دانشگاه نهاد نقد قدرت و زبان دردهای مردم است / وظیفه اندیشمند علوم اجتماعی نه فقط تبیین جهان که تغییر جهان هم هست

اگر دانشگاه صرفاً مکانی برای تولید مدرک یا انباشت محفوظات باشد، از رسالت راستین خود فاصله گرفته است. دانشگاه، نهاد نقد قدرت است؛ نهاد بازاندیشی در جامعه و پرورش آگاهی انتقادی است. بنابراین علم، بویژه علوم‌اجتماعی، با مسئولیتی دوچندان روبه‌روست. به این اعتبار، دانشمند علوم‌اجتماعی تنها وظیفه تبیین جهان را ندارد؛ او باید در نقد و تغییر آن نیز سهم داشته باشد. فیلسوفان جهان را تفسیر کرده‌اند، اما مسأله بر سر تغییر آن است

گروه اندیشه: گزارش حمیدرضا حبیبی در صفحه اندیشه روزنامه ایران در باره سخنرانی دکتر شیراحمدنیا رئیس انجمن جامعه شناسی است. حبیبی در مقدمه اش بر این گزارش می نویسد: «به مناسبت روز علوم‌اجتماعی، دانشگاه فردوسی مشهد میزبان دکتر شیرین احمدنیا، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران شد تا موضوع «کنشگری و مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان» را به بحث بگذارند. احمدنیا در این نشست متذکر شد که دانشگاه فقط مکانی برای تولید دانش نیست بلکه از دانشگاه و دانشگاهیان انتظار می‌رود تا صدا، حافظه و وجدان جامعه باشند؛ حقیقت را بیان ‌و عدالت را مطالبه کنند و در برابر زخم‌های اجتماعی سکوت و بی‌عملی پیشه نکنند. از نگاه او، مسئولیت دانشگاه در روزگار بحران دوچندان است، زیرا غیبت آن، میدان را برای روایت‌های غیرعلمی و پوپولیستی باز می‌گذارد.» این گزارش از نظرتان می گذرد:

 نقش دانشگاه در تحولات اجتماعی تضعیف شده است

شیرین احمدنیا با ذکر این نکته سخنرانی‌اش را آغاز کرد که دانشگاه زمانی نقطه کانونی تحولات اجتماعی بود؛ اما امروز عاملیت آن تضعیف شده و در بسیاری از موارد به نهادی کم‌اثر فروکاسته شده است. او با اشاره به افول نقش تاریخی دانشگاه‌ها در تحولات اجتماعی گفت: «این نشست تلاشی است برای این پرسش اساسی که چگونه نهاد دانشگاه می‌تواند بار دیگر عاملیت پیدا کند و موتور تحرک جامعه شود؟»

احمدنیا با مروری بر رسالت تاریخی دانشگاه‌ها تأکید کرد: «اگر دانشگاه صرفاً مکانی برای تولید مدرک یا انباشت محفوظات باشد، از رسالت راستین خود فاصله گرفته است. دانشگاه، نهاد نقد قدرت است؛ نهاد بازاندیشی در جامعه و پرورش آگاهی انتقادی است. بنابراین علم، بویژه علوم‌اجتماعی، با مسئولیتی دوچندان روبه‌روست. به این اعتبار، دانشمند علوم‌اجتماعی تنها وظیفه تبیین جهان را ندارد؛ او باید در نقد و تغییر آن نیز سهم داشته باشد. فیلسوفان جهان را تفسیر کرده‌اند، اما مسأله بر سر تغییر آن است.»

استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی معتقد است انفعال دانشگاه در مسیر تاریخی خود به معنای واگذار کردن عرصه عمومی به روایت‌های غیرعلمی و پوپولیستی است؛ روایت‌هایی که نه تنها به فهم جامعه کمکی نمی‌کنند، بلکه اعتماد عمومی به علم را فرسایش می‌دهند.

دخالت آگاهانه، انتقادی و مسئولانه دانشگاه

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه‌طباطبایی، در فراز دیگری از سخنانش به تعریف «کنشگری دانشگاهی» پرداخت و توضیح داد که این نوع کنشگری فاصله معناداری با سیاست‌زدگی و جانبداری‌های جناحی دارد: «کنشگری دانشگاهی به معنای دخالت آگاهانه، انتقادی و مسئولانه دانشگاهیان در سپهر عمومی است؛ که این مسئولیت از طریق پژوهش، آموزش، مشارکت در گفت‌وگوهای اجتماعی، رسانه‌ای و مدنی قابلیت تحقق دارد.»

او تأکید کرد که دانش باید از دیوارهای دانشگاه عبور کند و در اختیار جامعه قرار گیرد: «کنشگر دانشگاهی کسی است که دانش خود را انحصاری نمی‌داند؛ بلکه صدای بی‌صداها می‌شود و در برابر بی‌عدالتی و آسیب‌های اجتماعی به سکوت و بی‌عملی پناه نمی‌برد.» به باور او، این نوع کنشگری در پیوند مستقیم با مفهوم «دانش متعهد» قرار می‌گیرد؛ دانشی که حقیقت را جست‌وجو می‌کند اما هم‌زمان عدالت را نیز مطالبه دارد.»

احمدنیا دانشگاهیان را دعوت کرد که از سرمایه نمادین و اعتبار علمی خود برای «خیر عمومی» استفاده کنند. در این راستا، او سه مسئولیت اجتماعی برای دانشمندان علوم اجتماعی برشمرد: مسئولیت معرفتی؛ دانشگاه جایی برای بازتولید کلیشه‌ها یا حفظ ملاحظات غیرعلمی نیست. دانشگاهیان باید دانشی تولید کنند که مبتنی بر شواهد و روش علمی باشد و آن را با شفافیت و پرهیز از تحریف عرضه نمایند. مسئولیت اخلاقی؛ هر پژوهش یادآور این واقعیت است که دانشمند در برابر حقیقت و عدالت مسئول است. بنابراین پژوهشگر باید در جمع‌آوری داده‌ها، کرامت انسان‌ها را رعایت کند. مسئولیت مدنی؛ دانشمند علوم اجتماعی باید از منافع عمومی و عدالت اجتماعی دفاع کند؛ حتی اگر در این راه، منافع شخصی او تحت‌الشعاع‌ قرار گیرد.

دانشگاهیان در میانه دو فشار 

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران یادآور شد که دانشگاهیان در بسیاری از جوامع میان دو فشار گرفتارند: از یک طرف فشار نهادهای سیاسی که استقلال علمی را تهدید می‌کند؛ و از سوی دیگر، بی‌اعتمادی جامعه که دانشگاهیان را گاه نماینده واقعی خود نمی‌بیند. به گفته احمدنیا، این دو فشار برخی از کنشگران دانشگاهی را به «انزوا، سکوت یا بی‌عملی» می‌کشاند؛ در حالی که جوامع امروز بیش از هر زمان دیگری به صدای روشنگر علوم اجتماعی نیاز دارند: «برای اهالی دانشگاه به ویژه عالمان علوم‌اجتماعی در برابر تبعیض، خشونت، فساد، مهاجرت نخبگان و بحران‌های زیست‌محیطی، سکوت جایز نیست. بی‌عملی در برابر بحران‌ها، جامعه را با مسائل پیچیده‌تری مواجه خواهد کرد. بنابراین انتظار داریم دانشگاهیان خود را در حل مسائل جامعه سهیم کنند.»

احمدنیا با تمایزگذاری روشن میان «کنشگری علمی» و «سیاست‌زدگی دانشگاهی» تأکید کرد که دانشگاه نباید به عرصه رقابت‌های حزبی بدل شود: «کنشگری علمی جانبداری سیاسی نیست؛ دفاع از عدالت است، حتی اگر هیچ قدرتی از آن خوشش نیاید.» او برای روشن‌تر شدن بحثش به سخن ادوارد سعید ارجاع داد: «روشنفکر کسی است که در برابر قدرت، حقیقت را بیان می‌کند حتی اگر تنها بماند.»

چرا پژوهش‌های انتقادی ضروری‌اند؟

این استاد دانشگاه، در بخش دیگری از سخنان خود به نقش آموزشی دانشگاهیان پرداخت؛ نقشی که گاهی کمتر از فعالیت پژوهشی دیده می‌شود، اما به باور او اثرگذاری عمیقی دارد: «آموزش باید رهایی‌بخش باشد؛ انسان‌ها را از سکوت و پذیرش منفعلانه نجات دهد. استادان با ایجاد فضای پرسشگری، نقدپذیری و گفت‌وگوی آزاد، می‌توانند الگویی برای نسل آینده کنشگران شوند. دانشجو باید فکر کند، نقد کند و واکنش نشان دهد. آموزش سودمند هنگامی شکل می‌گیرد که استادان چنین بستری را در دانشگاه برای دانشجویان فراهم کرده باشند.»

احمدنیا ضرورت حمایت از پژوهش‌های انتقادی و میان‌رشته‌ای را یادآور شد؛ پژوهش‌هایی که به مسائل واقعی جامعه می‌پردازند. او با اشاره به تجربه‌های شخصی و دانشگاهی گفت: «گاهی پژوهشگران سراغ سوژه‌های جسورانه می‌روند؛ موضوعاتی که واقعیت جامعه‌اند. اگر چنین موضوعاتی در دستور کار متخصصان قرار گیرد می‌تواند به راه‌حل‌ منتهی شود. انتخاب سوژه‌های واقعی و گاهی دردناک در واقع به رسمیت شناختن آسیب‌ها و تلاش برای تغییر آنهاست. اگر از دیدن واقعیت ناراحت می‌شویم، باید بکوشیم آن را تغییر دهیم، نه اینکه صورت مسأله را پاک کنیم و مانع از انجام چنین پژوهش‌هایی شویم.»

تربیت دانشجوی مسئول

شیرین احمدنیا معتقد است رسالت دانشگاه تنها انتقال مهارت یا دانش نظری نیست، بلکه پرورش دانشجویانی است که «دغدغه عدالت و خیر عمومی» داشته باشند: «دانشجو ممکن است نظریه بداند و روش تحقیق بلد باشد، اما اگر نسبت به بی‌عدالتی جامعه بی‌تفاوت باشد، آموزش او ناقص است.» او دانشجوی مسئول را شهروندی دانست که می‌فهمد بی‌عدالتی کجا شکل می‌گیرد و اولین قدمش «مشاهده، تحقیق و انتشار حقیقت» است.

رابطه دانشگاه و جامعه مدنی

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران، یکی از مهم‌ترین مسیرهای بازیابی عاملیت دانشگاه را «پیوند با جامعه مدنی» دانست که این پیوند از طریق انجمن‌های علمی، رسانه‌ها و نهادهای داوطلبانه قابل دستیابی است. او معتقد است انجمن‌های علمی حلقه واسط میان «دانشگاه» و «صدای مردم» هستند: «در انجمن‌های علمی، دانشگاهیان صدای مردم را می‌شنوند و صدای دانشگاهیان به جامعه منتقل می‌شود. این پیوند برای تقویت سرمایه‌اجتماعی امروز جامعه ما حیاتی است.»

او همچنین از فعالیت نهادهای داوطلبانه سخن گفت؛ نهادهایی که بدون چشمداشت مادی کار می‌کنند و گاهی هزینه‌های سنگینی برای ایفای مسئولیت اجتماعی خود می‌پردازند. احمدنیا در جمع‌بندی سخنرانی‌اش بار دیگر بر اهمیت اخلاق و شجاعت علمی تأکید کرد: «جامعه امروز بیش از هر زمان دیگر به کنشگران آگاه و مسئول نیاز دارد. دانشگاه اگر در خدمت جامعه نباشد، به نهادی بی‌جان تبدیل خواهد شد. دانشمند اجتماعی باید با آگاهی از محدودیت‌های خود، حقیقت را با شور و تعهد دنبال کند؛ زیرا بدون شور و تعهد، هیچ علم بزرگی پدید نیامده است.»

216216

کد مطلب 2156226

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =

آخرین اخبار