زنی که پسرش را قربانی خشم خود کرد امروز در حالی در دادگاه کیفری تهران محاکمه شد که شوهرش از خونخواهی گذشت و به او زندگی دوباره بخشید.

پسری که پیکر برادر ۱۰ ساله اش «مجتبی» را در آغوش داشت ظهر 30 مهر 1386 به درمانگاهى در «خزانه» تهران رفت.
او به پزشک اورژانس گفت : برادرم در اتاق ، کنار رخت های خواب نشسته بود که ناگهان لحاف و تشکها به روى سرش ریخت.مادرم او را به زحمت از زیر رخت های خواب بیرون کشید اما «مجتبی» دیگر نفس نمى کشید.
بازپرس محمد شهریاری - کشیک وقت دادسرای جنایی تهران - به دنبال تماس تلفنی افسر نگهبان کلانتری 160 خزانه از این ماجرا باخبر شد و به همراه افسران دایره 10 اداره آگاهی مرکز به درمانگاه مورد نظر رفت.
این مقام قضایی پس از بررسی پیکر قربانی ، متوجه کبودى گردن پسربچه شد و فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت.برادر «مجتبی» در بازجویى مقدماتی به بازپرس گفت : موقع حادثه در خانه نبودم.ظهر بود که مادرم به من تلفن زد و گفت «مجتبی» زیر رخت های خواب خفه شده است.من هم سریع به خانه برگشتم و برادرم را به درمانگاه رساندم.
بازپرس «شهریارى» پس از شنیدن اظهارات این پسر به خانه مورد نظر رفت و متوجه شد شمار لحاف و تشکها به اندازه اى نبوده که بتواند پسر۱۰ ساله اى را خفه کند.بنابراین بازجویى خانوادگی ادامه یافت و
مادر 50 ساله «مجتبی» به نام «ماه جبین» گفت : ساعت ۱۱ صبح بود که پسر کوچکم به خانه آمد.چند دقیقه بعد ، سرگرم کار بودم که او را صدا کردم اما جوابى نشنیدم.با دلشوره اتاقها را گشتم تا این که متوجه شدم فرزندم زیر رخت های خواب است.
وی ادامه داد : وقتى لحاف و تشکها را بلند کردم «مجتبی» را دیدم که یک روسرى دور گردنش پیچیده شده بود.بلافاصله روسرى را باز کردم ، اما او نفس نمى کشید.
به گزارش ایسکا بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت ، دستور داده بود جنازه به پزشکی قانونی فرستاده شود که یکى از همسایگان اظهار داشت : آقاى بازپرس ! من احتمال مى دهم «مجتبی» قربانی خشم مادرش شده باشد.حدود ساعت ۱۱ صبح ، در حیاط خانه ام بودم که ناگهان فریاد کمک خواهى پسربچه را شنیدم.او سه بار کمک خواست و دیگر صدایى نیامد.
همان موقع پیرمردى با سر به همسایه اش اشاره کرد تا حرفش را قطع کند.بنابراین او به همراه پدر ، مادر و برادر «مجتبى» رهسپار اداره آگاهی شدند و تحت بازجویی تخصصی قرار گرفتند.پیرمرد گفت : من هم فریادهاى «مجتبى» را شنیدم اما نمى خواستم در این باره حرفى بزنم.پدر و مادر بچه بی چاره از مدتى قبل با او درگیرى داشتند.ظاهرا «مجتبى» نمى خواست به مدرسه برود و درس بخواند.به همین خاطر با والدینش مشکل پیدا کرده بود.
با کشف سرنخها ، پزشکی قاتونی اعلام کرد «مجتبی» به عمد خفه شده است و زن میانسال که مدعی بود فرزندش بر اثر بی احتیاطی و افتادن لحاف و تشک مرده سرانجام با دیدن مدرک های دادگاه پسند لب به بیان حقیقت گشود.
«ماه جبین» گفت : پسرم با لباس های خاکی به خانه برگشته و همه جا را کثیف کرده بود.من هم در اوج عصبانیت ، کنترلم را از دست دادم و روسری ام را دور گردنش پیچیدم تا تنبیه شود که ناگهان خفه شد.باور کنید من «مجتبی» را خیلی دوست داشتم و نمی خواستم بمیرد.گزارش ایسکانیوز می افزاید ، با افشای راز جنایت و بازسازی صحنه جرم ، کیفرخواست صادر و به شعبه 113 دادگاه کیفری استان فرستاده شد.
در محاکمه ای که دوشنبه به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماینده دادستان ، کیفر خواست را خواند.
«ا..یار شکاری» اعلام کرد : مطابق ماده 220 قانون مجازات اسلامی ، فقط پدر یا جد پدری در صورت کشتن فرزند از مجازات مرگ (قصاص نفس) در امان است.بنابراین برای «ماه جبین» تقاضای صدور حکم لازم را دارم.
سپس این زن در جایگاه ویژه قرار گرفت و با ابراز ندامت ، از خود دفاع کرد.در ادامه رسیدگی به پرونده ، پدر «مجتبی» از خونخواهی گذشت و قاضی «محمدسلطان همتیار» و چهار مستشار با اعلام تنفس ، وارد شور شدند تا رای صادر کنند.چون این جنایت منجر به اخلال در نظم جامعه شده بود «ماه جبین» بر اساس ماده 612 قانون و از جنبه عمومی جرم به سه تا 10 سال زندان محکوم خواهد شد

کد خبر 23742

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =