از آنجایی که هزینههای تولید کتاب در کشور ما استاندارد خاصی ندارد نمیتوان به صورت رقمی و دقیق گفت با حذف یارانههای سوخت چه میزان بر قیمت پشت جلد هر کتاب افزوده خواهد شد اما کاملاً روشن است که صنعت نشر در اثر این اتفاق از هر حوزه دیگری بیشتر آسیب خواهد دید چرا که قیمت کتاب خیلی دیر بالا میرود.
اگر امروز رایانه سوخت حذف شود از فردا همه صنوف میتوانند قیمتها را بالا ببرند اما کتابفروش باید حداقل تا دو سال آتی کتابهایش را با هزینههای روز ارائه کند و با همان قیمت پشت جلد بفروشد. البته این مسئله تنها شامل فروش کتاب بعد از حذف یارانهها نخواهد بود، در کشور ما همیشه همینطور بوده که اگر ناشر رقمی را برای چاپ، حملونقل، نگهداری و ارائه کتاب هزینه میکند، باید دست کم دو سال صبر کند تا در نهایت به سود برسد.
از همه اینها تأسفبارتر اینکه سی سال پیش هر عنوان کتاب در بیش از 5 هزار نسخه به چاپ میرسید و این تعداد کتاب در طول یک سال و نیم تا دو سال به فروش میرفت اما حالا از هر عنوان کتاب هزار با 1500 نسخه به چاپ میرسد که در همان طول زمانی به فروش میرسد. این نه تنها به لحاظ مالی به ضرر ناشر است به معنی کم شدن تعداد کتابخوانهای ما هم هست.
من معتقدم در تمامی موارد فرهنگی و از همه آنها مهمتر در مورد کتاب تنها حمایتی که میتوان از دولت انتظارداشت، نه یارانه نقدی است و نه بن کتاب، بلکه تبلیغ برای کتاب و بالا بردن فرهنگ کتابخوانی است. وقتی که کتاب خواندن در فرهنگ مردم ما جای گرفته باشد و وقتی مردم جامعه ما کتاب خواندن را واجب بدانند با وجود مشکلات اقتصادی و هر مسئله دیگری، کتاب را از سبد هزینههای خانواده حذف نخواهند کرد چرا که در آن صورت کتاب برایشان چیزی معادل خوراک، پوشاک، لوازم بهداشتی و. . . خواهد بود.
اگر فرهنگ کتاب خواندن در کشورما نهادینه شود دیگر حذف یارانه سوخت بازار کتاب را فلج نخواهد کرد. فروش کتابهای دانشگاهی در مقایسه با دیگر کتابها تقریباً 70 به 30 است و این یعنی اگر
نظر شما