۰ نفر
۵ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۱

سعید الشهابی:

تحولات سیاسی و أمنیتی کنونی عربی که از بهار انقلابها سرچشمه گرفته این ضرورت را بر ما تحمیل کرده است تا درباره واژه های بسیاری تجدید نظر کنیم از جمله " تغییر وتحول " و " حق تعیین سرنوشت" و " دمکراسی " ودیگرشعارهایی که شرکت کنندگان در این جنبشهای مردمی آنها را مطرح می کنند . اما شاید این واژه " انقلاب " باشد که نیازمند تجدید نظر بیشتر است وباید معنی جدید تری برای آن بیابیم.
تعریفهای بسیاری برای انقلاب مطرح شده است . در قرن گذشته بیشتر در ادبیات چپگرایی که پس از انقلاب کمونیستی در روسیه 1917 مطرح شد ، عنوان گردید . نیمه دوم قرن گذشته شاهد درگیری فکری و ادبیاتی همزمان با جنگ سرد بود که واژه انقلاب بطور جدی با آن همراه شد . اما در سه دهه اخیر بکارگیری این واژه با احتیاط شدید بکار گرفته شد بویژه در جهان عرب واین سه مورد علت اساسی آن بود : نخست : رابطه این واژه با انقلاب اسلامی ایران و کوشش نامحدود غرب برای جلوگیری از انتشار آن در کشورهای عربی بخصوص آن دسته از این حکومتها که با آمریکا در ارتباط بودند. دوم : گسترش سرکوب در کشورهای عربی بخصوص آن دسته از شخصیتهایی که خواستار تغییر وتحول بودند تا آنجا که زندانهای این کشورهای پر از شخصیتهای سیاسی شدند و واژه انقلاب مرادف با " کوشش برای سرنگونی رژیم گردید " و این اتهام بیشتر اصلاح طلبان در کشورهای عربی را مورد هدف قرار داد . سوم : تسلط فرهنگ امریکائی باعث پدید آمدن موانعی میان جوانان و مفهوم ومعنای تغییر وتحول گردید . وهنگامیکه زمینه بوجود آمدن تحول در این کشورها روشن گردید ، بنظر آمد پدیده بکار گیری خشونت مسلحانه معمول گردیده است که این تحولات سیاسی را از طریق انقلابهای مردمی از بین برد و این همان بود که بهار عربی نام گرفت که زمینه آن سیاسی وصلح آمیز بود .
از هنگام بروز آغازین " بهار عربی " بکارگیری واژه انقلاب شدت یافت بخصوص که قیامهای مردمی در هفته های نخستین خود در تونس و مصر نمایان گردید و این بدنبال شهادت جوان تونسی محمد بو عزیزی بوقوع پیوست .
شوق جوانان عرب برای تغییر و تحول ناگهانی و بدون مقدمه شدت یافت و جوانان با بکارگیری اینترنت ، اوضاع را بصورت انفجار آمیزی در آوردند و گروههای گسترده مردمی در خیابان " بورقیبه " در تونس و در میدان " التحریر" قاهره نمونه روشن انقلابهای مردمی بودند . اما با نبود سازمانهای حزبی که مسئولیت کنترل تظاهرات گسترده را برعهده بگیرند ، این پدیده بیشتر مورد توجه جهانیان قرار گرفت . برای نخستین بار این وضعیت انقلاب گروههای بیشتری را به جذب کرد وپس از گذشت چندین دهه توانست بزرگترین هم پیمان امریکا در منطقه را پس از سال 1979 سرنگون سازد و باعث گردید پیشتاز انقلابهای دیگری در بحرین و سپس در یمن و لیبی گردد . بهر حال گسترش پدیده حضور مردمی در خیابانهای چندین کشور عربی یک حالت خطرناکی را برای ضدانقلاب مخالفان تغییر وتحول بوجود آورد. در این میان واژه " سونامی " برای پدیده گسترش انقلاب بکار گرفته شد بخصوص که محافل سیاسی غرب و همچنین مقامات محلی در کشورهای عربی غافلگیر گشتند و نیروهای ممانعت ومخالف که با هرگونه تغییر وتحول در این کشورهای شناخته شده بودند ، موضع ناتوان دفاعی بخود گرفتند ونتوانستند در نیمه نخست سال گذشته دست به اقدامی بزنند . انقلاب همان نام بود که تمامی آن رویدادها را در بر گرفت وهیچ نیروئی نتوانست آنرا مهار نماید و یا از گسترش آن جلوگیری کند. در این میان موضعگیری آمریکا بطور ناگهانی تغییر یافت و بجای رویاروئی با آن ، واشنگتن کوشش کرد آنها را دربر گرفته ومهار نماید. این وضعیت پدیده انقلاب را بصورت نگران کننده ای تغییر داد . اضافه بر ناهمگون کردن مفاهیم موجود در اندیشه نسلهای پیکار کننده طی نیم قرن گذشته که همزمان با ورود امریکا به صحنه انقلابهای عربی بود، زشتی های سیاست غرب در منطقه بیشتر نمایان گردید. از جمله خشونت ، از بین بردن نقش مردم ، ترساندن مردم از آینده ، بزرگنمائی نقش غرب و قدرت نظامی او ، تفرقه افکنی میان اعضای جامعه براساس وابستگی های ایدئولوژیکی و نژادی و دینی ومذهبی ، ویا بر اساس وفاداری ویا دشمنی با طرحهای غرب ونیز عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی.
با توجه به این گوناگونی فکری و روانی ، ضرورت دارد مفهوم واژه " انقلاب " مورد تجدید نظر قرار گیرد تا اوضاع کنونی جهان عرب مورد ارزشیابی قرار گیرد و در نتیجه موازنه جدیدی بدست آید تا از هرز رفتن انقلاب بوسیله طرفداران افراطی آن جلوگیری شود وبدین ترتیب از سوء استفاده غرب و صهیونیسم از آن جلوگیری می کند . یکی از مهمترین نمادهای شگفت انگیز در انقلابهای عربی کنونی نبود نخبگان سیاسی و فرهنگی در میان انقلابیون است بخصوص که اینان همواره برای انقلابی دعوت می کردند که اهمیتی به جنبه های نژادی و مذهبی آن نمی داد . آنچه که بیشتر شگفت انگیز می نماید اینست که بخشهایی از جامعه لیبرالیستی اسلامی که به چپگرائی بیشتر شهرت دارد آمادگی خود را برای پیروی از برنامه های غربی ـ صهیونیستی اعلام می کند که البته این وضعیت بدنبال فشارهای امنیتی و سیاسی صورت میگیرد وبدور از خلوص ایدئولوژیکی است . عده ای این را نوعی اندیشه پراگماتیسم می نامند که جایگزین " دوگما " شده که بیشتر در مورد مسائل اصولیگرای راستگرا واسلامی بکار می رفت . اما آنچه که بیشتر باعث ناراحتی و نگرانی می گردد تبلیغ برای طرح غربی با پوشش انقلابی است بخصوص که همچنان با منافع مردم ستیزه جوئی می کند و هوادار صهیونیسم می باشد و چنین وانمود می گردد که تنها راه تحقق یافتن آرمانهای ملتها در دستیابی به آزادی و نجات از رژیمهای سلطه گر است. اگر چنین موردی از سوی لیبرالیستها عنوان گردد جای نگرانی و دلواپسی ندارد اما مطرح کردن آن از سوی اسلامگرایان و چپگرایان که قبلاٌ باچنین مواردی مخالفت می نمودند ، باعث نگرانی است . و اینچنین روشن میشود هرگونه تغییر وتحول انقلابی تنها در دو سطح واقعگرایانه و روانی محدود میگردد بخصوص با در نظر گرفتن رویدادهای مصر ولیبی و سوریه.
