آیت الله مهدوب کنی در گفت وگو با هفته نامه "شما" ارگان حزب موتلفه دیدگاههای خود در باره نهضت عاشورا را بیان کرد و در باره انتخابات ریاست جمهوری نیز نکته ای را بیان کرد.

متن اين مصاحبه را مي خوانيد:

 امام خميني(ره) به عزاداري سنتي تاكيد داشتند اما تذكراتي نيز داده بودند. گويا حضرتعالي نقدي به برخي رفتارهاي غلط در حاشيه عزاداري مردم داشته ايد. اگر صلاح مي دانيد مصاحبه را از اين نقطه آغاز كنيم.
عزاداري سنتي را به دو عنوان مي‌توان تفسير كرد؛ اول: عزاداري سنتي يعني عزاداري طبق شريعت و سنت همان‌طور كه دستور داده‌اند عزاداري كنيد و چيزي از خود بر آن نيفزائيد. همان‌گونه كه اهل بيت(عليهم السلام) عزاداري مي‌كردند و در ايام عاشورا محزون بودند و حزن و اندوه خود را نشان مي‌دادند و مرثيه‌خوانان و شعرائي كه درباره عاشورا مرثيه گفته بودند دعوت مي‌كردند و براي امام حسين عليه السلام گريه مي‌كردند و نسبت به قاتلان و ظالمان اهل بيت(عليهم السلام) لعن مي‌كردند و در ايام عاشورا در صورت امكان به زيارت قبور امام حسين(عليه السلام) و شهداء كربلا مي‌رفتند.
دوم: با گذشت زمان و تغيير اوضاع و احوال و پديد آمدن مسائل و امكانات جديد براي شيعيان عزاداري را توسعه دادند. از خانه تا به حسينيه‌ها و مساجد و دسته‌هاي سينه‌زني و پوشيدن لباس عزا و برداشتن پرچم‌هاي عزاداري با شعار نوشته‌هايي از كلمات حضرت اباعبدالله(عليه السلام) و اصحاب كرامش بر ضد ظلم و استبداد مرثيه‌هايي از شعرا و بزرگان اسلام و شيعه در كتيبه‌ها و كاشي كاري‌هاي مساجد و حسينيه‌ها در حماسه كربلاء حسيني عليه السلام حاكي از مظلوميت اهل بيت(عليهم السلام) و شهداء كربلا ولي تمام اين‌ها طبق موازين شريعت و عزت و كرامت وعظمت اهل بيت(عليهم السلام) و شهداء و پرهيز از خرافات و شعارهاي ذلت‌آميز و استخفاف بود كه مورد تاكيد علما نيز بوده است.
شيعيان پس از واقعه كربلاء به تناسب اوضاع و احوال اينگونه انجام مي‌دادند كه تا قرن معاصر ادامه داشت و شكوه عزاداري امام حسين(عليه السلام) در حفظ سنت و شعائر نهفته بود كه در انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره) باعث پيروزي بر طاغوت گرديد و امام راحل در تحليل آن فرمود كه خون بر شمشير پيروز است.
شيعيان و پيروان امام حسين(عليه السلام) مي‌دانند كه آلوده كردن اين سنت و اين عبادت بزرگ به خرافات و اعمال خفت‌انگيز و شعارها و اعمال خرافي و بي‌اساس از شكوه اين حماسه مي‌كاهد و آن را در نظر جهانيان كوچك جلوه مي‌دهد و بي‌ترديد شيعيان انقلابي كه حفظ نظام و احترام به آن را واجب مي‌دانند در ابراز احساسات به اين حماسه عظيم و انقلابي از دستورهاي رهبر معظم انقلاب تخطي نمي‌كنند و از حريم ولايت و رهبري پاسداري خواهند نمود تا دشمنان سوءاستفاده نكنند و تفرقه و جدايي ميان شيعيان مشاهده ننمايند، پرچم‌هاي عزاي حسيني مجالس و دسته‌هاي عزاداري زينت مي‌بخشد و باشكوه مي‌كند اما برداشتن علم‌هاي كذايي كه هيچ معيار و ملاكي سنتي و تاريخي و ديني ندارد عزاداري را خرافي جلوه مي‌دهد. اين‌گونه علم‌ها در كدام جنگ و مبارزه وجود داشته كه شما به عنوان سمبل و نمونه برمي‌داريد و حتي در اسطوره‌هاي پهلوانان فردوسي نيز وجود ندارد. اين علم را چه پهلواني برمي‌داشته كه جنگ را با آن رهبري كنند.
نكته ديگري كه عزاداران حسيني حتما به آن توجه دارند اين است كه عزاداري سنتي با كارهاي حرام و شبهه‌ناك سازگار نيست. عريان شدن يا استفاده از ابزارهاي موسيقي كذايي هيچ‌گونه مجوزي ندارد و تنها طبل و سنج براي تحريك احساسات شايد مناسب باشد. اميد است كه برادران و خواهران ايماني هرچه باشكوه‌تر در عزادري‌ها ، حسينيه ها و تكايا شركت كنند و دسته‌هاي عزاداري را با عظمت و با شكوه و سنگين برپا نمایند كه مورد رضايت حضرت بقيه الله(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و اجر و پاداش همه با پروردگار متعال.

 امام ريشه انقلاب اسلامي را در محرم و صفر مي دانستند و قيام خود را الگو گرفته از قيام امام حسين عليه السلام. آيا مي توان بيداري اسلامي امروز را نيز ناشي از قيام اباعبدالله عليه السلام تلقي كرد؟
بحث قيام و اقامه ريشه قرآني دارد. قيام در قرآن به چند معني به کار می رود كه از جمله آنها بيدار شدن و تحرك پيدا كردن است. قيام يعني يك تحول هدفمند و پويا كه از يك مرحله به مرحله ديگر زندگي انجام شود. كسي كه در مسير بيداري جامعه و احياي تفكر ديني جامعه قدم بگذارد بايد تحمل زندان، شهادت و بسياري از مشكلات ديگر را داشته و در مقام قيام لله باشد.
قيام و بيداري اولين چيزي است كه خداوند از ما خواسته و بعد از آن مهم‌ترين امر احياي تفكر ديني است. البته رسيدن به اين فطرت و بيداري مستلزم دستيابي به خود آگاهي است؛ زيرا در حالت معمول نيز همه اين فطرت را دارند ولي بايد به آن توجه ويژه‌اي كرد. اينكه برخي معتقدند فطرت صرف مي‌تواند بيداري ايجاد كرده و تحركي را به وجود آورد در اشتباه هستند؛ زيرا اين بيداري احتياج به رهبري دارد و افرادي كه بر فطرت صرف انسان تاكيد مي‌كنند به نوعي به انحراف دامن مي‌زند.
در قيام سيدالشهداء عليه السلام زنده كردن فطرت ها و بيدار نمودن كساني كه دچار غفلت بودند كاملا به تصوير كشيده شده است. به عنوان نمونه ماجراي زهير است. زهير عثماني مسلك بود، و در مسير بازگشت از حج تلاش داشت با امام حسین علیه السلام برخورد نکند، امّا هنگامي كه به نقل مشهور تلاقی رخ داد، به خیمه امام حسین(عليه السلام) آمد و يك توقف خیلی کوتاه انجام داد، «قَدْ أَشْرَقَ وَجْهُه» با چهره نورانی از خیمه بیرون آمد و گفت «قَدْ عَزَمْتُ عَلَی صُحْبَةِ الْحُسَیْن» من تصمیم گرفتم که با حسین باشم. اين چنين امام فطرت او را بیدار کرد و او را به قيام حسینی ترغیب نمود. البته اين منحصر به حاضران در صحنه كربلا نبوده و قيام امام حسين علیه السلام بسياري از دلها را بیدار كرد؛ كساني كه قيام توابين را راه انداختند و ... اين قيام در حقيقت فطرت هايي كه دچار دنياگرايي شده بود را زنده كرد و بنيان حكومت اموي را فرو ريخت. اين نقش رهبري در قيام است.
آنچه از فرهنگ عاشورايي به دست ما رسيده اساس حركت امام خمینی(ره) شد. در نهضت امام بحث ولايت فقيه و رهبري نقطه قوتي محسوب مي‌شود در حالي كه اهل تسنن فقها را از سياست جدا مي‌كنند. كاري كه امام كرد اين بود كه نظريه‌پردازي حكومت اسلامي را ارائه كرد كه همين امر منجر به پيشرفت انقلاب اسلامي و منشا بيداري‌ جهاني شد، همچنين امام راحل گفتند حكومت مال مستضعفين است و اثبات كردند كه مستضعفين مي‌توانند حكومت كنند. اين رويكرد ستم ستيزي و تن ندادن به ظلم ارمغان عاشورا براي ما بود. پس این انقلاب از کربلا و محرم آغاز گردید وتداوم یافت.
در تداوم انقلاب نیز عاشورای حسینی مستمسک و ملاک بود. چه در جبهه هاي هشت سال دفاع مقدس و چه در فتنه 88 كه عزاداران حسيني در عاشوراي آن سال شاهد صحنه‌هايي در تهران بودند که شباهت زيادي به صحنه‌هاي عاشوراي سال 61 هجري داشت. در حالي که انبوه جمعيت عزادار در ماتم سرور آزادگان ناله و ندبه سر مي‌دادند عده‌اي با کف و سوت و حمله به نمازگزاران عزادار حرمت اين روز شريف را شکستند. عده اي که از سوي بيگانگان تشویق و ترغیب مي‌شدند؛ ملت ما حتی غیر مسلمانان که برای امام حسین(عليه السلام) و عاشورای حسینی احترام قائلند نتوانستند آنها را تحمل كنند و سرانجام توجه به حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) بود که غائله فتنه سال 88 را به پايان رساند.
به هر حال امروز ظهور بيداري اسلامي در منطقه و نهضت ضد سرمايه‌داري در اردوگاه غرب، دو رويداد مهم و نشانگر تاثير انقلاب اسلامي در منطقه و جهان است. امام (ره) فروپاشي شرق و غرب را نويد داد و ما امروز آثار آن را مي‌بينيم .از اين رو ما همانگونه كه در اصل پيدايش بيداري نقش داشتيم بايد هدايت آن را هم به عهده بگيريم. مردمي كه قيام كرده‌اند بايد با علماي ديني ارتباط داشته باشند و از طريق تعالیم ديني به خواسته‌هاي خود برسند؛ زيرا با فرهنگ غرب نمي‌توانند موفقيتي به دست آورند.
قيام به منزله حرکت از يک مرحله به مرحله بالاتر است و قرآن كريم مي‌فرمايد که قيام کنيد و برخيزيد که اين بيداري اسلامي جوانان فرصتي براي احيا تعاليم ديني است. بازگشت به عزت و عظمت اسلامي و حضور فعال جوانان مسلمان نقش مهمي در رسیدن به هدایت اسلامی دارد.
باید در ماه محرم از این کشتی نجات بهره بگیریم و در کشتی اهل بیت (عليهم السلام) و صادقین سوار شویم و به هیچ وجه از این کشتی دست بر نداریم و از آن تخلف نکنیم.

 نظريه پردازان بزرگ غرب در اجلاسي در تل اويو پس از بحث و بررسي رمز پيروزي انقلاب اسلامي را بال سرخ عاشورايي و بال سبز انتظار اعلام كرده بودند و راه شكست ايران را ضربه زدن به اين دو بال؛ نكات مفيدي را در خصوص نقطه قوت اول فرموديد، در خصوص انتظار چه تذكراتي را ضروري مي‌دانيد؟
امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) خود به تنهايي حکومت نمي‌کنند؛ استاد،‌عالم، ‌فرمانده،‌ فرماندار و بخشدار، جاروکش هم مي‌خواهد اگر ما را به جاروکشي هم قبول کنند افتخار مي‌کنيم حضور داشته باشيم. بايد کساني ملّا و با سواد باشند. امام زمان «عجل الله تعالي فرجه الشريف» مي‌خواهد به مقتضی زمان حکومت کند. براي مقدمه ظهور بايد خودسازي كرد. بنابراين قم فاغتنم الفرصه بين العدمين. بين اين دو عدم آينده و گذشته فرصت را غنيمت بداريد. كار شما بايد آماده سازي نيروهاي مورد نياز حضرت باشد. بدانيد هدف‌هاي بزرگ چالش دارد و با استراحت ، تن پروری و تماشاي تلويزيون آدم به جايي نمي‌رسد.
ما معتقديم جمهوري اسلامي ايران يكي از مقدمات ظهور دولت كريمه است. انتظار براي ظهور و فرج افضل اعمال شمرده شده است؛ چرا كه انتظار ظهور صرفا يك نيت نيست، بلكه يك عمل است كه مقدمات ظهور را فراهم مي‌كند. در دولت كريمه نبايد ظلم، نفاق، درويي و حقه بازي وجود داشته باشد بر فرض که باشد بروز و ظهوری ندارد ظهور و قدرت با عدالت است. پس ما بايد به دنبال حفظ انقلاب و عدم ترجيح مسائل مادي، خانوادگي و حزبي باشيم. اهداف نبايد فراموش شود و کساني که اهداف را فراموش کنند، در دنيا و آخرت سرانجام خوبي نخواهند داشت. طبق وصیت امام خمینی(ره)، بايد پشتيبان ولايت فقيه باشيم تا انقلاب پایدار بماند.
امروز رهبری انقلاب با فقیه مجاهد و زعیم عالیقدر جناب آیت اللّه خامنه‌ای حفظه الله است و پشتیبانی از ایشان را واجب و تضعیف معظم له را حرام میدانم من این مطلب را از روی عقیده میگویم ایشان در این مدت بیش از 20 سال کشور را خوب اداره کردند لذا در همه این بحران‌ها و بالا و پایین رفتن‌ها و با همه نوسانات، اعتقاد من این بوده است که باید ایشان را تأیید کرد. اصلح ایشان است و ما صالحش را هم پیدا نکردیم چه رسد به اصلح. من معتقدم ایشان هم از علم فقاهت و هم از نظر تقوا در جایگاه رفیعی است، چون ما به عنوان نایب امام زمان«عجل الله تعالي فرجه الشريف» درباره رهبری بحث می‌کنیم.

برخي رهبری را در محدودة قانون اساسی تعريف مي كنند، نه نايب امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف).
ما نوعی تقدس برای این جایگاه قائلیم. این تقدس، در نظام ما کارساز است و ما بر اساس این اعتقاد دنبال کسی می‌رویم. مردم هم با همین اعتقاد در زمان امام فرزندانشان را به جبهه‌ها می‌فرستادند و شهید می‌دادند. بعضی رهبری را در حد رهبری سیاسی می دانند و تنها برای آن مشروعیت قانونی قائلند و التزام عملی را کافی می دانند ممکن است این اعتقاد برای غیر مسلمین و غیر شیعیان کافی باشد ولی برای ما کافی نیست و ما در انتخاب افراد برای مقامات و مسئولیت های بالا این برداشت را کافی نمی‌دانیم و شورای نگهبان هم در احراز صلاحیت‌ها در سمت ریاست جمهوری وروسای قوا این را کافی نمی داند و قانون اساسی هم چنین تفسیر نمی شود رهبری ما یک نوع تقدس دارد. آنها که در جریان فتنه 88 به معارضه پرداختنداگر مقام ولایت و رهبری را قبول داشتند، نتیجه انتخابات را می‌پذیرفتند.
می‌خواهم بگویم رهبری و ولایت در نظام ما تقدسی دارد که افرادی که می‌خواهند به میدان بیایند، باید آن را قبول داشته باشند و ما با این تقدس، این رهبری را پذیرفته‌ایم. من معتقدم این تقدس را باید حفظ کرد و صرف اینکه ایشان حاکم هستند و رئیس و رهبر، کافی نیست. آنچه که در نظام ولایی و اسلامی ما می‌تواند کارساز باشد، این اعتقاد است که ولایت فقیه، نیابت از جانب ولی‌عصر عجل‌الله تعالي فرجه الشريف است.

