۰ نفر
۳۰ دی ۱۳۸۷ - ۱۰:۵۰

گفت‌و‌گو با «فرهاد گاوزن» به بهانه همایش «ذهن طراحی»

هدی امین: «طراحی» بنیادی‌ترین عنصر هنرهای تجسمی است که در هنر قرن بیست‌و‌یکم کارکرد متفاوتی از آنچه پیش از این داشته، پیدا کرده است. اگرچه امروز دیگر طراحی مقدمه‌ای برای نقاشی نیست و خود در جایگاهی مستقل قرار گرفته است، اما همچنان گروهی از منتقدان هنری اعتبار ویژه‌ای برای طراحی در عصر حاضر قائل نیستند. با این حال تلاش طراحان نسل به نسل ادامه می‌یابد. فرهاد گاوزن یک از طراحانی است که به شکل مستمر و جدی طراحی را دنبال می‌کند، دنبال شیوه‌های جدید آموزشی می‌گردد و از آن مهمتر به ساختن فضایی متفاوت می‌اندیشد. برگزاری همایش «ذهن طراحی» با همکاری انجمن هنرمندان نقاش ایران، تلاشی است در جهت تبیین بیشتر این مدیوم و کارکردهای امروزین آن. به این مناسبت با «فرهاد گاوزن» - دبیر همایش - گفت‌و‌گویی داشتیم که پیش روی شماست.

آقای گاوزن، این همه تاکید بر طراحی در عصر حاضر قرار است به چه نتیجه‌ای منتهی شود؟
تاکیدی نمی‌شود، آنقدر کم به این موضوع پرداخته می‌شود که همین کم، زیاد احساس می‌شود. آخرین حرکت رسمی طراحی حداقل به ده سال پیش برمی‌گردد، در قالب بینال طراحی موزه معاصر و یا سالانه‌های طراحی گالری برگ توسط خانم برادران. بعد از آن نه اینکه حرکتی در حوزه طراحی معاصر دیده نشده باشد، کارهایی انجام شد، اما در قالب حرکت‌های مقطعی، انفرادی، گروهی، سالانه‌ای، مجله‌ای و... البته همین اندک، در فضای تجسمی بازتابی گسترده داشت، چون جذابیت موضوع آنقدر زیاد است که هر تازه‌واردی را به طرف خود می‌کشد. به خاطر همین همه در آغاز دغدغه طراحی دارند تا جایی که اولین ارائه، اولین نمایشگاه‌ها و اولین حرکت‌های گروهی آنها در حیطه طراحی خلاصه می‌شود. از این رو حرکت‌های مقطعی توسط دغدغه‌های ورز داده نشده شکل می‌گیرند و بعد از مدتی یا جذب حوزه‌های جذاب‌تر و پررنگ و لعاب‌تر می‌شوند یا به دلیل مشکلات و پیچیدگی موضوع، نبود دانش و تاکید لازم در گسترش طراحی، آن را رها می‌کنند. یکی از مهمترن عوامل، نبود فضایی است که به این مساله به صورت مستمر و جدی بیندیشد. فضایی که می‌تواند به بخش‌های گوناگون طراحی و نقش اجتماعی آن در جامعه دامن بزند.

آیا این تاکیدها باعث توجه افراط‌‌گونه به تکنیک نمی‌شود و ذهنیت‌ها را از خلق یک اثر ناب منحرف نمی‌کند؟
طراحی یک تکنیک نیست، مدیومی است که قابلیت پذیرش تکنیک‌های مختلف را در خود دارد. اما تاکید بر موضوع نشانه  افراط آن نیست. جامعه هنری ما - خصوصا جامعه تجسمی - نیاز به تعمق و اندیشه درست در این موضوع دارد. تمام این تلاش‌ها برای ایجاد بستری درست برای طراحی است؛ جایی برای ارائه و گسترش آثار خلق شده، نه دورکننده ذهن خلاق از خلق اثر.

آیا طراحی وسیله ای برای بیان احساسات درونی است؟
الزاما دست قوی داشتن از معیارهای تعیین‌کننده طراحی امروز نیست. امروز طراحی یک فرایند ذهنی است. پروسه‌ای جهت اندیشیدن است. طراحی به مثابه اندیشیدن مدنظر است. طراحی دیگر نقش واسطه‌ای خود را از دست داده است. یعنی دیگر طراحی نقش ظریفی بر سطح بوم یا چوب یا سطحی دیگر نیست تا با لایه‌های رنگی و گچی و... پر شود و یا فقط عمله ذهن طراح باشد و انتقال سریع ایده بر صفحه و یا فقط در خدمت چشم باشد و دیده‌ها را روی کاغذ ثبت کند. طراحی کنشی است بر روی سطح که آنات و داشته‌های طراح را به هم گره می‌زند. امکان اندیشیدن موضوع و درست مواجه شدن با موضوع را به طراح می‌دهد.

برخی از صاحب‌نظران هنری معتقدند طراحی در هنر امروز جهان به خودی خود، دیگر جایگاهی ندارد. از طرفی در کشور ما مباحث مرتبط با طراحی مطرح است و گروهی مصرانه آن را پیگیری می‌کنند. آیا این امر ما را در یک دایره بسته قرار نمی‌دهد یا اینکه برعکس ما از طریق همین مدیوم می‌توانیم در هنر امروز حرفی و جایی داشته باشیم؟
طراحی امروز به راحتی توانسته خود را از محدوده‌ها خارج کند و خود را با شرایط اکنون انسان و پیرامونش وفق دهد. امکان جور دیگر دیدن، فکر کردن و برخورد تازه با اطراف را ایجاد کرده است. این ماییم که همچنان با تعریف‌های دوران کلاسیک و یا پیشرفته‌ترش تعریف‌های دوران مدرن از طراحی به سر می‌بریم و فکر می‌کنیم طراحی دیگر اعتبار گذشته‌اش را ندارد. درست است که تعریف‌های گذشته دیگر اعتبار ندارد، اما طراحی امروز به فضای تازه‌تری دست یافته است. طراحی امروز تعریف نمی‌شود، تعریف می‌کند. تمام تلاش ما همگام شدن با فضای اکنون طراحی است. یکی از موفق‌ترین کتاب‌های هنری چند سال گذشته ویتامین D (Drawing) و یا فعال بودن انجمن‌ها و بینال‌ها و سیستم‌های آموزشی طراحی در دنیا چه چیز را نشان می دهد؟ کافیست  Drawing را سرچ کنید، تنوع موضوع واقعا گیج کننده است. به نظر من دیگر قرار بر جا پیدا کردن و یا نکردن در هنر معاصر اصل نیست. کار درست مهم است. مدت‌هاست تفکر اول و دوم، آخر از همه، و تو اینجا باش و شما آنجا، حداقل در تاریخ هنر زیر سوال رفته است. دیگر جریان‌سازی و پیش قراولی معنایش را از دست داده است. کشور ما در کل طراح پرور است، اگر این انرژی درست هدایت شود شاهد فضایی خلاق و پویا خواهیم بود و طراحی می‌تواند یکی از فضاهای مناسب یا مدیومی مناسب برای انتقال تفکر تجسمی ما باشد و ما می‌توانیم به عنوان متفکران تجسمی حضوری فعال داشته باشیم.

گفتید طراحی به تعریف‌ها و معناهای جدیدی دست پیدا کرده است. این تعاریف چه هستند؟
خوشبختانه با فضاهایی که تاکنون ایجاد شده، تعریف‌ها از طراحی گسترش پیدا کرده است، تا جایی که هر کسی می‌تواند تعریف خاص خودش را از طراحی داشته باشد و این از قابلیت‌های طراحی است. طراحی مرز خود را چنان گسترده که به راحتی هر رشته‌ای می‌تواند در دل آن به تعریف تازه‌ای از خود برسد. ما باید تلاش کنیم دانش خود را از طراحی امروز بالا ببریم، با مسائل امروزی‌اش بیگانه نباشیم و با آن همگام و همراه باشیم. به جای جنگ و دعوا و بهتر بودن و بدتر بودن تعاریف همدیگر، باید فضایی ایجاد کنیم تا تعریف‌ها در دل آن گسترش پیدا کند. باز تاکید من بر این است که طراحی امروز تعریف نمی‌شود، تعریف می‌کند.

تاسیس کانون یا انجمن طراحی چه کمکی به طراحی می‌کند؟
در گسترش آن می‌تواند نقش داشته باشد.

ظاهرا عده‌ای از اعضای قدیمی‌تر انجمن از حرکتی که در روز اول همایش شد، استقبال نکردند و حتی مخالفت‌هایی هم دیده شد.
لزوما حضور یا عدم حضور پیشکسوتان نشان‌دهنده اهمیت موضوع یا بالعکس نیست، اما استقبال از سوی اعضا و عموم مردم چنان بی‌نظیر بود که من حداقل در این چند سال در بینال‌ها و نمایشگاه‌ها شاهدش نبودم. اما اگر واقع‌بین باشیم، بعضی از پیشکسوتان عزیزمان هم بودند که در کنار جوانان حضوری فعال داشتند.

کد خبر 2424

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • l IR ۱۴:۲۲ - ۱۳۸۷/۱۱/۱۰
    18 1
    من هم با نظرشماموافقم.