بر سیه دل چه سود خواندن وعظ؛ بافتید و بافتید که بگویید حرفتان درست است. جمله ای را ملاک قرار دادید و نویسنده ای را کوبیدید. بر اساس همان جمله کل روشنفکری دینی را متناقض و کج عقل و بی دین خواندید. لابد انتظار دارید نقد شما را در زمره نقد عالمانه به حساب آورند. همین گفته های کج و معوج است که جو احساسی و رادیکال فعلی را احساسی تر و رادیکال تر می کند و آنگاه نقد عالمانه شریعتی و روشنفکری دینی سخت تر و سخت تر میشود. تفاوت نقد شما با نقد امثال مصطفی ملکیان در شیوه استدلالی او و کسانی چون او و در مقابل، نقد بی منطق، سطحی و شتابزده شماست. کاش مملکت شرایطی داشت که می شد نوشت؛ آنگاه بود که سیه روی میشد هر که در او غش می بود.
سلام سید ،
آنچه که شما ودیگران از آن غافلید این نکته است که آنانکه به قول شما مریدان دکتر شریعتی اند بیش و پیش از آنکه به " نظرات " دکتر متعصب باشند شیفته ی " شخصیت " او هستند .
نه دکتر شریعتی اندیشه اش خالی از نقص بود و نه هیچ انسان دیگری در طول تاریخ بجز معصومین و آنانکه به وحی متصل بودند ، در این حرفی نیست . اما شریعتی بیش و پیش از آنکه " عالم " باشد " عامل " بود و این است رمز مرادی او سید عزیز .
او از معدود افرادی بود که در آن روزگار تشتت افکار و فرونی فرقه های جدید و قدیم ثابت قدم ماند و آنقدر نام علی را و فاطمه را و حسین را فریاد زد تا خفتگان شهر را بیدار کند و ما را که از خود دور افتاده بودیم به خویشتن بازگرداند .
او خود نیز ادعا نداشت که اندیشه اش بی نقص است پسرعمو در نقد منصف تر باش
نظر شما