شهیدی که دعا می‌کرد درد پهلوی حضرت زهرا (س) را بکِشد

شهید رحمت‌الله کُرد فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که همیشه در راز و نیازهایش از خداوند می‌خواست، درد پهلوی حضرت زهرا(س) را به او بچشاند.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، فاطمیه در دوران دفاع مقدس از روزهای خاص برای رزمندگان به شمار می‌رفت؛ حتی خیلی از رزمنده‌ها اذعان داشتند که جبهه ما مدیون عنایات حضرت زهرا (س) بود و خیلی از عملیات‌های موفق ما در دفاع مقدس با مدد گرفتن از نام بانوی دو عالم به فتح‌الفتوح رسید؛ وقتی هم که فاطمیه از راه می‌رسید، رزمنده‌ها برای این ایام سنگ‌تمام می‌گذاشتند.


عملیاتی که در ایام فاطمیه اجرا شد

بنابر روایت فارس، عملیات «کربلای ۵» یکی از عملیات‌هایی بود که در ایام فاطمیه و در روز جمعه ۸ ماه جمادی الاول سال ۱۴۰۷ قمری در شلمچه شروع شد و به همین خاطر رمز این عملیات را یا زهرا (س) گذاشتند.

جعفر طهماسبی از نیروهای گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا توسل به حضرت زهرا (س) برای اجرای این عملیات را اینگونه روایت می‌کند: «روز ۱۸ دی ماه ۱۳۶۵ قبل از رفتن غواص‌ها برای شکستن دژ شلمچه، فرمانده تخریب شهید زینال‌حسینی در سنگر بچه‌های تخریب زیر پل هفتی هشتی بین نماز مغرب و عشا سخنرانی کرد و چون خودش سادات هم بود با ضجه و ناله به حضرت زهرا (س) التماس می‌کرد که مادرجان! بچه‌های ما دارند می‌آیند، خودت دستشان را بگیر و یاری کن! شهید زینال حسینی آن شب شروع کرد روضه خوانی و شعری را خواند که بارها از زبانش شنیده بودم؛ سینه‌اش بویید پیغمبر که مینوی من است/فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است. بعد از خواندن چند بیت روضه‌ای خواند و خودش آنقدر گریه کرد که دیگر نتوانست ادامه بدهد و بعدش من شروع به خواندن کردم و نوحه خوندم و بعد هم نماز عشاء خوانده شد.»

رزمندگان و غواصان در حالی که هنوز اشک چشم‌هایشان در عزای حضرت زهرا(س) خشک نشده بود، کم‌کم باید راهی می‌شدند برای شکستن دژ شلمچه؛ آنها به سمت دشمن حرکت کردند و تعدادی از نیروهای غواص تخریب، در حال زدن معبر داخل آب گرفتگی شلمچه به شهادت رسیدند.

شهیدی که دعا می‌کرد درد پهلوی حضرت زهرا (س) را بکِشد


سه دهه عزاداری حضرت زهرا(س) در جبهه‌ها

جعفر طهماسبی درباره ایام فاطمیه در جبهه می‌گوید: «فاطمیه در جبهه از ولادت حضرت زینب (س) در پنجم جمادی الاول شروع می‌شد و تا پنجم جمادی‌الثانی ادامه داشت و در حقیقت رزمندگان، سه دهه برای حضرت زهرا (س) عزادار بودند. واحدها و گردان‌های مختلف در شب‌های مختلف در سنگرها و چادرهایشان که با نام حضرت زهرا(س) سیاه‌پوش شده بود، روضه برپا می‌کردند. و همه این خیمه‌ها یک شور مشترک داشتند و آن هم این بود که: کشتند زهرا را/ ام‌ابیها را»
فرمانده‌ فاطمی که در فاطمیه شهید شد

او ادامه می‌دهد: «فرمانده ما شهید حاج‌عبدالله نوریان ارادت عجیبی به حضرت زهرا (س) داشت. گریه بر بانوی دو عالم برای او جایگاه خاصی داشت. اوایل بهمن سال ۶۴ بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم. وانت اتاقدار بود و حاج‌عبدالله از فرصت‌ استفاده کرد و رویش را به من کرد و گفت: مرشد برامون بخون ایام فاطمیه است. من هم به جهت علاقه‌ای که به حاجی داشتم، اجابت کردم و سلامی به حضرت زهرا (س) دادم و اشعاری خواندم. از همان ابتدا حاجی سرش را بین زانوهایش گذاشت و تکان شانه‌هایش شروع شد. خواندن من که تمام شد، قطرات اشک حاجی کف وانت را خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص را از بی‌بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در فاطمیه دوم (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاه‌های مهندسی برای احداث خاکریز در خط اول فاو به شهادت رسید.»

شهیدی که دعا می‌کرد درد پهلوی حضرت زهرا (س) را بکِشد


این فرمانده‌ دعا می‌کرد مانند حضرت زهرا (س) زخمی شود

شهید رحمت‌الله کُرد فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که همیشه در راز و نیازهایش می‌خواست، خداوند درد پهلوی حضرت زهرا(س) را به او بچشاند. حاج محسن سوهانی همرزم این فرمانده می‌گوید: «در حین هدایت عملیات، ترکش خمپاره پهلوی چپ شهید کُرد را شکافت. هر چه اصرار کردیم که او را به عقب ببریم قبول نکرد. مرتب می‌خندید. حدود ۲۰ سانت از پهلویش شکافته بود و شکمش بیرون آمده بود. می‌گفت: ولش کن، با یک باند ببندش و برای اینکه به ما روحیه بدهد می‌گفت: عجب صفای دارد! تازه می‌فهمم که خانم فاطمه زهرا (س) چی کشید. گفتم: باید برگری عقب و زخمت را پانسمان کنند و رویش را ببندند اما او گفت: خدا را شکر می‌کنم که به آرزویم رسیدم. همیشه به خدای خودم می‌گفتم: می‌شود به من نشان بدی که چه طوری پهلوی خانم زهرا (س) شکسته شد؟!»

کد مطلب 2146807

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار