*درست هنگامی که معاون اول رئیسجمهور اعلام کرد: "وضع اقتصادی مردم خوب است" قیمت رسمی نان نیز گران شد. یک احتمال اینست که چون مدیران ارشد دولتی فکر میکنند وضع اقتصادی عامه مردم خوب است، از نظر آنها اشکالی وجود ندارد که نان گران شود و البته سایر اقلام مورد نیاز مردم نیز هر روز با قیمت گرانتر عرضه شوند. طبیعی است که مدیران ارشد دولتی به دلیل اینکه با بقالی و نانوائی و لبنیاتی سروکار ندارند تصورشان این باشد که وضع اقتصادی مردم خوب است و با همین تصور، در اطاقهای در بسته و خنک، تصمیم بگیرند نرخ نان را بالا ببرند.
*آیا مسئولان و مدیران ارشد دولتی خبر دارند که بسیاری از مردم نمیتوانند حتی ماهها یک کیلو گوشت خریداری کنند و به خانه ببرند؟ آیا حضرات اطلاع دارند که مرغ در بسیاری از سفرههای اقشار ضعیف نایاب است؟ آیا خبر دارند که مواد لبنی بستهبندی شده از یکطرف هر چند وقت یکبار گران میشوند و از طرف دیگر از حجم محتوای بستهها کم میشود؟ اگر خبر دارند چگونه است که میگویند وضع اقتصادی مردم خوب است؟ و اگر خبر ندارند، چگونه بر مسندهائی تکیه زدهاند که اولین مسئولیت صاحبان آنها آگاهی از وضعیت معیشتی مردم و رسیدگی به آن است؟
*یک نان سنگک قبل از شروع اجرای قانون هدفمندی یارانهها 100 تومان بود و اکنون 600 تومان است. میزان افزایش حقوق کارمندان و کارگران در این یکسال و نیم که قیمت نان 6 برابر شده چقدر بوده است؟ ایکاش این گرانی فقط مربوط به نان بود.
*دولتمردان باید به این نکته توجه داشته باشند که آثار سوء افزایش سرسام آور قیمتها به محرومیت اقشار ضعیف از تغذیه مناسب محدود نمیشود، بلکه آثار اجتماعی و فرهنگی خطرناکی دارند که بسیار مهمتر و غیرقابل جبران هستند. افزایش بیکاری، بالا رفتن آمار طلاق، گسترش فساد و فحشا و بحرانهای اخلاقی از عوارض مستقیم گرانیها هستند. غفلت از این عوارض خطرناک، مشکلات فرهنگی بزرگی را پدید میآورد که هویت جامعه اسلامی را تهدید خواهد کرد.
*به نظر میرسد مشکل اصلی اینست که دولتمردان و مدیران ارشد از اوضاع اقشار ضعیف بیخبرند. آنها به این واقعیت توجه نمیکنند که در یک بخش از جامعه تحت مدیریتشان، جماعتی درحال محاکمه شدن به خاطر سوءاستفادههای کلان سه هزار میلیارد تومانی و ماجرای رسوای بیمه و استانداری تهران هستند که برای غارتگریهای آنها ارقام دهها و صدها میلیونی اصولاً مطرح نبوده و فقط با ارقام صدها هزاران میلیارد تومانی سروکار داشتند و در بخش دیگر جامعه افراد و خانوادههای فراوانی حضور دارند که شبها گرسنه میخوابند و در سطلهای زباله مقداری خوراکی جستجو میکنند تا زنده بمانند و کارتن خوابهائی وجود دارند که تا آخر عمرشان باید در آرزوی یک سرپناه چند متری بمانند. اگر به این واقعیتهای فاجعه بار توجه شود، پاسخ این سؤال که وضع اقتصادی چه کسانی خوب است؟ روشن خواهد شد.
/27217
نظر شما