در یک جمع بندی کلی می توان گفت که عوامل تاثیرگذار بر رفتار بازار ارز و سکه در دو بخش تعریف می شوند که یکی عوامل عرضهای و دیگری عوامل تقاضایی است.
در حوزه تقاضا، اتفاقی که در سالجاری افتاد این بود که تقاضاهای معمول تجاری افزایش جدی نداشت که به تبع آن، واردات هم بالاتر نرفت و در پارهای موارد – به دلیل محدودیتهای اعمال شده- با کاهش نیز همراه بوده است. در بخش تقاضا اما نیازهای تازهای ایجاد شد و آن، افرادی هستند که به ارز، نگاه پساندازی پیدا کردند و وارد بازار «سفته بازی» شدند. در واقع آنها با خرید مقداری ارز و نگهداری آن، امیدوار بودند که با افزایش بهای ارزهای خارجی، از سود آن استفاده کنند و ارزش پولی خود را حفظ کنند. این گروه، نسبت به «انتظارات» بسیار حساس است. به بیان دیگر اگر مشاهده کنند که انتظارات آینده نشاندهنده آن است که این بالا بودن نرخ ارز تداوم نخواهد یافت و حتی ممکن است دچار افت شود، طبیعتا ممکن است که شروع به «عرضه» ارزی که در خانههای خود نگهداری میکنند، نمایند تا درآینده بیش از این متضرر نشوند. در شرایط این روزهای بازار، این شواهد دیده میشود که گروه مورد اشاره، شروع به عرضه کردهاند چون انتظارات - حداقل در کوتاهمدت- را «کاهنده» میدانند. پس تقاضا به عرضه تبدیل شده است. این در حالی است که در قسمت عرضه ارز، تحول خاصی رخ نداده و مشکلات این دو سال، پابرجاست. در عین حال شواهدی که وجود دارد نشاندهنده آن است که ممکن است محدودیت عرضه ارز کاهش پیدا کرده و توزیع افزایش یابد. همین عیدانه اسفندماه که از صندوق توسعه ملی برداشت شد، گفته شد که در بازار مبادلهای ارز عرضه میشود. بحثهایی نیز که در رابطه با خوشبینی درباره اینکه ایران از منابعی که دارد بتواند استفاده بیشتری کند – اعم از طلا یا نفت- تا حدی بر بازار، اثر گذاشته است. در مجموع این وضعیت نشان میدهد که احتمالا عرضه ارز که به دلایل مختلف محدود شده بود، ممکن است افزایش یابد. پس هر دو بخش عرضه و تقاضا به سمت تغییر وضعیت حرکت کردهاند. اما درخصوص احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات و اظهارات مسوولان دیپلماسی که مذاکرات اخیر را گامی به جلو دانستهاند باید گفت، مردم و کسانی که در بازار تاثیر میگذارند چندان در پی این نیستند که این اظهارات چه سمت و سویی دارد؟ نکته مورد نظر نگارنده این است که اگر شرایطی به وجود آید که حتی برای مدتی کوتاه به نفع اقتصاد باشد، دلیلی ندارد از آن استفاده نکنیم. ضمن اینکه مسوولان کشور نیز تلاش دارند تا از فرستادن «پالس منفی» پیرامون مذاکرات، پرهیز کنند. بیشک آنهایی که دلشان برای اقتصاد ملی میتپد باید تلاش کنند تا سفته بازی در بازار ارز کاهش یابد تا به تبع آن، سایر بازارهای «ارز بر» هم منتفع شوند. حکایت خریداران ارزهای خارجی شبیه آن فردی است که در قایق نشسته بود و فقط محل نشستن خود را سوراخ میکرد. واقعیت این است که نباید جامعه کار ضد اقتصادی انجام دهد. عدهای مقدار زیادی دلار خریداری کرده و هیچ استفاده اقتصادی نیز از آن نمیکنند. بانکها با محدودیت منابع ارزی مواجه شدهاند و حتی بعضا امکان پس دادن موجودی حسابهای ارزی را ندارند. اگر این میزان دلار انبار شده در منازل، وارد بازار آزاد شود بخش عمدهای از مشکلات مرتفع میشود.
بعضا درخصوص معکوس بودن رفتار اقتصادی ایرانیان، مطالبی مطرح میشود. اینکه در هنگام افزایش قیمتها، تقاضا افزایش مییابد و در هنگام افت قیمتها، کاهش تقاضا و رکود، حکمفرما میشود.
اتفاقا به نظر میرسد این رفتار طبیعی است. زمانی که مردم احساس کنند شیب قیمتها صعودی است به این گزاره میرسند که « امروز بخریم، ارزانتر از فرداست» و برعکس. در بازار سرمایه نیز معمولا همین رفتار در همه جای دنیا به چشم میخورد. درخصوص قیمت کالاهای وارداتی یا آنهایی که مواد اولیه وارداتی دارند، همانطور که افزایش آنی اتفاق نیفتاد، نباید انتظار کاهش آنی داشت. اگر گشایش اعتبار با قیمت پایینتری انجام شود، آنگاه کالاهای جدید وقتی به ایران برسند، قیمت پایینتری خواهند داشت. ذخایر اقتصادی در این چرخه، اثرگذار هستند چون تجاری که کالا را گران خریدهاند، در مقابل ارزانتر فروختن آن مقاومت خواهند کرد. به هر حال با واردات کالاهایی که با ارز ارزانتری وارد شدهاند، این شرایط به تعادل خواهد رسید.
* عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و وزیر اقتصاد دولت نهم
3939
نظر شما