دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم بیش از آنکه دنیایی واقعی، عقلانی و منطقی باشد، دنیایی مجازی، تخیلی و احساسی است که رسانهها برایمان ساختهاند (رسانهها در دنیای امروز واقعیت را منتقل نمیکنند بلکه آنها را میسازند، ساخت واقعیت بر اساس منافع صاحبان رسانهها وظیفه رسانههای غربی است) .
بطوريكه، داشتن رسانههای قدرتمند در سطوح مختلف محلی، ملی و جهاني به دارنده آن قدرت نفوذ، اثرگذاری و منفعلسازی طرف مقابل با ساختن دنيايي در راستاي اهداف و تبليغ خود را میدهد و از سوی دیگر سبب ميشود كه دارنده قدرت رسانهاي به صورت فرهنگ غالب درآيد و در موقعیت الگویی و هدایت و رهبری سایرین قرار گیرد. به عبارت ديگر، رسانهها به سبب نقش خاصی که در انتقال و انتشار فرهنگ ایفا میکنند، در صورتی که بر اساس منافع و مصالح عمومی اداره شوند میتوانند در تحولات گوناگون اجتماعی، آثاری مثبت بر جای گذارند و به دارنده آن قدرت و رسالت رهبري ديگران را بدهند.
رسانه منبع قدرتها در دنیای جهانی شده
رسانهها بعنوان يك منبع و سرچشمه قدرت كه ميتواند در اختيار مردم، حكومت و يا هر دو بصورت تعاملي قرار گيرد براي هر دو طرف بعنوان ابزار كسب، اعمال و رسيدن به اهداف مورد استفاده قرار ميگيرد. همچنين هر يك از اين دو طرف با يكديگر بر اساس برداشتي كه از طريق رسانهها از يكديگر بدست ميآورند برخورد ميكنند.
از این رو مهمترین راهکارهای کسب قدرت کشورها، در اختیار داشتن رسانهها است. لذا کشورها سعی میکنند:
– کانالهای چندگانه ارتباطی داخلی و خارجی داشته باشند.
– مرزهای سیاسی را کنار زده و فرهنگها و مبانی ارزشی و اجتماعی را در مقابل هنجارهای جهانی تعریف کنند.
– حرکتی آرام، پراکنده و مستمر برای مدیریت و تسخیر افکار عمومی و خلق گفتمان رسانهای داخلی و خارجی را طراحی نمایند.
– در طراحی و انعکاس برنامهها دارای تفکر جهانی باشند.
– از طریق ابزارهای رسانهای چون فیلم، خبر و اطلاعرسانی بر تعاملات فرهنگی تأثیرگذار باشند و با استفاده از تاکتیکها و تکنیکهای رسانهای مردم را در انتقال پیام، تبدیل به مخاطب مجبور نمایند.
کارکرد رسانهها در انسجام کشورها
به طور کلی رسانهها میتوانند در دو جهت مثبت و منفی انسجام کشورها را تحت تأثیر قرار بدهند؛ افزایش یکپارچگی ملی و همگنی قومی، ایجاد اعتماد مردم به نظام و رهبران سیاسی، کمک به افزایش مشارکت سیاسی و حضور مردم در صحنه برای دفاع از امنیت ملی را میتوان از مواردی دانست که رسانهها میتوانند از طریق آن به تقویت انسجام کشورها کمک کنند. از سوی دیگر، رسانهها منافع متضاد و متفاوت در تضیف انسجامها موثرند. بنابراین ایجاد تشویش در افکار عمومی، ایجاد بیاعتمادی نسبت به نظام یا رهبران سیاسی، زیر سوال بردن ارزشهای حیاتی یک نظام و افشای اسرار نظامی طبقهبندی شده نیز ممکن است از تأثیرات سلبی رسانهها بر انسجام کشورها باشد.
يكي از ويژگيهاي عمده رسانهها در عصر حاضر اين است كه در مقياسي صورت ميگيرد كه به طور روزافزوني جهانگستر است. پيامها با سهولت نسبي به فواصل دور منتقل ميشوند تا افراد به اطلاعات و ارتباطاتي كه از منابع دور سرچشمه ميگيرند، دسترسي داشته باشند. علاوه بر اين با جدا شدن زمان و مكان كه با رسانههاي الكترونيكي ميسر شده است، دسترسي به پيامهايي كه از منابع مكاني دور فرستاده ميشوند، ميتواند همزمان باشد.
با شبكههاي روزافزون ارتباطات الكترونيكي و رسانههاي جديد فاصلهها محو شدهاند. افراد ميتوانند با يكديگر تعامل و يا در چارچوبهاي شبه تعامل رسانهاي شده عمل كنند اگرچه از حيث محيطهاي عملي زندگي روزمره خود در بخشهاي مختلف جهان حضور داشته باشند. اين مهم ميتواند انسجام و همبستگي نواحي مختلفي از دنيا كه با هم اشتراكاتي (ديني، زباني و ...) دارند را فراهم سازند. اما اين سؤال همواره مطرح است كه سهم كشورهاي اسلامي در ايجاد رسانهها و به وجود آوردن فضاي مناسب در راستاي انسجام اسلامي چقدر است؟ و چگونه آنها میتوانند از فضای وب 2 ،وب 3 و... به بهترین نحو استفاده کنند.
واقعيت اين است كه دنياي اسلام يك واحد يكپارچه نيست و مشكلات و موانع اقتصادي، امنيتي، نوع نظام سياسي و تفاسير متفاوت از برخي مفاهيم اسلامي به علاوه مقدورات جمهوري اسلامي در راستاي انسجام اسلامي از جمله عواملي هستند كه تحقق انسجام اسلامي را با مشكلات عديده مواجه ميسازند.
از منظر رسانهاي نيز تقريباً اكثر كشورهاي اسلامي در سطح پاييني قرار دارند و در واقع درجه دسترسي آنان به رسانهها دقيقاً مناسب با درجه توسعهيافتگي آنان است. در حال حاضر ضريب نفوذ اينترنت در جهان بهطور متوسط 29 درصد است. طبق گزارشهاي منتشره ITU آفريقا با 3/5 درصد و آسيا با 3/15 درصد ضريب نفوذ كمترين ميزان دسترسي به اينترنت را داشتهاند، اما همين نسبت در مورد ايران در ماه مارس 2010 به 43 درصد معادل 32 ميليون نفر رسيده است. به عبارت بهتر هم اكنون 32 ميليون نفر از شهروندان ايراني به اينترنت و رسانههاي الكترونيك دسترسي دارند.
بخشي از جهان اسلام در اشغال نيروهاي ضد اسلام يا اشغالگران غيرمسلمان قرار گرفته است. هجوم بيامان مظاهر متنوع فرهنگ غربي به واسطه رسانههاي جهاني در بين جوانان و اقشار وسيعي از كشورهاي مسلمان خطر به فراموشي سپردن و يا تحتالشعاع قرار گرفتن فرهنگ و ارزشهاي مشترك اسلامي را به طور جدي مطرح كرده است. مبارزه با هرگونه گرايشهاي اسلامي از سوي رسانههاي غربي و مطرح كردن اسلام (اسلامهراسی و اسلامستیزی) به عنوان يك تهديد جدي و جديد چالش بزرگي براي انسجام اسلامي كشورهاي اسلامي است كه عمدتاً به واسطه حجم تبليغات و ديپلماسي رسانهاي غربي عليه كشورهاي اسلامي در حال شكلگيري است و اين در حالي است كه كشورهاي اسلامي هيچ استراژي مشخص و يكدست به عنوان ديپلماسي رسانهاي جهت همگوني در داخل و مبارزه رسانهاي در برابر حجم تبليغات وسيع شبكههاي جهاني چون NBC, ABC, MSNBC, CBS, FOXNEWS, CNN و ... ندارند.
اين شبكهها نقش بسيار مهمي در شكلدهي به افكار عمومي در داخل و نيز به كارگيري ديپلماسي عمومي در سطح نظام بينالملل عليه كشورهاي اسلامي دارند و در بسياري از موارد قادر به تغيير رفتار و نوع تعامل كشورها دارند.
راهكارها و پيشنهادات
1- در سطح ملي و در راستاي انسجام ملي کشورها
تدوين استراتژي رسانهاي در راستاي اصل انسجام ملي با تقويت و اهميت قائل شدن به اشتراكات ميان فرهنگ رسمي با فرهنگ بومي قوميتهاي مختلف.
استفاده از قدرت نرمافزاري براي آموزش و ايجاد بسترهاي مناسب در راستاي انسجام ملي.
پذيرفتن اصل تنوعپذيري و كار رسانهاي بر روي هويت اسلامي به جاي بارز كردن شكافهاي اجتماعي.
سنجش سطح نيازهاي داخلي با روشهاي علمي و پژوهشي در راستاي پر كردن شكافهاي قومي – مذهبي و كاركرد رسانه در راستاي همگرايي فرهنگي.
تقويت و غناي رسانهها از طريق ايجاد سايتهاي خبري در راستاي اطلاعرساني دقيق و توليد برنامههاي جذاب و پرمخاطب با محتواي اسطورههاي ملي و مذهبي.
قاعدهمند كردن رقابتهاي سياسي با هويتبخشي به گروهها و جناحهاي مختلف در كشور در چارچوب قانون اساسي.
توجه ويژه به نقش رسانهها در مهندسي اجتماعي از طريق بسترسازي شرايط نقد اجتماعي و افزايش سطح آگاهي عمومي (توجه به سواد رسانه ای)
2- در سطح منطقه و بينالمللي براي انسجام اسلامي
با توجه به اينكه زبان اصلي اكثر كشورهاي اسلامي، عربي است و صدها ميليون نفر در مناطق مختلف دنيا به اين زبان صحبت ميكنند، گسترش شبكههاي ماهوارهاي و سايتهاي مختلف چندمنظوره به اين زبان با هدف تأثير افكار عمومي جهان اسلام مد نظر قرار گيرد.
گسترش همكاري با رسانههاي بزرگ منطقهاي كه از مخاطبين زيادي برخوردارند در جهت انسجام اسلامي.
ايجاد تقويت كانالهاي ماهوارهاي مشترك با ساير دول اسلامي براي انتقال پيامهاي اسلامي مشترك بين ساير ملل اسلامي (با تأكيد بر اصول مشترك اسلامي).
اطلاعرساني و تقويت سنتها و ايدههاي فرهنگي، اجتماعي كشورهاي جهان اسلام در راستاي اصل انسجام اسلامي.
ارسال اطلاعات به دنياي غرب و شرق از طريق افزايش پهناي باند اينترنتي و گسترش كانالهاي تصويري براي ارائه تصوير صحيح از چهره اسلام و مسئله همبستگي بين ساير ملل اسلامي و تشویق مردم به ایجاد محتوا در شبکه های اجتماعی.
به وجود آوردن شرايط اجماع ميان نخبگان و روحانيون كشورهاي اسلامي با برگزاري كنفرانسهاي بينالمللي با پوشش خبري در سطح جهاني به زبانهاي انگليسي، عربي و ساير زبانهاي تأثيرگذار در دنيا.
راهاندازی کانال های انگلیسی زبان، اسپانیولی و... بحث تشویق و ترغیب دیگران در جهت مقابله با اسلام هراسی و اسلام ستیزی.
منبع : خبرگزاری بینالمللی جنبش عدم تعهد
نظر شما