ساعتی پس از حضور بان کی‌مون در کابل و دیدار با کرزای و عبدالله، دستان کرازی به عنوان برنده بالا رفت

سارا معصومی: دومین دور انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان برگزار نخواهد شد.حامد کرزای با استناد به رای کمیسیون برنده انتخاباتی است که برگزار نشد. ‌بان کی‌مون دبیر کل سازمان ملل در قالب سفری غیرمنتظره به افغانستان رسیده است. تلفن‌های کاخ سفید پشت سر هم زنگ می‌زند. از کابل خبرهای خوشی برای رئیس‌جمهوری ایالات متحده به گوش نمی‌رسد. مشروعیت دولت حامد کرزای رئیس‌جمهوری جنجالی افغانستان از بیست و چهار ساعت پیش زیر سؤال رفته است. مسبب همه این غوغاها اما عبدالله عبدالله تنها رقیب کرزای در دومین دور انتخابات است. عبدالله به خوبی می‌دانست که با انصراف از حضور در عرصه انتخابات انتقام خوبی از کرزای خواهد گرفت. رئیس کمیسیون انتخاباتی افغانستان در بیانیه‌ای کوتاه به صراحت اعلام کرد که دور دوم انتخابات در این کشور برگزار نخواهد شد. نه رئیس کمیته برگزار‌کننده این انتخابات و نه هیچ مقام رسمی دیگری در افغانستان خود را به زحمت ارائه توضیح بیشتر نینداخت. عبدالله با متهم کردن اعضای برگزار‌کننده انتخابات به تقلب گسترده و جانبداری از کرزای؛ عرصه را به ظاهر برای کرزای خالی گذاشت‌. اکنون اما کرزای روزی هزار بار آرزو می‌کند تا عبدالله از تصمیم خود منصرف شود و رقابت با او را از سر بگیرد.
درست در چنین شرایطی دبیر کل سازمان ملل‌ بان کی‌مون راهی افغانستان شده‌است تا شاید ریش‌سفیدی او بتواند اندکی از بحران بکاهد. در شرایطی که در غرب همه خواهان حل دوستانه بحران و ائتلاف میان کرزای و عبدالله هستند، ‌بان کی‌مون به افغانستان رفته است تا حمایت خود را از دولت قانونی بعدی در این کشور اعلام کند. ‌بان کی‌مون پس از دیدار با کرزای و عبدالله در حضور خبرنگاران از کمیته برگزار‌کننده انتخابات خواست که هرچه سریع‌تر تصمیمی قانونی برای عبور از بحران بگیرند. بان کی‌مون حتی پیش از اجابت درخواستش توسط کمیته برگزار‌کننده انتخابات گفت: سازمان ملل و جامعه جهانی از هرگونه تصمیم مطابق با قانون اساسی افغانستان که توسط کمیته اتخاذ شود، حمایت خواهد کرد.


ساعتی پس از این اظهار نظر از سوی ‌بان کی‌مون بود که کمیته برگزار‌کننده انتخابات گویا با استناد به قانون انتخابات در این کشور اعلام کرد که دیگر نیازی به حضور رأی‌دهندگان در پای صندوق‌های رأی در هفتم نوامبر نیست. بازی شطرنج‌گونه‌ای که عبدالله با کرزای از بیستم اگوست تاکنون آغاز کرده در نهایت بیش از همه بر شکست غربی‌ها و ایالات متحده در میانجیگری‌ها تأکید داشت. ایالات متحده هشت سال است که به دنبال دموکراسی در افغانستان است و این در حالی‌است که کرزای با تنها رقیب خود نتوانست بر سر تقسیم قدرت به تفاهم برسد.


دولت حامد کرزای برای برون رفت از این بحران چند گزینه پیش رو داشت:
1. برگزاری انتخابات؛ گزینه نخست که حالا با تصمیم کمیسیون در حقیقت منتفی محسوب می‌شود دال بر برگزاری انتخابات در همان هفتم نوامبر بود. گزینه‌ای که با توجه به خروج عبدالله از انتخابات و حضور تنها یک کاندیدا تنها منفعت آن در بر باد دادن دلارهای آمریکایی بود. علاوه بر این با توجه به تهدیدهای طالبان برای بر هم زدن امنیت انتخابات باید نیروهای ناتو، سربازان آمریکایی و ارتش افغانستان تمام عزم خود را برای تأمین امنیت جزم می‌کردند. در صورت برگزاری انتخابات افغان‌ها با تجربه دور نخست بسیار کمتر در پای صندوق‌های رأی حاضر می‌شدند.


2. معرفی کرزای به عنوان رئیس‌جمهور؛ بسیاری از تحلیلگران غربی و البته کارشناسان افغان بر این باورند که با توجه به انصراف عبدالله از حضور در دور دوم انتخابات، نیازی به برگزاری دور دوم نیست و در حقیقت کمیته می‌تواند کرزای را به عنوان برنده انتخابات اعلام کند. البته به نظر می‌رسد که برای توسل به این گزینه به رأی دیوان عالی افغانستان نیاز است. در شرایطی که کرزای موفق به احراز نیمی از آرای مأخوذه برای تصاحب پست ریاست جمهوری در دور نخست نشده است، نزدیکان به او باید با توسل به تبصره‌های قانونی راهی برای احراز مشروعیت توسط او بیابند.


3- تشکیل دولت موقت؛ عبدالله تلویحاً نشان داده است که حاضر به شرکت در دور دوم انتخابات در صورت تضمین سلامت آن است. در چنین شرایطی انتصاب مقام‌های جدید برای کمیسیون برگزار‌کننده و انتخاب ناظران بی‌طرف زمان‌بر خواهد بود. در شرایطی که برگزاری دور دوم تا بهار آینده به تعویق بیفتد، دولت کرزای برای برآورده کردن درخواست‌های عبدالله فرصت کافی در اختیار خواهد داشت. البته با توجه به پایان قانونی مهلت کرزای برای حضور در پست ریاست جمهوری تنها راه اعلام دولت موقت است. در صورت تحقق این امر هیچ‌کدام از کاندیداها نباید عنوان ریاست جمهوری را به خود اختصاص دهند.

4- تقسیم قدرت؛ بحران انتخابات در افغانستان آنچنان به لجبازی دو رقیب تبدیل شده است که تحقق این گزینه بیشتر به رؤیا می‌ماند. البته تقسیم قدرت عاقلانه‌ترین راه پیش روی کرزای و عبدالله است. البته در چنین شرایطی عبدالله باید شکست را بپذیرد.

به نظر می‌رسد که با رای کمیسیون و معرفی کرزای به عنوان رئیس‌جمهور ، غربی‌ها به دنبال تلفیق این چهار گزینه برای رسیدن به راهکاری منطقی هستند.

اوباما بازنده بازی عبدالله - کرزای

عبدالله از انتخابات کنار کشیده است. از برگزاری دور دوم انتخابت خبری نیست و حالا عرصه بر هیچ‌کس به اندازه باراک اوباما تنگ‌تر نشده است که هم افغانستان را در جامه ارثیه‌ای شوم از بوش تحویل گرفته است و هم از سوی ژنرال تازه منصوب خود مک کریستال برای اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان تحت فشار قرار دارد. هرچند هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا که به تاز‌گی سه روز را در همسایگی افغان‌ها گذرانده است با شنیدن خبر انصراف عبدالله شانه‌ها را بالا می‌اندازد و آن را امری طبیعی می‌داند، اما بر هیچ‌کس پوشیده نیست که باراک در بد مخمصه‌ای گرفتار است. هیلاری در مصاحبه‌ای مطبوعاتی انصراف عبدالله را به کناره‌گیری خود از رقابتهای دموکراتها شبیه می‌داند اما اوضاع نه در کابل روبه‌راه است و نه در واشنگتن. باراک حتی اگر بخواهد به پیشنهاد مک کریستال برای اعزام نیروهای بیشتر هم جامه عمل بپوشاند حقیقت این است که دولتی مشروع در افغانستان بر سر کار نیست که بتوان روی آن برای مدیریت نیروهای جدید حساب کرد. حالا تنها راه برای کرزای برای به دست آوردن مشروعیت، تغییر در رویکرد است. اگر دستان کرزای همین امروز هم به عنوان رئیس‌جمهوری در طول پنج سال آینده بالا برود باز هم این کرزای آن کرزای سال 2001 با مشروعیت آن زمان نخواهد بود.
شاید به همین دلیل بود که یکی از مشاوران ارشد باراک با گلایه از اوضاع به‌وجود آمده در افغانستان در این خصوص گفت: کرزای سه تا شش ماه فرصت خواهد داشت تا تغییر رویه خود را اثبات کند. او باید به این فساد رایج پایان دهد. باید ارتشی را روی کار بیاورد که به جای آنکه تعلیمات ما را بر باد بدهد بتواند گوی سبقت از خارجی‌ها برای تأمین امنیت را هم بگیرد.


باز باراک و باز کرزای ضعیف
باراک اوباما از نخستین ماه‌های حضور در کاخ سفید نشان داد که از کرزای به عنوان همتای افغان خود دل‌خوشی ندارد. از همان ماه ژانویه بود که باراک و همراهانش به دنبال جایگزینی برای کرزای گشتندٰ البته هیچ جایگزینی هم یافت نشد. از بهار تاکنون تقریباً همه در واشنگتن مطمئن بودند که کرزای باز هم فردای انتخابات در کاخ ریاست جمهوری در کابل بیدار خواهد شد آن هم در شرایطی که برای بار دوم این عنوان را به خود اختصاص داده است. تنها سؤال این بود که آیا رأی‌گیری در افغانستان عزم افغان‌ها برای تغییر را به تصویر خواهد کشید؟
اوباما 21 هزار نیرو را در نخستین ماه‌های حضور در قدرت به کابل فرستاد با این توجیه که می‌خواهد برگزاری انتخاباتی عادلانه و سالم را تضمین کند. البته باراک به خوبی می‌دانست که کرزای در هر حال برنده انتخابات خواهد بود اما قصد داشت بر مشروعیت دولت او بیفزاید. دولتی که نامش نه تنها در کابل که در مرزهای افغانستان با پاکستان هم لرزه بر اندام مخالفان بیندازد. باراک مدت‌هاست که می‌داند شاید بتواند واژه پیروزی را برای عراق به کار ببرد اما استعمال آن برای افغانستان به طنزی بیشتر می‌ماند. در واشنگتن از ژانویه تاکنون مشاورانی دوشادوش باراک ایستاده‌اند که می‌خواهند بر تعداد تلفات شبه‌نظامیان بیفزایند و مانع از کشته شدن شهروندان غیرنظامی شوند. البته حتی نیل به چنین اهداف نه چندان بزرگی هم به همت افغان‌ها در کنار عزم باراک نیاز دارد. افغانستان به رهبری قوی نیاز دارد که بتواند بر تمامی مشکلات همزمان مسلط باشد. دست مفسدان را از دولت کوتاه کند. ارتش را از تعلقات قومی دور کند و البته افغان‌ها را با هم متحد کند.
پیش از آنکه فاتحه این انتخابات با کناره‌گیری عبدالله خوانده شود، باراک از مشاوران خود خواست تا چندین محور را برای تحت فشار قرار دادن کرزای بیابند. یکی از این محورها دوستی کرزای با مخالفان بود. دیگری کنار زدن دوستان و اقوام فاسد از دولت و پست‌های کلیدی و اصلی‌ترین هم مدیریت قوی نیروهای نظامی بود. شاید اگر کرزای بتواند ارتشی را روی کار بیاورد که مورد اطمینان افغان‌ها باشد و دست تندروها را حداقل از شهرهای کلیدی و اصلی کوتاه کند؛ باراک بتواند به جهانیان اطمینان دهد که شاید در افغانستان پیروز نشدیم اما مطمئن هستیم که دیگر تندروها دولت را در اختیار نخواهند داشت.

 

 

کد خبر 22645

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین