این مجموعه شامل چهار نمایشنامه به نام‌های «پهلوان»، «علم»، «عمونوروز» و «کاری باید کرد» است که برای مخاطبین نوجوان تألیف شده و امکان اجرای مدرسه‌ای آن فراهم شده است.

به گزارش خبرآنلاین، مجموعه نمایشنامه «کاری باید کرد» اثر صادق عاشورپور که به تازگی از سوی انتشارات نیستان به چاپ رسیده، شامل چهار نمایشنامه به نام‌های «پهلوان»، «علم»، «عمونوروز» و «کاری باید کرد» است. این مجموعه نمایشنامه که برای مخاطبین نوجوان تألیف شده، امکان اجرای مدرسه‌ای را هم – براساس ترکیب‌بندی ساده و دکور سبک – فراهم می‌کند.
نمایشنامه «کاری باید کرد» این مجموعه نگاهی است به زندگی شهید حسین فهمیده که امروز به یاد او نامگذاری شده است.


بخشی از این نمایشنامه را در ادامه می خوانید:
رسول با لگد به در می‌کوبد. صدای در، در صدای جنگ فید می‌شود. چند نفر تابلویی از تانک می‌سازند که در حال پیش روی است، از سویی حسین (حامد) به سوی تانک کوس برداشته و می‌دود، به تانک نزدیک می‌شود، به زمین دراز می‌کشد، تانک به روی حسین می‌رود و نارنجک‌ها منفجر و تانک متلاشی می‌شود. بچه‌ها (رزمندگان) تکبیر گوی.
رزمندگان: الله اکبر! الله اکبر!
افکار: تموم شد؟
رسول: هنوز نه آقای افکار ...
افکار: خودتون گفتین آخرشه.
رسول: نه!
یورش: شهر ...
رسول: بچه‌ها، شهر! تابلوی شهرو بسازین!
بچه‌ها در هم می‌گردند، قیل و قال می‌کنند، تابلویی از بخشی از شهر را به نمایش می‌گذارند. مردم در حال کار و تلاش. یورش صدای مارش جنگ را تقلید می‌کند و صدای یورش در صدای مارش فید می‌شود. برادر حسین (بابک) سوار بر دوچرخه وارد می‌شود.
برادر حسین: (بابک) حسین! حسین! برادرم حسین!
چند نفر: حسین چی؟
برادر حسین: (بابک) کاری کرد کارستان، کاری کرد کارستان!
چند نفر: چی کار کرد؟
برادر حسین: (بابک) چند تا نارنجک بست کمرشو رفت زیر تانک عراقیا!
چند نفر: اون‌وقت؟
برادر حسین: (بابک) تانک آتیش گرفت، دود شد رفت هوا! بقیه ترسیدن و دارن فرار می‌کنن!
چند نفر: حسین؟
برادر حسین: (بابک) معلومه ... شهید شد.
یک نفر: پدر مادرتون ...؟
برادر حسین: (بابک) هنوز خبر ندارن.
بابک به سرعت بیرون می‌رود. افکار در سکوت می‌گرید. بچه‌ها ولوله می‌کنند، این سو و آن سو می‌دوند.
رسول: بچه‌ها خسته نباشین...
بچه‌ها: (قاطی) سلامت باشی، ممنون...،
رسول: آقای افکار تموم شد.
افکار سر خود را بالا می‌گیرد و اشک چشمان خود را پاک می‌کند.
افکار: خسته نباشین.
رسول: سلامت باشی آقای افکار.
افکار: چقدر خوب بود.
حمید: نمایشمون؟
افکار: آره، نمایشتون.
حمید: (مشت بالا کرده و نعره می‌زند) هی...!
بچه‌ها: (فریاد می‌زنند) هی...!
رسول نزدیک افکار می‌رود و به چهره‌ی وی دقیق می‌شود.
رسول: شما گریه کردی آقای افکار؟
افکار: (دست به چشمان خود می‌کشد) نه ...
رسول: چرا.
افکار: البته یه خورده ...
رسول: واسه چی؟
افکار: واسه‌ی شهادت رهبر رهبرم ...
رسول: حسین؟
افکار: حسین.
بچه‌ها مبهوت گرداگرد رسول و افکار نور می‌رود.

 

 

این مجموعه در بخش متون فاخر انتشارات نیستان منتشر و روانه بازار نشر شده است.

 

ساکنان تهران برای تهیه این کتاب و هر محصول فرهنگی دیگر کافی است با شماره 20- 88557016 (شبانه روزی با پیغامگیر) سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» تماس بگیرند و (در صورت موجود بودن در بازار) آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. سایر هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 254139

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =