پروژه فیرحی: از شالوده‌شکنی سنت تا احیای «پیامبرِ قرارداد» / آتن منشاء تمدن غرب؛ چرا مدنیه پیامبر مبنای تمدن ما نباشد؟ /بازخوانی سنت برای دموکراسی

از آنجا که آتن، شهری کوچک بود و قابلیت تحلیلی بیشتری داشت، به مثالی مناسب برای تحلیل نظم و مناسبات سیاسی تبدیل شد. پس اگر برای آتن چنین جایگاهی ممکن باشد، مدینه پیامبر که وضعیتی مشابه با آتن داشت می‌تواند به منزله نمونه و الگوی تحلیل قرار گیرد. به تعبیر دیگر، اگر متفکران غربی به تأمل پیرامون آتن به منزله «شهر» (یا مدینه به تعبیر فارابی) می‌­پردازند، فیرحی این بار به تأمل درباره­ مدینه­ پیامبر به منزله­ «شهر» و الگویی برای تحلیل سیاسی می­‌پردازد و چه جالب که این شهر، خود «مدینه» نیز نام یافته است.

گروه اندیشه: بهنام مددی پژوهشگر حقوق، در یادداشتی، در گروه اندیشه روزنامه ایران، پروژه فکری زنده‌یاد دکتر داود فیرحی را تلاشی چندوجهی برای بازخوانی ریشه‌ای سنت سیاسی اسلام معرفی می‌کند تا بتواند به مسائل سیاسی جهان مدرن پاسخ دهد. از نظر او دغدغه اصلی مرحوم فیرحی در حوزه روش شناسی بازگشت به مبداء، با توجه به اهمیت صدر اسلامی، و نقد سنت قدرت محور است. مددی محور دیگر مقاله اش را در تبیین اندیشه فیرحی، مربوط به حوزه قرائت جدید او از سنت پیامبر مبتنی بر پیامبر قرارداد، حول سنت قراردادگرا، و تغییر سنت غیر قراردادگرا به قراردادگرا می داند. او در بخش سوم مطلب خود بر روی اندیشه مرحوم فیرحی در باره الگوی مدینه برای جهان امروز تاکید می کند.  فیرحی برای اثبات قابلیت دولت‌شهر کوچک مدینه برای مدل‌سازی نظم سیاسی امروز، آن را با جایگاه آتن (به عنوان الگوی دموکراسی گفت‌وگویی برای متفکرانی چون هانا آرنت) مقایسه می‌کند. او استدلال می‌کند که اگر آتن با جمعیت محدود می‌تواند معیار تحلیل نظم سیاسی غرب باشد، مدینه پیامبر نیز می‌تواند به عنوان «اولین ساختار در تمدن اسلامی» به منزله الگوی تحلیلی و معیار نظم سیاسی امروز قرار گیرد. این مطلب در زیر از نظرتان می گذرد: 

****

پروژه فکری دکتر داود فیرحی: از شالوده‌شکنی سنت تا احیای «پیامبرِ قرارداد»

۱. تمرکز آثار و اصل محوری: تعیین تکلیف با «صدر اسلام»

 دکتر داود فیرحی پژوهشگر مهم اندیشه سیاسی اسلام تلاشِ فکری خود را مصروفِ بررسی تحولاتِ سیاست یا امر سیاسی و توابعِ آن از جمله پدیده دولت از صدر اسلام، با نگارش دو کتاب «نظام سیاسی و دولت در اسلام» و «تاریخ تحول دولت در اسلام» تا دوره‌ جمهوری اسلامی  با نگارش آثاری چون «فقه و سیاست در ایران معاصر؛ تحول حکومت‌داری و فقه حکومت اسلامی» و «دولت مدرن و بحران قانون: چالش قانون و شریعت در ایران معاصر») کرد.

اما این آثار مختلف، در سامانه‌ فکری او از جایگاه یکسانی برخوردار نبودند. در واقع، فیرحی معتقد بود پژوهشگر جدی اندیشه‌ سیاسی در جهان اسلام، اگر بخواهد موضعی هنجاری نسبت به مسائل داشته باشد و صرفاً توصیف‌گر تحولات نباشد، چاره‌ای ندارد جز اینکه با تحولات امر سیاسی، سیاست یا دولت در «صدر اسلام» تعیین تکلیف کند. به بیان دیگر، فیرحی معتقد بود ما در مواضع و تحلیل‌های خود برای وضعیت حاضر و دادنِ پاسخ به مسائل (فارغ از ماهیت این پاسخ‌ها) به‌ناچار به صدر اسلام برمی‌گردیم و بلکه باید به صدر اسلام برگردیم و تکلیفِ خود را با آن روشن کرده و تفسیری از صدر اسلام ارائه کنیم.

از همین رو، فیرحی در توضیح فقه مشروطه و به‌طور خاص توضیح نظریه‌ سیاسی مرحوم نائینی، ارجاعات نائینی به صدر اسلام را «اتفاقی» یا فاقد اهمیت غیراساسی نمی‌دانست. بلکه معتقد بود نائینی به مثابه یک متفکر جدی چاره‌ای جز بازگشت به صدر اسلام و تعیینِ تکلیف با آن و ارائه توضیح و تفسیری هنجاری از نحوه‌ حکمرانی پیامبر و امام اول شیعیان نداشت.

۲. بازگشت به صدر اسلام: دغدغه «قرارداد در سیاست»

شاید از همین رو بود که فیرحی در اواخر حیات کوتاهش مجدداً، اما این بار از زاویه‌ای دیگر، دوباره به مسأله‌ «صدر اسلام» بازگشت. فیرحی آنگونه که خود در بعضی از سخنرانی‌ها و کلاس‌هایش تکرار کرده بود، از دوران دانشجویی (احتمالاً تحت‌تأثیر استادش مرحوم دکتر سید محمد رضوی) درگیر مسأله «قرارداد در سیاست» بود؛ همین دغدغه در مراجعه‌ مجدد فیرحی به صدر اسلام در اواخر عمرش نیز سر بر آورد. او این بار تلاش کرد تا نشان دهد که قرارداد و رضایت تا چه میزان در حیات سیاسی پیامبر و پیشبرد اهداف او، ایجاد پیوند در میان قبایل مختلف، تحصیل و تألیف قلوب و بسط قدرت مسلمانان نقش داشته است.

۳. نظریه فیرحی: «پیامبرِ رضایت و قرارداد» در برابر «مُصلِحِ مُسَلَّح» شریعتی

فیرحی در تحلیلش از صدر اسلام و حیات سیاسی پیامبر معتقد بود تعداد جنگ‌های پیامبر در برابر تعداد قراردادهایی که منعقد کرده است، بسیار ناچیز است. به بیان دیگر، توفیق پیامبر و پیشرفتِ کار او نه به زورِ سلاح و شمشیر و نبرد، بلکه با استفاده از قرارداد و اتکاء به رضایت طرف‌های دیگرِ حاضر در شبه‌جزیره بود.

باز به تعبیر دیگر، برخلاف مرحوم دکتر علی شریعتی که پیامبر اسلام را «مُصلِحِ مُسَلَّح» می‌دانست، از نظر فیرحی محمد بن عبدالله(ص) پیامبرِ رضایت و قرارداد بود و نه یک مصلح مسلح. همان‌طور که گفته شد تعداد جنگ‌های پیامبر بسیار کمتر از تعداد قراردادهایی بود که ایشان منعقد کردند؛ قراردادهایی که به لحاظ محتوایی ارزش تحلیلی بالایی دارند و به تعبیر فیرحی قراردادهای هوشمند (smart) هستند و در میدان عمل نیز گره بسیاری از مشکلات را گشوده‌اند و درهای بسته بسیاری را برای پیامبر باز کردند.

از نظر فیرحی، شروع کار پیامبر برای ساخت دولت‌اش در مدینه با قرارداد بود و فتح مکه و شکست قریش نیز قبل از آن که با جیش و شمشیر باشد با محاصره‌ قریش با مجموعه‌ای از قراردادها ممکن شده بود.

۴. استفاده کاربردی از روش‌شناسی میشل فوکو و نقدهای طباطبایی

فیرحی یکی از اولین کسانی بود که جامعه‌ ایران را با روش‌شناسی میشل فوکو آشنا کرد و حتی کوشید تا در کتاب «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» که رساله دکترایش بود، این روش‌شناسی را به کار ببندد یا به تعبیر بهتر به نحوِ «کاربردی» از این روش‌شناسی استفاده کند.

استفاده‌ فیرحی از روش‌شناسی میشل فوکو، صفتِ فوکویی‌بودن را برای او به همراه داشت به شکلی که در انتقادهای استادش، مرحوم دکتر جواد طباطبایی، به او، حتی پس از مرگش نیز فیرحی متصفِ به این صفت می‌شد. اما فیرحی هیچ‌گاه با فوکو، روش‌شناسی و مفهوم‌پردازی‌های او نسبت واحد و یکسانی نداشت؛ به تعبیر دیگر، فیرحی حتی در رساله‌ دکترایش نیز به تمامی با فوکو همدل و به کار او پایبند نبود.

پس از آن دوره نیز، فیرحی با روش‌شناسی و مفهوم‌پردازی‌های فوکوقرب و بعد پیدا می‌کرد و نسبتی یکسان نداشت. با این حال، آنچه در اینجا مهم به نظر می‌رسد این است که فیرحی در مواجهه‌ واپسین‌اش با صدر اسلام و سنت سیاسی پیامبر همچنان مبنا یا ابزاری از روش‌شناسی فوکو را آگاهانه یا ناآگاهانه با خود حفظ کرده بود.

۵. استراتژی «تغییب» فیرحی: بیرون کشیدن تفاسیر پنهان سنت

فیرحی معتقد بود همان‌طور که برای ما امکانپذیر نیست تا به‌تمامی با «جهانِ هستی» مواجه شویم و در نتیجه همواره اجزایی از هستی خارج از دید ما قرار دارند، مواجهه ما با «جهانِ نص یا سنت» نیز چنین خصلتی دارد؛ بنابراین، همواره اجزایی از نص و سنت وجود دارند که خارج از زاویه دید ما قرار گرفته‌اند، یا تنها یک تفسیر از اجزای سنت در دسترس ما قرار گرفته و سایر اجزا یا تفاسیرِ ممکن پنهان شده‌اند یا پنهان نگاه داشته شده‌اند. در واقع، فیرحی معتقد بود یا این هشیاری را داشت که همواره اجزای دیده‌نشده‌ای از سنت وجود دارند یا تفاسیر ممکن دیگری نیز وجود دارند که باید در پی آنها بود و آنها را از حاشیه به متن آورد. تلاش فیرحی برای احیای سنت قراردادگرایانه پیامبر اسلام را باید این‌گونه فهمید یا دست کم از این زاویه نیز دید.

۶. آسیب‌شناسی سنت سیاسی: غلبه سنت خلفا بر سنت پیامبر

فیــــــرحی همیــــــــن‌جـــــــا نگاه   آسیب‌شناسانه‌ای (pathological) به سنت‌شناسی سیاسی در جهان اسلام نیز دارد. از نظر فیرحی «سنت سیاسی خلفا» در برابر «سنت سیاسی پیامبر» چنان در تاریخ اسلام فربه شده که به‌طور کامل جایگزینِ سنت پیامبر شده است؛ به‌نحوی که هر زمان که سخن از سنت سیاسی در اسلام است، سنت سیاسی خلفا دیده می‌شود و به جلوی چشم می‌آید.

این در حالی است که سنت سیاسی غیرقراردادگرایانه خلفا متفاوت و بلکه در تغایر با سنت قراردادگرایانه پیامبر است. در واقع فیرحی تلاش می‌کند که «نحوه مواجهه ۱۴۰۰ ساله» مسلمانان با سنت که حتی تاریخ تشیع را به نحوی متأثر کرده است دربیفتد و آوارهای ناشی از سنت سیاسی خلفا را کنار بزند تا به سنت سیاسی پیامبر دست پیدا کند؛ سنتی که به گمان او بیش از آنکه مبتنی بر قهر و غلبه و سلاح باشد، مبتنی بر قرارداد و رضایت است.

۷. الگو بودن مدینه: مقایسه مدینه‌النبی با دولت‌شهر آتن

فیرحی در کار خود برای پرداختن به صدر اسلام با دو سؤال جدی روبه‌رو می‌شود که به نظر می‌آید برای هر پژوهشگر جدی دیگری نیز به ناگزیر مطرح می‌شود؛ او از یک سو می‌پرسد آیا حکومتِ کوتاه پیامبر در مدینه می‌تواند الگویی برای نظمِ سیاسی برای دوره‌های دیگر و به‌طور خاص زمانه‌ ما باشد؟ از سوی دیگر، او با این سؤال مواجه می‌شود که آیا مدینه، شهری کوچک و با جمعیتی محدود در زمانه‌ حضرت محمد(ص) می‌تواند الگویی برای نظم سیاسی برای شهرها (به معنای سیاسی) و کشورهای بزرگ با جمعیت‌های چند ده‌میلیونی باشد؟

فیرحی برای پاسخ به این سؤال‌ها به جایگاه آتن در تمدن غربی نگاه کرده و آن را با مدینه‌ پیامبر مقایسه می‌کند. اگر آتن که شهری کوچک با جمعیتی در حدود پانصد خانوار بود، می‌تواند برای متفکران غربی به منزله‌ معیار تحلیل و الگویی برای نظم سیاسی جدید قرار بگیرد، مدینه‌ پیامبر چرا نتواند چنین جایگاه تحلیلی-تئوریکی را پیدا کند؟ فیرحی می‌گوید هانا آرنت که به دنبال «دموکراسی‌های گفت‌وگویی» بود، آتن را به عنوان مدل خود برگزید و از آتن برای قرن بیستم الگو گرفت. اگر چنین امری برای آتن به لحاظِ نظری و تحلیلی ممکن و قابل‌قبول است، چرا برای مدینه پیامبر ناممکن باشد؟

به تعبیر حقوقدانان، فیرحی اینجا دعوا را منقلب می‌کند؛ او می‌گوید اتفاقاً از آنجا که آتن، شهری کوچک بود و قابلیت تحلیلی بیشتری داشت، به مثالی مناسب برای تحلیل نظم و مناسبات سیاسی تبدیل شد. پس اگر برای آتن چنین جایگاهی ممکن باشد، مدینه پیامبر که وضعیتی مشابه با آتن داشت می‌تواند به منزله نمونه و الگوی تحلیل قرار گیرد. به تعبیر دیگر، اگر متفکران غربی به تأمل پیرامون آتن به منزله «شهر» (یا مدینه به تعبیر فارابی) می‌­پردازند، فیرحی این بار به تأمل درباره­ مدینه­ پیامبر به منزله­ «شهر» و الگویی برای تحلیل سیاسی می­‌پردازد و چه جالب که این شهر، خود «مدینه» نیز نام یافته است.

بنابراین، از نظر فیرحی اولین جایی که در تمدن اسلامی ساخته می‌شود، تبدیل می‌گردد به نمونه و الگویی برای زمان‌ها و مکان‌های دیگر. می‌بینیم که فیرحی چگونه به سنتِ سیاسی خلفا پشت می‌کند و به تعبیر خودِ او «استراتژی تغییب» را در مورد آن به کار می‌برد و به سراغ مدینه‌ پیامبر می‌رود و تلاش می‌کند تا آن را برجسته نماید. پس فیرحی به سؤال مهمی پاسخ می‌دهد. اگر اروپایی‌ها می‌توانند به چند سالِ ارسطو در آتن برگردند یا آن را معیار و الگو قرار دهند، چرا ما نتوانیم و حق نداشته باشیم به ده یا بیست سال زندگی پیامبر و حیات سیاسی او برگردیم و آن را معیار و الگو قرار دهیم؟ روشن است که فیرحی معتقد است دولت پیامبر و دولت‌شهرِ مدینه می‌تواند چنین جایگاهی بیابد و معیار و الگوی نظم سیاسی امروز باشد.

۸. جمع‌بندی: پروژه‌ای برای «نوگرایی دینی» و «جدید در قدیم»

فیرحی در طول حیات نسبتاً کوتاهش پروژه‌ فکری مهمی را به پیش برد؛ او از شالوده‌شکنی فکر یا دانش سیاسی سنتی مسلمانان شروع کرد و تلاش کرد تا نشان دهد چگونه تفسیر سنتی در نسبت با روابط قدرتِ موجود در جهان اسلام شکل گرفته است و در نتیجه تنها تفسیر ممکن نبوده و نیست؛ این قدم آغازین ریشه در این باور فیرحی داشت که نوگرایی دینی جز از طریق نقدِ دانش سنتی مسلمانان یا نحوه‌ مواجهه‌ آنان با سنت ممکن نخواهد بود.

فیرحی در ادامه تلاش کرد تا قسمت‌های دیده‌نشده‌ای از سنت را بیرون بکشد و به مریی و منظر درآورد تا بلکه برای مسائل جامعه‌ اسلامی راهی نو بیابد؛ راهی که به تعبیر استادِ فیرحی (مرحوم دکتر طباطبایی) «جدید در قدیم» است و به تعبیری دیگر، ریشه در اساس (foundation) ‌دارد.

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2141694

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار