چند ماهی است که سران آلمان و فرانسه درصدد ارتقای مناسبات دوجانبه بوده و برای تحقق آن در تلاشند. نیکلا سارکوزی رئیسجمهوری فرانسه در دیدار ماه آگوست خود از آلمان و دیدار با آنجلا مرکل صدراعظم این کشور تأکید کرد که برلین و پاریس از این قابلیت برخوردارند که همچنان به عنوان دو قطب اصلی اتحادیه اروپا عمل کنند.
این روزنامه در ادامه میافزاید: آلمان به طور سنتی، از شاخصترین قدرتهای سیاسی معاصر قارة اروپا بوده است و نقش عمدهای در جنگهای سیساله، جنگهای نیمه دوم قرن نوزدهم و جنگهای جهانی اول و دوم بر عهده داشته است.
در دورة جنگ سرد، اروپا به قدرت اقتصادی منطقهای و شریک کوچکتر حوزة آتلانتیک و آمریکا به قدرت ژئوپولیتیک تبدیل شد. آلمان نیز به موازات این تحول در عرصههای سیاسی و نظامی استقلال خود را از دست داد و حاکمیت آن به تصمیمات ایالات متحده آمریکا، شوروی و قدرتهای بزرگ اروپایی همچون فرانسه و انگلیس گره خورد. هدف اولیه از شکلگیری جامعه اقتصادی اروپا نیز احاطه، محدودسازی و مهار توانمندیهای سیاسی و نظامی بالقوه آلمان و ممانعت از احیای موقعیت و بازخیزی این کشور بود.
آلمان در دورههای زمانی مختلف همواره توانسته در کنار فرانسه به ایفای نقش محوری بپردازد. این در حالی است که آلمان در این فرایند با تبدیل شدن به شاگرد ممتاز ناتو و مشارکت قدرتمندانه در مبادلات اقتصادی بازار مشترک و پیشبرد سیاست نگرش به شرق توانست از امکاناتی برخوردار شود که توجه کلیة کشورهای جهان را به خود برانگیزد.
این امر سبب شد تا با فروپاشی شوروی و زوال نظام دوقطبی، آلمان با نیل به وحدت مجدد از محدودیتهای سنتی رها گردد و با گسترش و تعمیم آزادیعمل خود در عرصههای اقتصادی و صنعتی به عرصة سیاسی، به تدریج به قدرتی ممتاز در قاره اروپا مبدل شود.
به عبارت دیگر، آلمان نه تنها در پرتو تمهیدات اروپائیان در قالب جامعه اروپا مهار نشد بلکه توانست رهبری اقتصادی اتحادیه اروپایی را نیز بر عهده گیرد و گام بلند و شتابانی را برای گسست از الزامات سنتی و تبدیل توان اقتصادی و صنعتی خود به قدرت سیاسی و نظامی بردارد. با این حال، نباید از نظر دور داشت که آلمان تا رسیدن به یک قدرت سیاسی مستقل و تأثیرگذار بر سیاست بینالملل فاصله دارد.
نگاهی به مناسبات اخیر این دو کشور با توجه به سفر مرکل به فرانسه نیز نشان میدهد که برلین همچنان پاریس را شریک استراتژیک خود میداند.
این امر میتواند در مواردی مانند توافقنظر در مسائل اروپا مانند پیمان واحد اروپایی، ارتش مشترک و سیاستهای مشترک اقتصادی اشاره کرد.
اختلاف نظر دولتمردان فرانسه درباره پارهای از مسائل مانند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و محیط زیست با آمریکا سبب شده تا این کشور نزدیکی بیش از پیشی را با آلمانها در پیش بگیرد.
از سوی دیگر برخی از کارشناسان مسائل بینالمللی بر این عقیده هستند که روی کار آمدن سارکوزی در فرانسه نه تنها مناسبات این کشور با شریک دیرینه خود یعنی آلمان را ارتقا خواهد داد بلکه در سطح اروپا نیز بیتأثیر نخواهد بود.
سارکوزی این توانایی را دارد تا بتواند تحولی در عرصه سیاست خارجی فرانسه ایجاد کند. این تحول میتواند در خصوص قانون اساسی یا همان چیزی که مدتی است به عنوان پیمان واحد از آن نام میبرند؛ اشاره کرد.
از دیگر موارد نیز میتوان به تقویت دیپلماسی در دستگاه مدیریتی اتحادیه اروپا اشاره کرد. تاریخ همواره نشان داده جایی که فرانسه در کنار آلمان قرار گرفته، دستاوردهای مثبتی از آن جامعه بینالملل و اروپا شده است.
نظر شما