هادی معیری نژاد- اکنون گستردگی این کلمه دیگر مربوط به کشور خاستگاه آن نیست بلکه کشورهای دیگری مانند روسیه با گروههای مافیایی قوی تری دست به گریباننند.
شاید قبل از سه گانه پدر خوانده به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا که بر اساس رمانی به همین نام از ماریو پوزو که در سال 1969 نوشته شده افراد زیادی خبر از چگونگی این تشکیلات نداشتند. اما این فیلم چهره ای تلطیف شده از مناسبات مافیا نشان داد که البته شبیه ترین روایت به مافیای اصلی سیسیل است
مافیا انجمن مخفی خلافکاران سیسیل بود. این گروه در اواسط قرن 19 میلادی به دلیل بی اعتمادی مردم به حکومت و سیستم قانونی و وابستگی مردم به افراد محلی قدرتمند در سیسیل بوجود آمد و بعدها در شرق ایالات متحده آمریکا گسترش یافت.معروفترین نمونه مافیا پنج خانوادههای تبهکار در شهر نیویورک میباشد.تمام فعالیتهای مافیا برای پول سازی است.
مافیا از مجموعههایی که به عنوان خانواده شناخته میشود تشکیل میشود که هر خانواده یک روستا، یک شهر، یا یک منطقه را رهبری میکند.ساختار این خانوادهها مانند یک درخت میباشد و معمولاً توسط فردی که «پدرخوانده» یا دن یا باس نامیده میشود، هدایت میشود.
در کنار رئیس معمولاً یک مشاور (Con sigliere) هم وجود دارد که در گرفتن تصمیمات به رئیس کمک میکند.
درپایین مقام رئیس، معاون او (under boss) قرار دارد . معاون رئیس در مرتبهٔ دوم از لحاظ فرماندهی قرار میگیرد، اگر چه میزان قدرتی که او در اختیار دارد، نسبت به رئیس کم تر است.
یایین تر از معاون رئیس چندین capo وجود دارد.هر capo محدودهای از قلمرو خانواده را در اختیار دارد.capoها باید بسیار قدرتمند باشند تا قدرت خانواده حفظ شود.هر capo تعداد زیادی سرباز را برای انجام عملیاتهای مختلف رهبری میکند.
و در نهایت سربازان (Soldiers).سرباز پایینترین جایگاه را در درون خانواده دارند و معمولاً کارهای جنایی و خطرناک را برای خانواده انجام میدهند.
تئوریهای زیادی در مورد معنی نام مافیا مطرح است. صفت سیسیلی 'mafioso' که احتمالاً از ریشه لغت «ماهیاس» عربی گرفته شدهاست که به معنای «مبارزه پرخاشگرانه» است.مردم ایتالیا اعتقاد دارند که کلمه مافیا از جمله (Morte Alla Francia Italia Anelia مرگ بر فرانسه درود بر ایتالیا) گرفته شدهاست.نام حقیقی مافیا، «کوزا نوسترا» بود
و اما مافیا در امریکا
اوج قدرت گرفتن گروههای تبهکاری در ایالات متحده امریکا در زمان تصویب قانون منع فروش مشروبات الکلی در سال 1920 اتفاق افتاد.به گفته بسیاری از سیاستمداران امریکا این بزرگترین اشتباه دولت آن زمان امریکا بود.
تبهکاران که در آن زمان، برای تصویب این قانون لحظه شماری میکردند به سرعت وارد عمل شدند و با توجه به گستردگی مرزهای ایالات متحده، قاچاق و حمل و نقل غیر قانونی مشروبات الکلی از کانادا و سایر کشورهای همسایه ایالات متحده، به صورت گسترده و غیر قابل مهار آغاز شد.با اجرای این قانون گروههای تبهکاری به سرعت رشد کرده و ثروت و قدرت باور نکردنی را در شرق ایالات متحده بدست آورند.