همچنانکه گفته میشود آنچه که نوین است جدید نمیشود مگر اینکه قدیمی ، کهن گردد. اما اینکه تغییر وتحول صورت بگیرد و در نتیجه همان قدیم با همان نشانه ها و شخصیتهای آن روی کار آیند ، بدین معنی خواهد بود که همان گذشته با نمادهای گوناگون تکرار گردد و نمایه ها و عملکردها دگرگون نشود . هنگامیکه این اندیشه نزد " رهروان تغییر و تحول " استوار گردد که انقلاب پایان نیابد مگر با از دست کشیدن از اصول پایدار انقلاب و بجای آن مانورهای سیاسی جایگزین شود که با رویدادهای انقلاب سفید که در بعضی از کاخهای سلطنتی روی می دهد تفاوتی ندارد که در آن سردمدار بعضی از ژنرالهایش را برکنار می کند و یا فرزند علیه پدرش دست به انقلاب سفید می زند ویا اینکه یک جناح در حزبی جایگزین جناح دیگر میشود . مشکل اساسی همانا پایبندی انقلابیون به انقلاب و ایمان به خود در انجام تحول و تغییر است و اینکه چگونه می توان آن تحول و تغییر را در صحنه سیاسی بوجود آورد با وجود آنکه با مخالفتهای امریکا و انگلیس روبرو میشود که این دو همچنان اختیار تحولات جهان عرب را در دست دارند .
هنگامیکه ادعا میشود که حکومت سوریه فاسد است این بدان معنی است حکومتی که در آنجا روی کار خواهد آمد نخواهد توانست پا را فراتر از برنامه ای که امریکا بر اساس آن از رژیم صهیونیستی پشتیبانی کند نخواهد داشت و روند بهبود سازی روابط با اسرائیل را دنبال خواهد کرد. هنگامیکه رئیس جمهوری مصر( که برای اولین بار برگزیده مردم در تاریخ نوین مصراست) دوران مسئولیت خود را با ارسال یک پیام برای رئیس رژیم صهیونیستی آغاز می کند که در آن متعهد می گردد پنج تن از وزرای دوران سابق را در حکومت خود جای دهد این به معنای تجدید نظر در معنی ومفهوم " انقلاب " است واینکه در عملکرد خود چه تفاوتی با حکومت پیشین خواهد داشت . هنگامیکه لیبی با خطر تجزیه مذهبی و نژادی روبروست چگونه می توان این وضعیت را توجیه کرد مگر اینکه امریکا همچنان پیشرو در گرفتاریها و بحرانهای این کشورها می باشد.
هر بحرانی که راه حلی بیابد ،امریکا بلافاصله بحرانی گسترده تر بجای آن بوجود می آورد و تا ملتی سعی کند خود را از رژیمی دیکتاتور رهایی دهد ، امریکا آن ملت را به گونه ای دیگر مورد محاصره و بندگی بدون حد ومرز خود قرار می دهد . در این میان باید اشاره کره کرد که انقلابها باید مواردی برای آزادی ملل از قید بندگی داشته باشند، همان قید بندگی که سادات درباره آن گفت ، امریکا 99 درصد از برگهای برنده را در اختیار دارد و در غیر این صورت تغییر وتحول بصورت محدود و جزئی صورت خواهد گرفت که هیچگونه ارتباطی با روحیه مردم انقلابی نخواهد داشت که علیه سیستم غربگرای حاکم بپا خواسته که برای دهه ها از بندگی و اشغالگری رنج برده وهیچگونه تغییر وتحولی در سیاستها صورت نگرفته است.
مصر شایسته آن بود که سردمدار طرح تغییر و تحول انقلابی باشد و بصورت راهنمای ملتهای انقلابی علیه حکومتهای خود در آید . اما چنین بنظر میرسد که تحولات موجود چنین وضعیتی را نشان نمی دهد بلکه پرسشی اساسی را عنوان مینماید : درصورتیکه سیاسیتهای همزیستی با تسلط امریکا و اشغالگران صهیونیستی ادامه داشته باشد چه ضرورتی برای تغییر و تحول وجود دارد ؟ و اگر دربرابر رئیس جمهوری مصر تنها دو راه حل وجود دارد : یکی انقلابی که اخوان المسلمین مصر چندین دهه است بدان پایبند هستند و در مقدمه آن آزادسازی سرزمین فلسطین و خودداری از شناسائی رژیم صهیونیستی و بازگرداندن حاکمیت مصر بر صحرای سینا است ، یا وارد شدن در تاریکی های سیاسی که دیگران اختیار بازی با برگهای آن را در دست دارند .
روشن است که فروانروایان مصر تاکنون راه دوم را برگزیده اند که البته هیچیک از دو موضوع اصلی را محقق نمی کند: ماندن آنها در قدرت و یا اجرای برنامه های اسلامی آنان . هرچه که اخوان المسلمین از برنامه اسلامگرای خود دور شوند ، طرف دیگر آنان را نخواهد پذیرفت . واین موضوع ، مصر را برای تقسیم بر اساس دینی آماده کرده است و نخستین اقدامات برای تحریک علیه اخوان المسلمین از سوی مسیحیان مطرح شده است واینان با مسلح شدن در بخشهای غربی و جنوبی مصر فعالیتهای خود را آغاز کرده اند . اما راه انقلابی در این مورد ، ضرورت دارد حکومتی روی کار آید که هیچیک از مقامات دوران مبارک در میان آنها نباشد و نیز باید تکنوکراتها و عوامل جوان انقلابی بجای طنطاوی و رئیس دادگاه قانون اساسی و دیگران تعیین گردند . بهتر بود که پرزیدنت مرسی از فرستادن نامه برای شیمون پرز ( البته اگر خبر انتشار یافته از سوی اسرائیل در این باره صحت داشته باشد) خودداری می کرد و در برابر فشارها مقاومت می نمود . توطئه علیه او واخوان المسلمین هیچگاه قطع نخواهد شد بخصوص که دوری مرسی از برنامه های انقلابی در برابر ضد انقلاب و برنامه های آن برای سرنگونی وی روشن است . پس باید در بکارگیری واژه های انقلابی و تغییر و تحول دست بکشد مگر اینکه اقدامات عملی در این زمینه بکار گیرد . مشکل اصلی آنست که با تهدید و یا تشویق ، انقلابیون بسوی برنامه های ضد انقلابی فراخوانده شوند . انقلاب اسلامی ایران پس از پیروزی بلافاصله دست به یک اقدام سرنوشت سازی زد که همانا اقدلم در قطع روابط با اسرائیل که شاه آنرا برقرار کرده بود و سفارت رژیم صهیونیستی را تعطیل نمود و بجای آن نخستین سفارت فلسطین در جهان را گشود . البته درست است که مرسی گشایش دروازه رفح را برای چهار ساعت اضافی باز نگهداشت ( پیش از وقوع حمله ای که برای شکست اقدامات او صورت گرفت ) اما بهتر بود که آنرا بطور کامل می گشود و چنین اقدامی یک تصمیم سرنوشت سازی بود که به امریکائیان و اسرائیلی ها ثابت میکرد که تحول اساسی در مصر بوقوع پیوسته است و سیاستهای جدید روشن است و بطور مستقیم از سوی مردم پشتیبانی میشود. و آن برنامه ای اسـت که در روشنی خود با " انقـلاب " همـاهنگی وهمـسوئی دارد و از روی آوردن به مقـوله " واقعـیتها " و " پراگماتیسم " بدور است و این همان است که همواره مورد تأکید قرار گرفته که قوی همواره خود خواسته های خود را تحمیل می کند .
منبع: خبرآنلاین عربی

دکتر سعید الشهابی فعال سیاسی بحرینی مقیم لندن است که این یادداشت را برای خبرآنلاین عربی ارسال کرده است.
ترجمه: محمدماجد نجار

4949

کد خبر 238673

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین