به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ شفاهی، چیستی و چگونگی» با حضور حمید قزوینی، مولف اثر، محمد قاسمیپور، کارشناس منتقد، یحیی نیازی، کارشناس منتقد و عزیزالله محمدی کارشناس مجری دوشنبه ۱۹ آبان در تالار قصر شیرین باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد.
عزیزالله محمدی، کارشناس مجری، به تاریخ روایتها از دوران پیامبران اشاره و بیان کرد: پیامبران، بزرگترین رسانههای الهی بودند؛ معجزاتشان رسانه بود و نقلها و روایتها نیز از نخستین شکلهای رسانهای در تاریخ بشر به شمار میروند. این روایتها سینهبهسینه منتقل شدهاند و حتی امروز، در عصری که رسانههای مدرن بر جهان حاکماند، همچنان تأثیرگذارترین شیوه انتقال معنا هستند. بنابراین، روایت و گفتوگو، نهتنها یک سنت که یک رسانه اصیل انسانی است. اما روایتگری نیازمند شناخت و مهارت است؛ باید دانست چرا و چگونه روایت میکنیم. همین مسئله، موضوع بحث ما در حوزه تاریخ شفاهی است.
او درباره محتوای کتاب «تاریخ شفاهی، چیستی و چگونگی» گفت: این کتاب تأملی است در مفاهیم و مباحث نظری، آموزش گامبهگام مهارتها و آشنایی با چالشهای عملی تاریخ شفاهی. کتاب تلاش دارد ضمن سیری اجمالی بر مبانی نظری، ابزارهای طراحی، اجرا، تحلیل و نگارش پروژههای تاریخ شفاهی را در اختیار خواننده قرار دهد و همچنین چالشها و فرصتهای کار میدانی را آشکار سازد. کتاب سه فصل دارد: فصل نخست، به مفاهیم اختصاص یافته است و میکوشد تاریخ و روایت شفاهی را از منظر نظریهها و نسبت آن با پدیدههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری بررسی کند، فصل دوم درباره مصاحبه است؛ شیوه اجرا، جمعآوری و ثبت دادهها و فصل سوم به تدوین و نگارش میپردازد و با رویکردی تحلیلیتر ادامه مییابد.
پیدایش «تاریخ شفاهی، چیستی و چگونگی» از دل یک رسانه
حمید قزوینی، مولف اثر، به علل نگارش کتاب پرداخت و اظهار کرد: کتاب «تاریخ شفاهی، چیستی و چگونگی» در اصل از دل یک رسانه، یعنی سایت تاریخ شفاهی، بیرون آمده است. پرسشهایی که در حوزه هنری در ارتباط با موضوع تاریخ شفاهی احساس میشد و نیازهایی که در این زمینه وجود داشت، به من ارجاع داده میشد. من هم در حد توان پاسخ میدادم. همانطور که در مقدمه کتاب هم اشاره کردهام، این یادداشتها نوشته میشد، با دوستان مطرح میکردیم و پس از آن در سایت منتشر میگردید.
او ادامه داد: بعد از مدتی، با توجه به اینکه مجموعه این مطالب در سایت بازتاب خوبی پیدا کرد و مخاطبان خاص خود را یافت، به من پیشنهاد شد که این مطالب را به صورت یکجا گردآوری کنم. به این ترتیب، مجموعه یادداشتها به شکل کتاب درآمد و امروز در قالب این اثر به دوستان ارائه شده است.
کمبود منابع آموزشی در تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری
محمد قاسمیپور، کارشناس منتقد، به کمبود اثر در حوزه تاریخ شفاهی اشاره و عنوان کرد: ما در حوزه تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری، متون درسی و آموزشی کمی داریم. این کمبود، یک نیاز جدی در فضای علمی و فرهنگی ماست. بنابراین، هر نویسنده یا پژوهشگری که در این زمینه همت میکند و دست به تألیف میزند، کاری ارزشمند انجام داده و شایسته تحسین است. ازجمله کار ارزشمندی که حمید قزوینی انجام دادهاند. با توضیحاتی که نویسنده داده است؛ این اثر در چند مرحله شکل گرفته ابتدا در قالب یادداشتها در فضای دیجیتال منتشر شده، سپس بازنگری شده و درنهایت در قالب کتاب تنظیم و ارائه شده است.
او رنگ و طرح جلد کتاب را نکته مثبت کتاب دانست و بیان کرد: از نظر گرافیک و چیدمان ظاهری کتاب هم مشخص است که کار با دقت و تأمل انجام شده و صرفا یک سفارش چاپی نبوده است. شخصا رنگ و طرح جلد کتاب را میپسندم. درباره استفاده از آب و کاست چون حالوهوایی نوستالژیک دارد و بوی تاریخ گذشته را میدهد، کاملا قابل پذیرش است، اما در صحافی، ضعف محسوسی دیده میشود. از صفحه ۷۰ به بعد، با هر بار ورق زدن، کتاب تقریبا از هم میپاشد.
کارشناس منتقد، با اشاره به تاریخ شفاهی به عنوان یک روش اظهار کرد: اثبات شده است که تاریخ شفاهی یک روش مؤثر و کارآمد برای پژوهش است. این روش، به عنوان ابزار و روش پژوهش به شکل عملی استفاده میشود. لذا ما مفاهیم کاربردی و عملیاتی آموزشی ارائه خواهیم کرد تا بتوانیم ستون اصلی و رکن اساسی این کار یعنی مصاحبه را محقق کنیم. جمعبندی که صورت گرفته، گزیدهنویسی است که با کمک منابع منتشرشده تاکنون انجام شده است. عمدتا این بخش با چیدمان و تدوین مباحث علمی دهه ۸۰ و ۹۰ شکل گرفته است. اصل آن آثار بعضا محل بحث و نقد هستند و میتوان روی آن کار کرد. من قبول دارم که عصاره دیالکتیکی در حد اشاره گذرا خوب است، اما خیلی کاربردی نخواهد بود برای فراگیرانی که میخواهند تاریخ شفاهی را بهمثابه ابزار و روش دنبال کنند.

تاریخ شفاهی، ابزار تحقیقات کیفی
یحیی نیازی، کارشناس منتقد، با تاکید بر لزوم استفاده از نمودار و تصاویر در این اثر گفت: به نظر من از نظر محتوایی نیز در بعضی بخشها، استفاده از نمودارها، تصاویر و شکلها میتوانست محتوا را چشمنوازتر و قابلدرکتر کند. در حوزه تاریخ شفاهی معمولا چند نوع سند قابل اتکا تولید میشود: ازجمله اسناد صوتی، تصویری و مکتوب عینی. یعنی ابتدا گفتوگوها به شکل صوت یا تصویر ضبط میشود، سپس پیادهسازی و گویاسازی میگردد. در مراحل بعدی، به اسناد منتشرشده میرسیم و درنهایت، متونی که ویژگیها و جذابیتهای لازم را دارند، وارد مرحله اسناد اقتباسی میشوند. به عبارت دیگر، ما مجموعهای از اسناد تولید میکنیم که بعدها یک رماننویس، فیلمنامهنویس یا مستندساز بتواند از آنها استفاده کند و براساسشان اثری تازه بیافریند.
او تاریخ شفاهی را ابزاری در تحقیقات کیفی دانست و بیان کرد: واژههایی چون علم، مکتب، دانش و روش هرکدام تعاریف و تفاوتهای خاص خود را دارند. به نظر میرسد تاریخ شفاهی بیش از آنکه علم باشد، یک روش یا ابزار در تحقیقات کیفی است. درواقع، تاریخ شفاهی هنوز رشتهای نوپا و میانرشتهای محسوب میشود. اینکه از آن به عنوان «علم» یاد کنیم، شاید هنوز زود باشد. البته، علم وظیفهاش کشف رابطه میان پدیدهها و تبیین و توصیف این روابط است. از این منظر میتوان گفت که ما در تاریخ شفاهی کار اکتشافی انجام میدهیم، اما جایگاه آن بیشتر در حوزه روش تحقیق کیفی است.
کارشناس منتقد، ادامه داد: در این نوع پژوهشها، از طریق مصاحبههای ساختارمند یا نیمهساختارمند، به کشف حقایقی درباره گذشته میرسیم. در آغاز، تاریخ شفاهی عمدتا با حضور برگزیدگان و چهرههای شاخص انجام میشد؛ مثلا فرماندهان جنگ، شخصیتهای تأثیرگذار سیاسی یا اجتماعی؛ اما به مرور زمان مشخص شد که حتی افراد معمولی در یک منطقه نیز اطلاعات ارزشمندی در ذهن دارند؛ دادههایی که اگر کشف شود، میتواند بسیار راهگشا باشد. بنابراین، تاریخ شفاهی امروز مجموعهای از نگرشها، باورها و بایدها و نبایدهاست که به عنوان یک روش و ابزار تحقیق کیفی به کار میرود.
۲۵۹







نظر شما