به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از سرویس دین و اندیشه ایبنا، زهرا بقولیزاده نوشت: «در دنیای امروز که سرعت تغییرات فناورانه و اجتماعی به طرز چشمگیری افزایش یافته، توانش ارتباطی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت در تعاملات انسانی، بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. بهویژه در جوامعی که ارتباطات بهطور فزایندهای تحت تأثیر فناوریهای جدید قرار دارد، توانایی برقراری گفت وگوهای مؤثر و محترمانه، نهتنها از نظر فردی، بلکه در سطح اجتماعی و ملی نیز ضرورت پیدا کرده است.
در این راستا سلسله نشستهای زیست ارتباطی در جهان معاصر که به همت دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و معاونت فرهنگی این دانشگاه برگزار میشود، گامی در جهت افزایش و ارتقای توانش ارتباطی است. در نخستین جلسه این سلسله نشستها که عصر یکشنبه ۱۸ آبان در سالن شورای دانشکده علامه طباطبایی برگزار شد، دکتر هادی خانیکی، استاد تمام گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنانی ، به مفهوم توانش ارتباطی و نقش آن در دنیای معاصر پرداخته و بر اهمیت بهرسمیت شناختن دیگران در گفت وگوها تأکید کرد. در ادامه گزارشی از سخنرانی هادی خانیکی در این نشست ارائه میشود.
****

توانش ارتباطی: مقدمهای بر مفهوم
هادی خانیکی صحبت خود را با توضیحی پیرامون مفهوم توانش ارتباطی آغاز کرد و گفت: توانش ارتباطی در واقع همان مهارتها و قابلیتهایی است که افراد باید در خود توسعه دهند تا بتوانند در دنیای پیچیده و متغیر امروز، با دیگران ارتباطی مؤثر برقرار کنند.
خانیکی گفت: در دنیای معاصر، فناوریهای ارتباطی نقش تعیینکنندهای دارند، اما این فناوریها بهتنهایی نمیتوانند گفتوگوهای سازنده و مؤثر را تضمین کنند. بلکه، برای موفقیت در برقراری ارتباط، افراد باید از توانش ارتباطی خود استفاده کنند تا در این فرآیند، بهرسمیت شناختن دیگران، تفاهم و احترام متقابل را در اولویت قرار دهند.
مفهوم گفتوگو و تکثر صداها
خانیکی در ادامه سخنان خود، به یکی از مفاهیم کلیدی در ارتباطات معاصر یعنی "گفتوگو" اشاره کرد و گفت: گفتوگو در دنیای امروز باید نهتنها بهعنوان یک ابزار ارتباطی، بلکه بهعنوان یک شیوه زیستن در دنیای متکثر و چندصدایی دیده شود.
او به تئوریهای میخائیل باختین و آکسل هونت اشاره کرد و گفت: در یک جامعه تکصدایی، حقیقت از پیش تعریفشده و کلیشهها جایگزین صداهای متفاوت میشوند. در چنین شرایطی، امکان گفتوگو بهوجود نمیآید و هر فردی خود را برحق میداند و دیگری را نادیده میگیرد.
خانیکی با اشاره به تأثیرات منفی این نوع تفکر بر جوامع انسانی، گفت: در چنین فضایی، گفتگو به ابزاری برای تحمیل دیدگاههای خود به دیگران تبدیل میشود، نه برای فهم دیگری. این مشکل در جامعه ایران، بهویژه به دلیل مسائل اجتماعی، سیاسی و تاریخی موجود، بارزتر است.
او با نقل داستانی از مرحوم رحمان دادمان، رئیس راهآهن ایران، گفت: این ماجرا نشان میدهد در بسیاری از مواقع، تغییرات مثبت اجتماعی میتواند با بهرسمیت شناختن دیگران و شنیدن صدای آنان آغاز شود. دادمان به یاد میآورد که در تحقیقاتی که درباره راهآهن انجام داده بود، دو خواسته اصلی مسافران راهآهن این بود: اول اینکه مسافران خواستار احترام و توجه به خود بودند و دوم اینکه بهعنوان انسانهایی که بهعنوان مسافر استفاده میکنند، بهرسمیت شناخته شوند.

توانش ارتباطی در ایران: چالشها و موانع
خانیکی سپس به موانع و چالشهای اساسی توانش ارتباطی در جامعه ایران پرداخت و گفت: در این جامعه، "حس حاشیهرفتن" و "تحقیر شدگی" از بزرگترین موانع بر سر راه برقراری گفتوگوهای مؤثر است. در جامعهای که افراد با مشکلات اجتماعی و سیاسی مواجه هستند، بهرسمیت شناختن دیگران بهویژه در زمینههای اقتصادی و سیاسی، میتواند گامی اساسی در جهت ایجاد فضای گفتوگو و تفاهم باشد.
خانیکی به اهمیت این موضوع در سطح کلان اشاره کرد و اظهار داشت: اگر در سطح ملی نتوانیم فضای گفتوگو و تفاهم را ایجاد کنیم، به بحرانهایی همچون بیاعتمادی و قطبی شدن اجتماعی دچار خواهیم شد.
اهمیت تفاهم و اخلاق در گفتوگو
در ادامه، خانیکی به بحث اخلاقی در گفتوگو پرداخت و گفت: گفتوگو باید بر پایه احترام و تفاهم باشد، نه بر اساس تلاش برای اقناع یا سلطه بر دیگری. او به تئوری آکسل هونت در مورد "رسمیت شناختگی" اشاره کرد که معتقد است تنها زمانی انسانها احساس کرامت میکنند که در جامعه دیده شوند و بهرسمیت شناخته شوند. وی گفت: این دیدگاه، در واقع، به یکی از مهمترین اصول اخلاقی در دنیای معاصر تبدیل شده است که در آن افراد، حتی در میان اختلافات، باید صدای یکدیگر را بشنوند و به تفاهم برسند.
خانیکی در ادامه گفت: در جوامع معاصر، بهویژه در جوامعی مانند ایران، که ساختارهای اجتماعی و سیاسی پیچیدهای دارند، مفاهیم "صدای تحقیرشدگان" و "مقاومت گفتگویی" اهمیت بسیاری پیدا کردهاند. این مفاهیم بر اساس تلاش برای بهرسمیت شناختن تمامی گروهها و افراد، از جمله اقلیتها و مخالفان، در جامعه ساخته شده است. توانش ارتباطی در نهایت به این میانجامد که افراد بتوانند از طریق گفتوگو، بهجای سلطه بر یکدیگر، تفاهم و همکاری ایجاد کنند.

ارتباطات و تحولات فناورانه
خانیکی در بخش بعدی سخنان خود به بررسی تحولات فناورانه در دنیای ارتباطات و تأثیرات آنها بر توانش ارتباطی پرداخت. او بهویژه بر تغییراتی که در سه دهه اخیر در عرصه فناوریهای ارتباطی بهوجود آمده است، اشاره کرد و گفت: این تحولات موجب تغییرات ساختاری در جوامع و نحوه برقراری ارتباط شده است. او بهویژه بر فناوریهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی تأکید کرد که میتوانند همزمان هم زمینهساز گفتگو باشند و هم موجب سوء تفاهم و تفرقه.
خانیکی توضیح داد که در دنیای دیجیتال، فضای گفتگو بهطور گستردهتری در دسترس قرار گرفته است، اما این فضای باز لزوماً به معنی گفتوگوهای مؤثر و واقعی نیست. بسیاری از اوقات، این فضای دیجیتال بهجای ایجاد تفاهم، باعث تشدید اختلافات و تفرقه میشود. اگرچه فناوریهای جدید امکان ارتباط را تسهیل کردهاند، اما بدون توانش اخلاقی و معرفتی، نمیتوان از این ابزارها بهطور مؤثر استفاده کرد.
جامعه دیجیتال و چالشهای اجتماعی
در بخش بعدی سخنرانی، خانیکی به بررسی نحوه تعامل جامعه دیجیتال با تحولات اجتماعی پرداخت و گفت: در جهان امروز، جامعه بهطور فزایندهای درون شبکهها سازماندهی میشود و فعالیتهای انسانی به شکلی جدید در این شبکهها شکل میگیرد. این شبکهها یکی از مهمترین ویژگیهای دنیای معاصر هستند که در آنها نهتنها ارتباطات جدید شکل میگیرد بلکه شیوههای جدیدی از تعامل اجتماعی نیز به وجود میآید.
او توضیح داد: جامعه دیجیتال بهعنوان یک "فرهنگ شبکهای" عمل میکند که در آن افراد و گروهها از منابع مختلف اطلاعاتی بهره میبرند. این روند، اگرچه بهطور مثبتی منجر به گسترش دامنههای ارتباطی شده است، اما در عین حال موجب پدیدار شدن مشکلات جدیدی در زمینه توانش ارتباطی شده است. در جوامع غیرشبکهای، مانند ایران، پذیرش فناوریهای دیجیتال با پذیرش منطق گفتوگویی همراه نبوده و همین امر به ایجاد گسستها و شکافهای ارتباطی دامن میزند.

راهبردهای ارتقای توانش ارتباطی
خانیکی سپس به برخی از راهبردها و پیشنهادات برای ارتقای توانش ارتباطی در سطح فردی، نهادی و ملی اشاره کرد و گفت: در سطح فردی، هر فرد باید مهارتهای گفتوگویی خود را در زندگی روزمره تقویت کند. این مهارتها، بهویژه در زمینه شنیدن، درک متقابل و تعامل مؤثر با دیگران باید تقویت شود. در سطح نهادی و سازمانی، خانیکی از لزوم تغییرات ساختاری و رهایی از تسلط بروکراسیهای تکصدا سخن گفت و تأکید کرد: باید بهجای اقتدارگرایی، فضایی برای تفاهم و همکاری باز شود.
او همچنین در سطح ملی، به اهمیت کاهش شکافهای ارتباطی بین مردم و حاکمیت اشاره کرد و افزود: این شکافها میتوانند به بحرانهای اجتماعی و سیاسی منجر شوند که تنها از طریق گفتوگو و تفاهم میتوان از آنها عبور کرد.

توانش ارتباطی و تحول اجتماعی
خانیکی در پایان سخنرانی خود، بر این نکته تأکید کرد که توانش ارتباطی در دنیای معاصر، نهتنها به فهم و تفاهم میان افراد، بلکه به بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد در جامعه کمک میکند. او گفت: اگر نتوانیم گفتوگو را در جامعه بازسازی کنیم و در برابر تکصداییها مقاومت کنیم، به بحرانهای اجتماعی و سیاسی خواهیم رسید. بنابراین، توانش ارتباطی یک پیشنیاز ضروری برای تحول اجتماعی و بازسازی روابط انسانی است.
۲۱۶۲۱۶







نظر شما