به گزارش خبرآنلاین، «تاریخ تمدن» نوشته عبدالحسین آذرنگ در 18 فصل کوتاه و گویا و خواندنی از سوی انتشارات کتابدار با قیمت 10 هزار تومان منتشر شد که در قالبی موجز و با زبانی ساده اطلاعات مربوط به تاریخ تمدن را در یک جلد با 380 صفحه پیش روی مخاطب قرار داده است.
تاریخ تمدن شرح تلاش آدمها در ایجاد تمدنهای بزرگ بشری و اوج و فرود آنهاست. تالیف کتابی با این حجم درباره تاریخ تمدن شاید از نوشتن کتابی چند جلدی دشوارتر بوده است. آذرنگ شاید در زمینههای مختلف تمدن و فرهنگ و زمینه های مرتبط با آن تاکنون ده پانزده هزار صفحه ترجمه کرده است و به نقل از خودش در همین کتاب همه کتابها و مقالههای مهم فارسی در این زمینه ها را نیز دیده است. وی این کتاب را با چنین زمینه مطالعاتی وسیع نگاشته است. نگاه انتقادی آذرنگ در همه بخشهای کتاب حضور دارد و همین سبب شده است تا جذابیت آن بیشتر و بیشتر شود.
نکته ظریفی که آذرنگ در مقدمه کتاب ذکر کرده است شاید بهترین توصیف برای مطالعه این کتاب باشد: آشنایی دانشجویان و افراد با مباحث این کتاب و برخی دیگر از مسائل فرهنگی و تمدنی، شاید کمک کند تا عقربه جهتنمای رشتههای مختلف، قطب اصلی حیات را، که آدمی، شیوه زیست، و آینده اوست، گم نکند و آن را هدف اصلی همه کوششهایش قرار دهد. این کتاب را باید بارها و بارها بخوانیم و درباره مباحث آن تعمق کنیم تا شاید بتوانیم عقربه جهتنمایمان را به درستی تنظیم کنیم. تا به حال هر چه در باره تاریخ تمدن منتشر شده بود، به جز یک استثناء یعنی کتاب تاریخ تمدن محمود حکیمی که آن هم نایاب بود و در نمایشگاه کتاب هم نرسید، از فرنگی ها بود. یعنی اگر جوانی می خواست از زبان یک ایرانی که ملاحظات ایرانیت و اسلامیت را کرده باشد داستان تمدن بشر را بخواند امکانش وجود نداشت.
«در آمدی به تمدن، ریشه های تمدن در پیشا تاریخ، تمدن های بین النهرین، تمدن مصری، تمدن ها و خرده تمدنهای حاشیه مدیترانه، تمدن های هندی، تمدن های چینی، تمدن ایرانی، تمدن یونانی، تمدن رومی، تمدن اسلامی، تمدن قاره امریکا، تمدنها و خرده تمدنهای افریقایی، تمدن ها و خرده تمدن های دیگر، پایان سده میانه و آغاز تمدن غربی، انقلاب های دگرگون کننده تمدن غربی، رویدادها و جریانهای تاثیرگذار دیگر در تمدن غربی و تمدن جهانی شده و مسائل آن» از عناوین فصل های کتاب است.
در بخشی از کتاب با عنوان «تمدن غربی و بحران های امروز» می خوانیم:
شاید دربارۀ وضعیت نگران کنندۀ دنیای جهانی شدۀ امروز که تمدن غربی آن را به این روز کشانیده است، در میان اهل فن حوزه های مختلف تردید نباشد، به ویژه آنکه داده ها و نتیجه های حاصل از بررسی در همۀ زمینه ها بیشتر هشدار دهنده است تا نوید بخش.
هیچ حوزه ای به تنهایی نمی تواند مسائل خودش را به یاری راه حل های خودش حلّ کند. برای مثال، با دانش و دستاوردهای سیاست نمی توان مسائل سیاسی را حل کرد، بحران های اقتصادی فقط با راه حل های اقتصادی برطرف نمی شود، و چه بسا عاملی روان شناختی اگر با مدیریتی مورد اطمیـنان و توانا همراه گردد، بهتر از هر ساز و کار اقتصـادی عمل کند. جهـان درهم تنیـده، از عامل های بسیار در قلمرو های مختلف تأثیـر مـی گیرد؛ مسائل حوزه های مختلف را نمی توان در قالب هیچ مکتب فکری، ولو گسترده تـرین مکتب، گنجانید. هیچ اندیشه ای، ولو با گسترده ترین دامنه، به تنهایی نمی تواند بحران تمدنی امروز را از همه جهت تحلیل کند و راه حلی برای آن بیابد. تا کنون روش یا رهنمودی ارائه نشده است که بتواند به این همه مسأله بپردازد. دیدگاه ها، اندیشه ها، مکتب ها، تحلیل ها هر کدام به وجهی یا وجوهی از مسائل پرداخته و چه بسا در پاسخ گویی به آنها هم موفق بوده اند. پس چه باید کرد؟ آیا از تمدن جهانی شدۀ غربی باید دست شست و آن را به عنوان تمدنی نا کار آمد که ازعهدۀ پاسخ گفتن به نیازهای مادی و معنوی بشر امروز بر نمی آید، بشری که خود به این شکل ساخته است، هر چه زودتر به تاریخ سپرد؟ آیا چنین اقدامی به صلاح اکنون و آیندۀ بشر است؟
بررسی تاریخ تمدن غرب در عین حال این واقعیت را نیز نشان می دهد که برای آن نمی توان سرشتی واحد قائل شد. در این تمدن، در برابر حرکت های ضد بشری، نیرومندترین حرکت های انسان دوستانه هم دیده شده است. اگر فاشیسم، نازیسم، و روایت استالینی کمونیسم، اندیشه های نژاد پرستانه، دیدگاه های هوا دار نسل کشی، و مانند آن در دل تمدن غربی روییده و فاجعه های عظیم انسانی به بار آورده است، جدی ترین اندیشه ها و روش های ضد همۀ اینها هم از دل تمدن غرب جوانه زده است. اردوگاه های مرگ و کار اجباری را در غرب، شرقی ها تعطیل نکردند، و فاشیسم و نازیسم و کمونیسم استالینی را آنها بر نیانداختند؛ آزاد اندیشان و از خود گذشتگان غربی بودند که به یاری اندیشه ها، تحلیل ها، و روش های غربی در کار زارهای خونین و به بهایی سنگین به سلطۀ آنها پایان دادند. در حقیقت نمی توان از سرشتی یگانه، از ماهیتی ثابت سخن گفت. در مهد تمدن غرب بسیاری چیزهای مخالف و معارض هم کنار هم روییده است، و از این رو عده ای این امید را در دل می پرورانند که راه حل های بحران امروز از درون تمدن غرب پیدا شود. در اینجا نه با این نظر موافقت می کنیم و نه مخالفت، بلکه به جای امید کندن یا امید بستن به تمدن غربی، وظیفه و مسئولیت اصلی این تمدن را در آن می دانیم که مشکلات به بار آورده اش را درست بشناسد، درست بیان کند، و همۀ امکانات خود را به کار گیرد تا بر آنها غالب شود، و به ویژه با این تأکید: با توجه به هدف های انسانی و رفاه حال بشر در سراسر جهان، جدا از نژاد، فرهنگ، زبان، ملیت، قومیت، و سایر شاخصه های متمایز کنندۀ جوامع.
نکتۀ در خور توجه دیگر اینکه برای مقابله با بحران هایی که تمدن غربی به بار آورده است، و غلبه کردن بر آنها، به مجموعه ای از امکانات عظیم نیاز است که هم اکنون در غرب و به ویژه در کشورهایی متمرکز است که خود از عامل های اصلی بحران زایی هستند. این امکانات را نه در جای دیگری می توان یافت، و نه ایجاد کردن آنها کاری ساده و در کوتاه مدت عملی است. به همین دلیل چشم انتظار را فعلاً نمی توان به قلمروی بیرون از تمدن غرب دوخت. اما اینکه آیا تمدن غرب بر جای می ماند که به مقابله با بحران هایش برخیزد، یا اینکه این بحران ها آن را از پای در می آورد، موضوع فرضیه های مختلفی است که به مواردی از آنها اشاره می شود، و نیز به این نکته که گزینه های دیگر تمدنی کدام است.
ساکنان تهران برای تهیه این کتاب و سفارش هر محصول فرهنگی دیگر کافی است با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و سفارش خود را (در صورت موجود بودن در بازار) در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز می توانند با پرداخت هزینه پستی، تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060
نظر شما