فارسی؛ زبان دوم تمدن اسلامی: از شعر سلاطین عثمانی تا زبان دربار هند / نقش فارسی در تکوین زبان عثمانی/زبان دیوانی سلجوقیان و عثمانیان به کل فارسی بود

زبان فارسی در متن و بطن تمدن اسلامی حضوری پررنگ و چشمگیر دارد. بخش مهمی از میراث تاریخی، ادبی، تفسیری، عرفانی و فرهنگی تمدن اسلامی به زبان فارسی نوشته شده است تا جایی که هستند پژوهشگرانی که معتقدند شناخت تاریخ و تمدن اسلامی تنها وابسته به دانش زبان عربی نیست، بلکه آشنایی با زبان فارسی نیز از لوازم شناخت و فهم این تمدن بزرگ است. آری در سراسر جهان در تمدن اسلامی هیچ زبانی پس از عربی، به پای زبان فارسی نمی‌رسد. لذا بی‌تردید می‌توان «فارسی» را زبان دوم تمدن اسلامی خواند. 

گروه اندیشه: عرفان حکمتی در صفحه اندیشه روزنامه اعتماد مطلبی منتشر کرده با تیتر «فارسی؛ زبان دوم اسلام». از نظر او زبان فارسی علاوه بر این که مهم‌ترین عنصر هویت ملی ما ایرانیان است در جهان اسلام نیز بعد از زبان عربی، جایگاه بی‌بدیل و بی‌نظیری دارد. فارسی به عنوان یکی از زبان‌های مهم و تاثیرگذار در تاریخ اسلام، جایگاه ویژه‌ای در تمدن اسلامی دارد. این زبان نه‌تنها به عنوان زبان رسمی در برخی امپراتوری‌های بزرگ اسلامی - همچون امپراتوری عثمانی و سلسله‌های ایرانی مورد استفاده قرار گرفته - بلکه در ترویج فرهنگ و علوم اسلامی نیز نقش اساسی ایفا کرده است. نویسنده در مطلب زیر، به بررسی جایگاه زبان فارسی به عنوان دومین زبان اسلام، نفوذ آن در حکومتی‌های اسلامی و گسترش آن در مناطق مختلف جهان اسلام پرداخته است که از نظرتان می گذرد:

****

نقش زبان فارسی در تمدن اسلامی

زبان فارسی را به حق می‌توان زبان دوم تمدن اسلامی -  پس از زبان عربی -  شناخت که در گستره وسیعی از مناطق اسلامی به آن تکلم می‌شده است. این زبان با گسترش امپراتوری‌های اسلامی به‌ویژه در هند، ایران و عثمانی، به عنوان زبان رسمی و فرهنگی بسیار مهم و بی‌بدیلی شناخته شد. فارسی به عنوان زبان ادبی، علمی و دیوانی در بسیاری از مناطق اسلامی به‌ویژه در دوران خلافت‌های ایران و عثمانی نقش برجسته‌ای ایفا کرده است.

زبان فارسی در حکومت‌های عثمانی

زبان فارسی برای دوره‌ای طولانی در امپراتوری عثمانی نه‌تنها به عنوان زبان دیوانی، بلکه به عنوان زبان فرهنگی نیز در دربار و مراکز علمی مورد استفاده قرار گرفت. شاعران و نویسندگان برجسته‌ای آثار خود را به زبان فارسی نوشتند.  برای نمونه سلطان محمد فاتح، فردی شناسا و آگاه به زبان فارسی بود. نوه سلطان، یعنی سلطان سلیم اول نیز تا جایی به زبان فارسی تسلط داشت که یک مجموعه شعر دربردارنده دوهزار بیت به این زبان از او به یادگار مانده است.

در کنار اینها، پسر سلطان سلیم، یعنی سلیمان قانونی نیز بهره‌ای ویژه از زبان فارسی داشت که در دیوانش به نام دیوان «محبی» سروده‌هایش به زبان فارسی آمده است. زبان فارسی جایگاهی مهم در تاریخ ادبی و علمی امپراتوری عثمانی داشته است تا آنجا که باید آن را از جمله «زبان‌های سه‌گانه» دانست که در هویت دادن به دولتمردان عثمانی نقش مهمی داشته است. 

می‌توان گفت فارسی همان‌گونه که در تشکیل و تطور زبان عثمانی، به عنوان زبانی اصلی شناخته می‌شد در پی‌ریزی و سیر تاریخی دولت عثمانی نیز زبانی مهم به شمار می‌رفته است. عثمانی‏ها ادبیات پارسی را برای مدت پنج و نیم قرن پشتیبانی  و تعداد زیادی از نویسندگان و هنرمندان را مخصوصا در قرن شانزدهم جذب کردند. یکی از نامدارترین شاعران پارسی دربار عثمانی فتح‏الله عارف چلبی بود که همچنین وی یک نقاش و یک مورخ و همچنین آفریننده «سلیمان‌نامه» که زندگینامه سلیمان باشکوه بود نیز محسوب می‌شد.

سلطان سلیم و شاهنامه

سلطان سلیم عثمانی بر شاهنامه تسلط داشت و به فارسی شعر می‌سرود. سلطان سلیم که ما ایرانیان او را با سنگدلی و شهوت کشتار و ویرانی تبریزمی‌شناسیم هنگامی که به پارسی می‌اندیشید، به فردی عاشق‌پیشه تبدیل می‌شد: 

«اهل دل را جز این مرادی نیست
که سپارند جان به خاک رهت»!

سلطان سلیمان قانونی (سلیمان یکم) نیز از سرایش شعر فارسی غفلت نکرده و یکی از زیباترین ابیات وی چنین می‌گوید: 

«دیده از آتش دل غرقه بر آب است مرا
کار این چشمه زسرچشمه خراب است مرا»!

آتاتورک و نهضت فارسی‌زدایی در ترکیه

سلاطین و شاهزادگان عثمانی اغلب ذوق و قریحه فارسی‌سرایی داشتند. زبان دیوانی سلجوقیان و عثمانیان به کل فارسی بود. کتاب منشات متعلق به دیوان عثمانی در دوره سلطان محمد فاتح است که به اهتمام پژوهشگر ترک، نجاتی اوغال به سال ۱۹۵۶ در استانبول منتشر شد و در آن می‌توان اسناد دیوانی عثمانیان را بررسی کرد.

برخی اساسا فتح قسطنطنیه را یک فتح ایرانی می‌دانند؛ فتحی که بر اثر آن قلمرویی جدید برای زبان فارسی باز شد و نخستین بیت آن را سلطان محمد فاتح سرود. تا سال ۱۳۱۱ که به دستور مصطفی کمال (آتاتورک) نهضت زدودن واژگان فارسی از زبان عثمانی به وجود آمد، زبان ترکی عثمانی مزین به گنجینه واژگان پارسی بود با این همه اما هنوز واژگان فارسی در زبان ترکی امروزین نیز نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

البته پیش از آن - در اواخر قرن ۱۷ -  عثمانی‌ها، زبان پارسی را به عنوان زبان دربار و اداری امپراتوری خود رها و ترکی را جایگزین آن کردند. زبان فارسی در عرصه‌های مختلف ادبیات، تاریخ‌نگاری و شعر در این دوره تاثیرات عمیقی برجای گذاشت. علاوه بر این، زبان فارسی در دیوان‌های دولتی و در ارتباطات دیپلماتیک استفاده می‌شد و حتی بسیاری از افراد در دربار سلطنتی عثمانی برای نوشتن و مکاتبات رسمی از فارسی بهره می‌بردند.

زبان فارسی در هند

در دوران حکومت‌های مسلمان در هند، به‌ویژه در امپراتوری مغول، زبان فارسی زبان رسمی دیوانی و فرهنگی بود. این زبان نقش مهمی در گسترش فرهنگ اسلامی در هند داشت. شاعران و نویسندگان هند مانند امیرخسرو دهلوی و بیدل دهلوی به زبان فارسی آثار زیادی از خود برجای گذاشتند. همچنین مدارس دینی در هند، زبان تدریس خود را فارسی قرار داده بودند.

فارسی در این دوران نه‌تنها به عنوان زبان علمی و ادبی مورد استفاده قرار گرفت، بلکه در زندگی روزمره طبقات بالای اجتماعی نیز جایگاه ویژه‌ای داشت. حکومت مغول که یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های مسلمان تاریخ بود، به‌ویژه در دوران شاهانی مانند اکبر، زبان فارسی را زبان دیوانی قرار داد و در تمامی حوزه‌های فرهنگی و علمی گسترش یافت.

زبان فارسی به‌طور نظام یافته توسط محمود غزنوی به هند وارد شد و پس از آن با شروع امپراتوری مغول‌ها در قرن شانزدهم این زبان به مدت ۷۰۰ تا ۸۰۰ سال زبان اداری و اصلی هندوستان بوده است. البته شواهد نشان می‌دهد که قبل از غزنویان عده‌ای در بخش مرکزی هند به زبان فارسی صحبت می‌کرده‌اند. طی آن زمان کلیه مراودات، مکاتبات، نامه‌نگاری‌ها و اسناد دولتی که توسط شاهان و درباریان انجام و به سراسر جهان ارسال می‌شد به زبان فارسی بود که موجب گسترش این زبان شد.

این زبان در مدارس و مکتب‌خانه‌ها و بین دانشمندان رواج داشت و لذا در زبان و ادب محلی هند و بین اقشار مختلف جامعه نیز نفوذ پیدا کرده و ماندگار شد. فارسی در سرزمین هند چنان ریشه‌های عمیق و کهنی دارد که حتی امروز نزدیک یک قرن و نیم پس از آنکه جایگاه خود به عنوان دیوانی این کشور را از دست داد از اهمیت آکادمیک و ادبی آن کاسته نشده است.

 زبان فارسی و علم و فلسفه در دوران اسلامی زبان فارسی در علم

زبان فارسی در علوم مختلف به‌ویژه در فلسفه، ریاضیات، پزشکی و تاریخ‌نگاری بسیار تاثیرگذار بود. بسیاری از متفکران مسلمان مانند ابن‌سینا، فارابی، غزالی و بسیاری دیگر برخی از آثار خود را به زبان فارسی نوشته‌اند. در قرون وسطی، زبان فارسی به عنوان زبانی علمی در تمام سرزمین‌های اسلامی، از جمله ایران، آسیای میانه، هند و عثمانی، بسیار رایج شد.

فارسی در دوره‌های مختلف تاریخ اسلامی، به‌ویژه در عصر صفوی و قاجاریه، به عنوان زبان اصلی در علوم مختلف از جمله فلسفه، فقه، ریاضیات و پزشکی به کار می‌رفت. در این دوران، زبان فارسی به یکی از زبان‌های رایج در میان علما و نویسندگان در جهان اسلام تبدیل شد. متفکرانی چون ملاصدرا، ابن‌سینا و شیخ بهایی آثار خود را به زبان فارسی نگاشتند.

فارسی و تعاملات فرهنگی در جهان اسلام

زبان فارسی در تعاملات فرهنگی و دیپلماتیک میان کشورها و فرهنگ‌های مختلف جهان اسلام نیز نقش مهمی ایفا کرد. در دوران صفویه، شاهان این دوره از زبان فارسی برای برقراری ارتباط با دیگر دولت‌ها و امپراتوری‌ها استفاده می‌کردند. این امر به گسترش نفوذ فرهنگی ایران و زبان فارسی در دیگر کشورهای اسلامی کمک کرد. روابط دیپلماتیک میان ایران و هند و حتی عثمانی‌ها با استفاده از زبان فارسی صورت می‌گرفت.

زبان فارسی همچنین به عنوان یک زبان میانجی در مناطق مختلف مانند آسیای میانه، افغانستان و کشورهای آسیای جنوبی مورد استفاده قرار می‌گرفت و تاثیرات فرهنگی و علمی زیادی را برجای گذاشت.

جایگاه زبان فارسی در جهان امروز

امروزه زبان فارسی هنوز هم در بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی به عنوان یک زبان علمی، فرهنگی و ادبی مورد احترام است. در ایران، افغانستان، تاجیکستان و بخش‌هایی از آسیای میانه، فارسی به عنوان زبان رسمی و غالب باقی مانده است. همچنین در بسیاری از دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی جهان اسلام، فارسی به عنوان زبان تدریس در رشته‌های مختلف علمی و ادبی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

علاوه بر این، فارسی به عنوان زبان هنری در موسیقی، سینما و هنرهای تجسمی در سطح جهانی شناخته شده است. شاعران بزرگ فارسی‌زبان مانند حافظ، سعدی، مولوی و فردوسی آثارشان را به زبان فارسی نگاشته‌اند که تاثیرات آن در فرهنگ‌های مختلف به‌ویژه در دنیای اسلامی مشهود است.

فارسی در تاریخ و تمدن اسلامی

زبان فارسی در متن و بطن تمدن اسلامی نیز حضوری پررنگ و چشمگیر دارد. بخش مهمی از میراث تاریخی، ادبی، تفسیری، عرفانی و فرهنگی تمدن اسلامی به زبان فارسی نوشته شده است تا جایی که هستند پژوهشگرانی که معتقدند شناخت تاریخ و تمدن اسلامی تنها وابسته به دانش زبان عربی نیست، بلکه آشنایی با زبان فارسی نیز از لوازم شناخت و فهم این تمدن بزرگ است.

آری در سراسر جهان در تمدن اسلامی هیچ زبانی پس از عربی، به پای زبان فارسی نمی‌رسد. لذا بی‌تردید می‌توان «فارسی» را زبان دوم تمدن اسلامی خواند. 

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2138217

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =