به گزارش خبرآنلاین، انتشارات آفرینگان کتاب «داستانهای پنج دقیقهای» را به انتخاب «فیونا واترز» با ترجمه «محبوبه نجف‌خانی» منتشر و روانه بازار نشر کرد. در این کتاب بیش از بیست قصه ایده آل برای قصه گویی از نویسندگان محبوب امروز، از سراسر دنیا گردآوری شده است.
«کرم خاکستری کوچولو، تخم عجیب، موش دهاتی و موش شهری، گنجه شیشه ای، مرد نابینا پرنده شکار می کند، خرسی که دوست داشت آدم ها را بغل کند، شکار، مردی که ظرف هایش را نمی شست، زنی که پروانه پرورش می داد، سنگ سوپ، سیزده تا گربه، ریپ ون وینکل، تولدت مبارک ننه بارابارا و ...» برخی داستان های این کتاب هستند.
ناشر معتقد است داستانهای این مجموعه همان طور که از نامش پیدا است در پنج دقیقه خوانده می‌شوند و خواننده را سرگرم می کند و به وجدمی آورد. این مجموعه متنوع ثابت می کند حتی زمانی که برای کوتاه ترین قصه صرف می کنیم می تواند زمانی منحصر به فرد باشد و این همان نشاطی است که هنگام خواندن به کودک دست می‌دهد که زودتر به پایان قصه می‌رسد و نتیجه را می‌فهمد.
در بخشی از یکی از داستان های این کتاب، به نام «خرسی که دوست داشت آدم ها را بغل کند» نوشته "روت اینزورت"، می خوانیم:
«مادرها به خصوص خیلی نگران بچه هایشان بودند. چون هر وقت خرس بچه شان را بغل می کرد، صورت و بدن گرد آن بچه صاف و دماغش پخ می شد و قیافه اش کاملا از ریخت می افتاد. مردم دهکده های اطراف دور هم جمع شدند تا بهترین تصمیم را بگیرند. آیا خرس را بگیرند توی قفس بیندازند؟ یا او را بکشند و با پشمش چیز به درد بخوری مثل پالتو یا زیر انداز درست کنند؟
بالاخره به این نتیجه رسیدند که او را بکشند و پوستش را به کسی بدهند که او را می کشد. البته آنها از این تصمیم ناراحت بودند، ولی ظاهرا راه دیگری وجود نداشت. نمی توانستند بچه های کوچکشان را به خطر بیندازند که یک عمر ناقص شوند، و به نظر هم نمی آمد که خرس دست از این عادتش بردارد. تا اینکه روزی مرد فقیری که در آن طرف کوه زندگی می کرد، تصمیم گرفت به دیدن مادرش برود که در دهکده توی دره زندگی می کرد. او با پرهای غاز تشک کلفت و نرمی درست کرده بود تا برای مادرش هدیه ببرد. او تشک را لوله کرد و پشتش بست و از خانه بیرون رفت تا از راه کوهستان به دیدن مادرش برود. وقتی به نزدیک غار رسید، خرس بو کشید و فهمید که کسی دارد می آید. از جا بلند شد و دست های پشمالویش را به دو طرف باز کرد و سلانه سلانه از غار بیرون آمد. مسافر یادش آمد که داستان هایی درباره خرسی شنیده که آدم ها را بغل می کند.
پس صدا زد: «ارباب خرس برایتان هدیه آورده ام. برایتان یک چیز گرم و نرم آورده ام که مخصوص بغل کردن درست شده. صبر کنید تا بازش کنم.»
خرس چون حیوان مهربان و بی آزاری بود، منتظر ماند. آن مرد تشک را از پشتش باز کرد و آن را همانطور که لوله بود به خرس داد. خرس تشک را بغل کرد و آن را محکم به خود فشرد. تشک دست و پا نزد و داد و فریاد نکرد. بلکه گرم و نرم توی بغلش فرو رفت.مسافر که از ترس می لرزید گفت: «مال شما ارباب، نگهش دارید. من برای شما درستش کرده ام.»
البته حرفش راست نبود، چون تشک را برای مادرش درست کرده بود. ولی هرکسی ممکن است نظرش را عوض کند و خرس هم چیزی درباره مادر پیر او نمی دانست...»
کتاب «داستانهای پنج دقیقهای» با قیمت 4200 تومان به بازار نشر شده است.
ساکنان تهران برای تهیه این کتاب می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب ها را تلفنی سفارش بدهند.
6060
نظر شما