساده و کوچک شروع کنید. یادتان باشد «سنگ بزرگ علامت نزدن است.» اگر میخواهید هر کاری انجام دهید، یک برنامه 3 مرحلهای کوتاه، میان و بلندمدت طراحی کنید که ساده و قابل اجرا باشد. مثلا اگر میخواهید پسانداز کنید، بنا را بر این بگذارید که تا پایان ماه اول باید مقدار کمی پسانداز کرده باشید و بعد سعی کنید در عرض 2 یا 3 ماه این مبلغ را 2برابر کنید. بهاین ترتیب آرامآرام تغییرات به شکل یک الگوی زندگی جدید نزد شما نهادینه میشود، بدون اینکه فشار خیلی زیادی را تحمل کرده باشید.
از همان ابتدا خیلی بهخودتان فشار نیاورید
همه ما دوست داریم خیلی زود به اهداف بزرگ دست پیدا کنیم اما متاسفانه باید پذیرفت که این اتفاق در بسیاری موارد رخ نمیدهد. شما برای رسیدن به اهداف بزرگ باید آنها را به اهداف کوچکتری خرد کنید تا بتوانید بازدهی و موفقیت بیشتری داشته باشید. وقتی شما پیشرفتی یکنواخت و مداوم را در برنامه خود مشاهده کنید، آن وقت کمتر امکان دارد دچار خستگی شده و اهداف خود را کنار بگذارید. نتایج مطالعات نشان داده، افرادی که با خودشان قرار میگذارند تا مقدار زیادی پول پسانداز کنند(و این هدفگذاری را در مدت زمانی کوتاهی انجام میدهند) در درازمدت مبلغ کمتری پسانداز میکنند. برعکس افرادی که در همان مدت زمان تصمیم میگیرند مبلغ کمتر اما منطقیتری پسانداز کنند در درازمدت حساب بانکی پرو پیمانتری خواهند داشت. بنابراین اگر میخواهید وزن کم کنید و 10 کیلوگرم اضافهوزن دارید، کمکردن هفتهای یک کیلوگرم طی10هفته بسیار سادهتر از کمکردن هفتهای 5کیلوگرم است.
دوستان خود را با دقت انتخاب کنید
نتایج 5 مطالعه که توسط دکتر ون دلن در دانشگاه دیوک انجام شده نشان میدهد، کنترل خویش مسری است. در یک مطالعه بسیار جالب، محققان 36 نفر داوطلب را مورد آزمایش قرار دادند. تعدادی از این افراد شاهد صحنهای بودند که در آن فردی از بین هویج و یک کیک شکلات، هویج را انتخاب کرد. بعد همه این افراد، مورد آزمایش کنترل خویش قرار گرفتند. (مثلا قرار بود شیای را هرچقدر میتوانند در دست نگه دارند.) افرادی که شاهد قضیه هویج و کیک بودند نمره بهتری از سایرین بهدست آوردند.
دکتر ون دلن میگوید: «شما میتوانید کنترل روی خودتان را با حضور استراتژیک در جامعه بهبود بخشید. معاشرت با افراد ولخرج که همیشه در حال خرید اشیای گرانقمیت هستند، خواهناخواه باعث میشود شما بیش از آنچه واقعا میخواهید و توان مالی دارید پول خرج کنید. بههمین ترتیب اگر با تعدادی آدم پرخور عاشق دسر شام بخورید، طبعا برایتان سخت است از سفارشدادن یک دسر خوشمزه ولی پرکالری صرفنظر کنید. بهعبارت سادهتر با افرادی رفتوآمد کنید که در راه رسیدن به اهداف شما، حالت مشوق را دارند نه مانع.
جای مناسب قرار بگیرید
اینکه بتوانید خود را در یک محیط فیزیکی قرار دهید که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم شما را در رسیدن به اهداف خود یاری دهند، اهمیت زیادی دارد. مثلا اگر هر روز از مسیری به منزل میروید که در آن مغازههای متعددی هستند که شما را وسوسه میکنند تا وارد شده و کلی پول خرج کنید، بهترین کار این است که از مسیر دیگری به خانه بروید.
روی دیگر این مسئله قرارگرفتن در شرایطی است که به کنترل بیشتر شما روی خودتان منجر شود. کتاب خواندن در کتابخانه یا ورزش در باشگاه چنین شرایطی ایجاد میکند. تحقیقات نشان داده، افرادی که در این مکانها حاضر میشوند، اغلب میتوانند کنترل بهتری روی خود داشته باشند.
بهخودتان جایزه بدهید
یکی از چیزهایی که مسیر رسیدن به وضعیت مالی خوب یا کاهش وزن را مسدود میکند، جایزه ندادن بهموقع است. متخصصان مغز و اعصاب که از MRI برای بررسی فعالیتهای مغزی استفاده میکنند، مشاهده کردند که مغز انسان با این ماجرا واقعا دچار اشکال میشود: وقتی ما میخواهیم همین الان چیزی را بخریم و آن چیز در معرض دیدمان قرار دارد، احساس لذت خاصی در مغز ایجاد میشود اما اگر از ما خواسته شود تا بعدا چیز بهتری بخریم یا پولش را برای یک موقعیت مالی بهتر نگه داریم (مثلا دوران بازنشستگی)، آنوقت این احساس لذت در مغز ایجاد نمیشود.
برای غلبه بر این ویژگی مغزی گاهی بهخودتان جایزه بدهید، البته نه در حدی که شما را از مسیر رسیدن به هدفتان دور کند. مثلا اگر میخواهید وزن کم کنید از یکی از دوستان بخواهید پیشرفت شما را بهصورت هفتگی بررسی کرده و اگر به این نتیجه رسید که شما طبق برنامه پیشرفت داشتید آنوقت شما بهخودتان مبلغی جایزه بدهید تا بتوانید مثلا با آن لباس بخرید. همین ابتکار میتواند انگیزه شما برای رعایت دقیق برنامه کاهشوزن باشد.
در آخر اینکه کمی به خودتان آسان بگیرید
یادتان باشد تغییر یک فرآیند است نه یک اتفاق. زمان میبرد و ممکن است در مقاطعی شما دچار افت یا پسرفت بشوید. وقتی این اتفاق افتاد (توجه کنید که این اتفاق در هر حالت پیش میآید)، یک نفس عمیق بکشید و بهخودتان یادآوری کنید که این تغییرات قرار است در بلندمدت نتایج خود را نشان دهند. اگر یک روز دیدید توان کافی برای ورزش ندارید یا نمیتوانید برنامه مالی خود را تنظیم کنید این را به حساب خستگی بگذارید و اطمینان داشته باشید که روزهای بعد میتوانید آن را جبران کنید یا اینکه اگر امروز نمیتوانید همزمان به مسائل مالی و کاهشوزن فکر کنید فقط روی یک موضوع متمرکز شوید؛ مثلا امروز فقط کالریها را حساب کنید و مسائل مالی را برای فردا بگذارید. شک نکنید در درازمدت آنقدر قدرتمند خواهید شد که بتوانید از پس همه اهداف خود برآیید.
4545
نظر شما