به گزارش خبرآنلاین، «کاج های مورب» چنگیزی مجموعه شش داستان است که حالوهوایی متفاوت را با آنچه در رمانهایش تصویر کرده پیش روی خواننده میگذارد. بااینحال داستانهای این مجموعه مانند نخستین رمان چنگیزی با محوریت دیالوگ شکل گرفته است. او اینبار دست روی دنیای درونی آدمها گذاشته است، دنیایی درونی که پیچیدگیهایش به روابط میان آدمها و جامعهشان تسری پیدا میکند و همان چیزی است که از آن به عنوان زندگی مدرن و شهری یاد میکنند.
داستانهای این مجموعه عبارتاند از: «چال یخچال»، «خوشتیپ»، «معبدی در باغ»، «گربه در زیرزمین»، «روبهغرب»، «مرمت».
بهتازگی دومین رمان این نویسنده هم از سوی نشرچشمه راهی کتابفروشیها شده است؛ «پنجاه درجه بالای صفر» 2 داستان مرتبط باهم است، اولی درباره یک سرقت است و دومی ماجرای یک قتل را شرح میدهد. این رمان در فضایی کویری اتفاق میافتد.
آنطور که ناشر توضیح داده است: «آدمهای داستانهای علی چنگیزی خیلی وقتها راه دیگری را در پیش میگیرند، راهی را که در داستان «مرمت» او میتوان بهوضوح دید. قهرمان داستان او از دنیای بیرون و روابط اجتماعی سرخورده است و ترجیح میدهد به همان دنیای درونی خودش پناه ببرد. و شاید همین نکته سبب شده است که محوریت اصلی این مجموعه بهنوعی براساس ذهنیت این شخصیتها پیش برود، یکجور واگویههای درونی. پررنگ بودن واگویههای درونی در این مجموعهداستان همان چیزی است که این داستانها را نسبت به دو رمان پیشین این نویسنده متفاوت کرده است. او از آدمهایی حرف میزند که از روح جمعی سرخورده شدهاند، و تنها راه نجات را بازگشت به غار تنهایی و خلوت خودشان میبینند. چنگیزی صدای آدمهای تنهاشده است، در «کاجهای مورب» نویسنده به خلوت و تنهایی آدمهای بریده از جمع سرک کشیده است و از رویاها و ذهنهای گاه پریشان و گاه صامت و ساکت این آدمهای بریده از جمع نوشته است. شاید برای همین هم بیشتر داستانهای این مجموعه راوی اولشخص دارند، و یا در بهترین حالت سومشخصی که کمی دورتر ایستاده و از واهمههای بینامونشان شخصیتهایش در عالم واقعیت، وهم و رویا حرف میزند.»
در بخشی از داستان «روبهغروب» می خوانیم:
«اصلاً همین پسره من رو به این فکر انداخت که برم و زنم رو پیدا کنم. روز اول که پسره رو دیدم نشسته بود جلوِ نونوایی شاطرعلی. خودم هم نشسته بودم جلو همون نونوایی و نون میخوردم و میدیدم چهطور یارو شاطره نعمت خدا رو میچپونه توی پلاستیک زباله و میذاره کنار خیابون. پسره هم همینجور نشسته بود رو جدول و یه نون گذاشته بود رو پاهاش، اما از نونه نمیخورد. به پسره گفتم: "نگاه کن چهطور نعمت خدا رو حروم میکنن. مردم حالیشون نیست چه گنجی دوروبرشونه. اسمش رو گذاشتهن آشغال، اما از طلا هم بیشتر میارزه." بعد به پسره گفتم: "آشغال گنجه، پسر."»
علی چنگیزی کارشناسی ارشد شیمی آلی دارد و خود درباره خودش می نویسد: «خوبی شیمی آلی این است که "عالی" نیست و از خوبی روزگار یکی این که رشته تحصیلی ام هیچ ربطی به ادبیات ندارد.»
ساکنان تهران برای تهیه این کتاب و سایر کتاب های چشمه کافیست با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.
6060
نظر شما