در شهر نیویورک که بیشتر این معاملات قاچاق انجام میگرفت، دو گنگستر به نامهای سالواتوره مارانزانو(رهبر خانواده بونانو) و جو ماسیرا(رهبر خانواده گنووسه و رهبر تمام رهبرها در آن سالها) اوضاع را بدست گرفتند و بر سر منافع خود با یکدیگر وارد جنگهای خونینی بین سالهای 1921 تا 1931 شدند.
بزرگترین این جنگها که جنگ (کاستلاماره) نام داشت باعث کشته و مفقود شدن بیش از دویست نفر در نیویورک و نیوجرسی شد. ریزش گسترده بزرگان مافیا که در جنگ خونین کاستلاماره در خانوادههای مافیایی اتفاق افتاد زمینه را برای قدرت گرفتن بزرگترین مرد مافیا تا آن زمان را هموار ساخت.مردی با نام چارلز لوچیانو ملقب به خوش شانس.لوچیانو با حمایت از دن سالواتوره وارد جنگ کاستلاماره شد و مارانزانو توانست با کمک لوچیانو، ماسیرا را از گردونه قدرت خارج کند.جنگ خونین کاستلاماره در پایان با پیروزی مارانزانو خاتمه یافت (سال 1931) و مارانزانو در جاسهای به عنوان (رهبر تمام رهبرها)انتخاب شد.قدرت مارانزانو و گروه وی در آن سالها(1929-1931)آن چنان افزایش یافت که گروه مارانزانو در میان تبهکاران نیویورک با لقب امپراطوری روم شناخته میشد.
فردی که بیشترین سود را از این کشتارها برد کسی جز لوچیانو نبود.لوچیانو در ابتدا با از بین بردن ماسیرا وفا داری خود را در ظاهر به مارانزانو ثابت نمود ولی بعد از مدتی(چهار ماه) مارانزانو به طرز مشکوکی در دفترش به قتل رسید و چهل نفر از هواداران مارانزانو در یک شب کشته یا مفقود شدند.لوچیانو که در قتل مارانزانو دخالت داشت در سال 1931 بر صندلی ریاست مافیای ایالات متحده آمریکا تکیه زد.
بعد از این حوادث لوچیانو در کمیسیونی که خود آن را پایه ریزی کرد، به عنوان رهبر مافیا انتخاب شد. چارلز لوچیانو با کمک دوستانی باهوش و قدرتمند مانند فرانک کاستلو، ویتو گنووسه، آلبرت آناستازیا، کارلو گامبینو، مایر لانسکی و باگزی سیگل یهودی، مافیای امریکا را وارد مرحله جدیدی از ثروت و قدرت کرد و در سال 1932 سندیکای ملی جنایت کاران را به وجود آورد(شامل رهبران پنج خانواده).او پایه پنج خانواده مافیایی نیویورک را مستحکم کرد و با تشکیل کمیسیون، خود در راس این سندیکا، ریاست و رهبری را بر عهده گرفت.لوچیانو در سال 1936 به زندان افتاد ولی چند سال بعد به دلیل کمک به ارتش امریکا در ورود به سیسیل ایتالیا در جنگ جهانی دوم و سرکوب ژنرال موسلینی از زندان آزاد شد.بعد از لوچیانو کبیر، فرانک کاستلو ملقب به (نخست وزیر) رهبری مافیای آمریکا را در دست گرفت. کاستلو جانشین و مشاور لوچیانو در گذشته بود. پس از کاستلو، به ترتیب ویتو گنووسه، جوزف بونانو و کارلو گامبینو رهبری مافیای امریکا(رهبری کل)را بر عهده داشتند.خانوادههای مافیایی امریکا هنوز هم با همان کیفیت ولی با ساختاری متفاوت حفظ شدهاند و البته این تشکیلات در روسیه شاخ و برگی بسیار عظیم تر از آنچه در ایتالیا و آمریکا بود پیدا کرد.
45301
نظر شما