 فرموديد كه براي تداوم نهضت حسيني و اتصال به نهضت مهدوي بايد خودسازي كرده و در خدمت رهبري باشيم. حزب موتلفه رويكرد جوانگرايي و كادرسازي خود را در سالهاي اخير تقويت كرده است، در اين مسير تذكر ديگري را نيز ضروري مي دانيد؟
مبادا عمل‌زده شويد. مبادا دنيا زده شويد. مبادا وقتي فرزندانتان بزرگ شوند شما تحت تأثیر آنها قرار گیریدو تغيير کنيد. اميرالمؤمنين عليه‌السلام فرمود: زبير تا هنگامي که که فرزندش عبدالله بزرگ نشده بود با ما بود. وقتي عبدالله بزرگ شد، زبير تحت تأثیر عبدالله قرار گرفت و از ما جدا شد و در برابر اميرالمؤمنين عليه‌السلام ايستاد. پسرش هم در مقابل امام حسين عليه‌السلام ايستاد. بالاخره اينها حوادثي است که در زندگي رخ مي‌دهد. مبادا مغرور به خودتان شويد بگوييد ما آدمهاي خيلي خوبي هستيم و ما چنين و چنان هستيم. مغرور نشويد و از خداوند بخواهيم که ما را هميشه ثابت‌قدم نگه دارد و از خداوند مي‌خواهيم که ما را در اين راه ثابت‌قدم بدارد که گمراه نشويم و حوادث ما را متغير نکند. اگر هم در بعضي امور اختلاف سليقه‌هايي وجود دارد، اصول را فراموش نکنيم. دشمنان ما به دنبال اين هستند که ارتباط را قطع کنند. در فتنه 88 بحث اين بود که مقام معظم رهبري را حذف کنند و نه اينکه فقط شخص بلکه دنبال حذف اين جايگاه از جمهوري اسلامي بودند. عده‌اي مي‌خواستند امري که برايش اين قدر خون داده شده، حذف شود. حواستان باشد که در برابر كساني كه با عمود اين خيمه مخالفند بايستيد. ممکن است در گوشه و کنار اشکالاتي باشد که بايد آنها را درست کرد ولي عمود را نبايد شکست. اگر بخواهيم ايراني سربلند و اسلامي داشته باشيم، بايد اين عمود را با جان و مال و عقل و شعور و فداکاري حفظ کنيم. ادبيات شما بايد ادبيات انقلاب باشد. مقهور اين دنيا و بحث‌هاي امروزي نشويد که به خاطر جذب عده‌اي بخواهيد بحث اسلام و انقلاب را به بحث ايران برگردانيد. مي‌دانيد که امام‌(ره) هيچ وقت بحث ايران را مطرح نکردند گرچه ما در ايران بوديم و ظرف وجود و حدوث اين انقلاب و بقاي آن ايران بوده است. آنچه مهم است مظروف است. حواستان باشد که مظروف و محتوي را با ظرف اشتباه نگيريد.

اگر اجازه دهيد سوال پاياني ما در خصوص انتخابات باشد؛ نام تعدادي از چهره ها به عنوان كانديداي احتمالي انتخابات رياست جمهوري آينده مطرح است. حضرتعالي هم از ضرورت وحدت فرموده ايد؛ وظيفه مقطع فعلي ما چيست؟
اشكال ندارد اول كار چهره هاي متعدد بيايند اما بايد در آخر به نتيجه‌اي برسند چون رقابت اگر خوب باشد، اشكال ندارد. توصيه من به اصولگرايان هميشه به ائتلاف است. هميشه دعوت به ائتلاف مي كنم چون اتحاد امر شدني نيست بلكه همه بايد با هم باشند و گاهي ائتلاف در نهايت به يك نفر مي‌رسد و گاهي بيشتر اما مهم اين است كه با هم جنگ نكنند، تخاصم نورزند.
من در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي بارها گفتم كه منظور از وحدت، ائتلاف است. امروز نيز نبايد نقاط مشترك را رها كنيم و به بهانه اختلاف سلائق از ائتلاف دست برداريم. ائتلاف هم در سايه امامت و ولايت شكل مي گيرد. امامت منشا پيدايش نظام و بقاي آن است و اگر مي خواهيم ائتلاف داشته باشيم بايد به امام (ره) خود نگاه كنيم كه امام(ره) حاضر ما امروز امام خامنه‌اي(حفظه الله) هستند. اختلاف منشا تكامل است و اگر منجر به ائتلاف شود خوب است و در راه خدا بايد جمعي كار كرد. ارتباط با روحانيت و مرجعيت همواره بايد حفظ شود زيرا در كارها بايد مجوز شرعي وجود داشته باشد. موتلفه اسلامي نام بسيار خوبي دارد؛ موتلفه از ائتلاف به وجود آمده است. امتياز حزب موتلفه اسلامي ارتباط آن با روحانيت است. حزب موتلفه اسلامي همواره صداقت داشته و دليل بقاي اين حزب نيز همين صداقت است. خيلي از تشكل ها در تاريخ انقلاب به وجود آمده و حذف شده اند اما شما به دليل ارتباط صادقانه با روحانيت حفظ شده‌ايد.

 با اين وصف تشكلهاي اصولگرا بايد فعاليتهاي انتخاباتي خود را متوقف كنند و به سوي ائتلاف بروند يا كار مستقل خويش را مي توانند به پيش ببرند؟
من معتقدم بحث های درون گروهی مانعی ندارد ولی هنوز زود است بحث علنی و رسانه ای شودو بايد با هم بنشينند و مذاكره كنند تا به نتيجه برسند. همه باید با هم باشیم و خیر یکدیگر را بخواهیم . برخی کدورت ها نباید موجب شود ما بهانه ای برای جدایی پیدا کنیم و از هم دور شویم.

1717

کد خبر 259388

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =