سیدحسن موسوی چلک

 
یکی از زمان هایی که سریال های مناسبتی صدا و سیما طرفدارانی دارد، ایام نوروز است.در سال 90و 92 سریال های پایتخت 1 و 2 از طریق شبکه یک سیما پخش شد.در سال گذشته هم از این سریال استقبال خوبی شد در سال جاری نیز همین طور بود.در این نوشتار از منظر فرهنگی و اجتماعی به چند نکته اشاره می شود:
· توجه به فرهنگ اقوام ایرانی بویژه در این دوران که شبکه های خارجی بیش از گذشته در جهت تضعیف هویت فرهنگی برنامه ریزی کردند. گر چه در این زمینه در سال گذشته اشکالات جزیی از نظر گویشی وجود داشت ولی در «پایتخت 2» این مشکل بصورت جدی وجود نداشت.
· توجه به جایگاه سالمندی و والدین در خانواده و تکریم آنان.موضوع که در آیات شریفه 23 و 24 سوره مبارکه بنی اسرائیل نیز بر آن در جهت تکریم والدین پیر تاکید و تصریح شده است.« با با پنجعلی» در این سریال پدر و بزرگ خانواده بود و علیرغم شرایطی کخه داشت هیچگاه «نقی» به این فکر نیافتاد که ایشان را هم در سرای سالمندان نگهداری کند.در حالی که در همین سریال قصه اصلی اش از سرای سالمندان و نذر یکی از سالمندان شروع شده است.اما « نقی» به عنوان پسر «پنجعلی» خود را موظف به حمایت و نگهداری از «بابا» می دانست.تحلیل جایگاه سرای سالمندان موضوع این یادداشت نیست اما نگارنده اعتقاد دارد که گسترش سرای سالمندان در جامعه نشانه و علامت خوبی نیست.(مطلب بیشتر«گشترش سرای سالمندان ظلم به سالمندان جامعه است» از نویسنده یادداشت در سایت: www.mousavichalak.ir))
· توجه به فرهنگ گفتگو در خانواده و تاثیر آن در حل مشکلات و رفع سوء تفاهم ها بین افراد و افزایش صمیمیت و نشاط در تعامل با دیگران است.موضوعی که امروزه به دلیل گسترش و تسلط تکنولوژی و تغییر سبک زندگی بسیار کمر نگ شده است.در حالی که در این شرایط بیش از گذشته به تقویت این فرهنگ در جامعه و خانواده نیاز داریم.
· توجه به «صداقت» به عنوان مولفه اخلاق اجتماعی در زندگی اجتماعیو دروغ به عنوان یک رذیله اخلاقی است که تاثیرات مثبت و منفی آنها را به خوبی نشان داد.حتی در انتخاب بازی گروهی که داشتند هم به این موضوع توجه شده بود.«حقیقت یا عمل».حتی در گفتگو هایی هم که بین شان رد و بدل می شد به نوعی به دفعات به تاثیرات مثبت «صداقت» و کاهش فشار های روانی ناشی از دروغ گفتن اشاره شد. شاید امروزه «صداقت حلقه مفقوده اخلاق اجتماعی» باشد:
‹دروغگو دشمن خداست' پند و نصیحتی است که همه بار ها و بار ها در خانه و مدرسه و سایر محیط های اجتماعی و رسانه ها و ... شنیدیم. بقول شاعری که نمی شناسمش: در دلم بود سوالی که صداقت یعنی چه/همه گفتند صداقت زیباست/همه گفتند صداقت پاکیست/ و ....آنچه که می توان اشاره کرد این است که صداقت یکی از والاترین صفات اخلاقی است که در ادیان مختلف به آن اشاره و تاکید شده است و حتی آن را راه اصلاح اخلاق فردی و اجتماعی نیز می دانند.(غررالحکم و دررالکلم جلد اول صفحه281).در سوره توبه نیز به کسانی که ایمان آورده اند تاکید می شود که از خدا بپرهیزید و از صادقان باشید. در منابع مختلف دینی نیز به این موضوع اشارات متعددی شده است. صداقت در گفتار و کردار و پندار مد نظر است.در این سریال به خوبی به این صفت اخلاقی پرداخته شده است (www.mousavichalak.ir)
· برخلاف بسیاری از فیلم ها و سریال ها، پرهیز از نمایش تجملات در زندگی در سریال است.موضوعی که در زندگی امروزه شاید از روی چشم و هم چشمی و ... آرامش را از بسیاری خانواده ها گرفته است.
· وجود تعارض میان اعضاء خانواده و در تعامل با دیگران در زندگی اجتماعی امری غیر قابل اجتناب است(طبیعی است) حتی در میان زن و شوهر.اما نکته قابل توجه شناخت بموقع تعارض ها و مشکلات و اقدام برای رفع آنها بدون تعرض به حقوق دیگران واعمال زور به دیگری است.در واقع بروز و ظهور مشکلات وتعارض ها نه تنها آنهارا از هم دور نمی کرد بلکه مشکلات را تبدیل به فرصتی برای افزایش شناخت از یکدیگر وصمیمیت می کردند.
· معرفی برخی از نمونه بازی های ساده با ابزار ساده و به اصطلاح«دم دستی» در سریال قابل توجه بود.با زیبا خط کشیدن در یک سینی بزرگ(مجمعه) و بازی دادن همه اعضاء خانواده در کنار یکدیگرکه خود در افزایش صمیمیت درمیان افراد خانواده و همراهان تاثیر زیادی داشت.گرچه هوشمندانه به بیان حقیقت یا انجام عملی ختم می شد که این انتخاب نیز حامل پیام های اخلاقی مفیدی بود.
· نشاط و شادبی اعضاء خانواده و همراهان نیزدر این سریال به خوبی مشهود بود.در کنار سختی ها ومشکلاتی که برای شان بوجود می آمد اما هیچ گاه خانواده متاثر و افسرده جلوه نمی کرد.ممکن بود مدت کوتاهی به فکر بروند یا با هم کلنجار بروند اما نشاط و شادبی حتی در بدترین شرایط هم وجود داشت.داشتناین نشاط در هر خانواده ای عامل مهمی برای ثبات خانواده و در نهایت موجب افزایش سلامت روانی و اجتماعی وکاهش آسیب های اجتماعی ازجمله خشونت های خانگی، طلاق و ... درخانواده هاست.
· استفاده از نظرات کارشناسان شناخته شده در حوزه فرهنگی بویژه از دو استان مازندران و گلستان آقایان فرهود جلالی کندلوسی،خسرو علیزاده، شاهنده در کیفیت فیلمنامه تاثیرگذار بود واشکالات گویشی پایتخت 1 رانداشت.نگارنده معتقد است که اگر ازابتدای نوشتن فیلمنامه این کارشناسان در کنار نویسنده فیلم نامه و سایر عوامل مرتبط حضورداشتند بهتر و بیشترمی توانستند در این حوزه کیفیت سریال را ارتقاء دهند.
· سادگی و بی پیرایگی بازیگران بویژه زنان( که معمولا در فیلم های امروزی کمترمورد توجه قرارمی گیرد) بر ارتباط نزدیک تر بسیاری از اقشارمردم با سریال تاثیر مثبت گذاشته بود. چون جنس بازیگران و قصه های آنان به دور از واقعیت یا با فاصله زیاد از بینندگان نبود.
· جذب مخاطبین متنوع ویژگی دیگراین سریال بود.پیر و جوان و حتی کودکان، زن ومرد، با سواد و بی سواد، شهری و روستایی و...بیننده این سریال بودند.کمتر سریالی رامی توان انتخاب کرد که این تنوع مخاطب را داشته باشد. نمی گویم نیست ولی درچند سال اخیر کمتر شاهد این ویژگی در فیلم ها و سریال ها بودم.
· اصطلاحاتی که بکارمی بردند با فرهنگ مردم منطقه شمال بویژه شرق مازندران واستان گلستان قرابت خاصی داشت. این گونه به نظرمی رسید که بازیگران بویژه « نقی» و« ارسطو» از کودکی در این مناطق زندگی می کردند.حتی «بابا پنجعلی» هم گویشش مثل سال پایتخت 1 غلیظ و دور ازذهن واقعیت نبود.
· قهر و آشتی دوست داشتنی را در این سریال شاهد بودیم.بگونه ای که هیچگاه قهر ها خیلی طول نمی کشید.درهنگام قهر هم شاهد خشونت میان افراد نبودیم.
· پختگی نقش های بازیگران دراین سریال نسبت به سریال سال گذشته بیش از همه مشهود بود.احساس می شد که دارند زندگی می کنند نه نقش بازی کنند.
· نکته دیگردر این فیلم استفاده بیشتر از موسیقی مازندانی و بندری بود.
· احساس می شد که سریال پایتخت2 بومی تر شده است.
درمورد چند نکته دیگر هم لازم است اشاره کنم که:
- «شعله» در هیچ کجای سریال نقش مددکار اجتماعی حرفه ایی را ایفا نکرد و این انتخاب به چه دلیل بود را نمی دانم.شعله واسطه ایی بود که گلدسته خریداری و انتقال داده شود. این ضعف کاملا مشهود بود.من به عنوان مددکار اجتماعی نشانه ایی از مددکاری حرفه ای را ملاحظه نکردم.بهتر بوددر این زمینه عواملی سریا از افراد متخصص در این حوزه و بویژه از انجمن مددکاران اجتماعی ایران کمک می گرفتند تا نقش موثر مددکار اجتماعی در زندگی اجتماعی مردم ملموس شود.
- هیچ ارتباط کلامی بین باباپنجعلی و نقی با زبان مازندرانی صورت نگرفت.این فرصت وجود داشت که اصلاحات و عبارات دیگر و شیرین مازندرانی را در ارتباط بین پدر و فرزند رد و بدل شود.(گرچه ممکن است نویسنده یا کارگردان بگویند که قرار نبود که فیلم رابا ادبیات مازندانی تهیه کنند. )
- نوشتن نامه به رییس جمهور نمی دانم با چه هدفی در فیلمنامه گنجانده شده بود.چون ارتباط منطقی درآن شرایط وجود نداشت.
- نکته دیگردر مورد نوع واکنش مردم نسبت به دیدن گلدسته است.دراین زمینه افراد صاحب نظردر حوزه دینی باید نظر دهند.
فرصت تحلیل بیشتر هم وجود دارد که تا اینجا بسنده می کنم.ولی این را اضافه می کنم که انتخاب مردم نیز نشان داد که سریال پایتخت 2 موفقیت خوبی داشت.
درپایان از کلیه دست اندرکاران صدا و سیما و سایرکسانی که درساخت این سریال موثربودند به عنوان یک مازندرانی و مددکاراجتماعی سپاسگزای می کنم.
سید حسن موسوی چلک
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

www.mousavichalak.ir

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 285560

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 16
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۳:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
    16 0
    سری نخست ، سال 90 پخش شد !
    • محمد IR ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
      8 0
      زیاد گیر نده منظورش همونه دیگه
  • بدون نام IR ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
    5 1
    ممنون باعث این نقد منصفانه،فقط یک نکته این که پارسال چک برگشتی سریال شبکه ۱ بود و پایتخت کار ۲سال پیش بود
  • مصطفی IR ۲۳:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
    8 0
    پایتخت ۱ برای دو سال پیش است بعد شاید بشه تحلیل اجتماعی کرد
  • حسین شفیعی IR ۰۰:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    16 1
    با سلام و احترام.ضمن تشکر از نکات زیبای شما. جناب موسوی عزیز.بهتر بود شما که انقدر نکات زیبایی را از فیلم درک کردید به این نکته نیز اشاره می کردید که تنها فیلمی که در آن به مسائل مذهبی بالاخص نماز و اهمیت آن اشاره کرده است فیلم پایتخت بود که جا دارد تشکر ویژه ای ای عوامل فیلم داشته باشم.
  • بدون نام IR ۰۰:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    6 0
    نوروز 90 پایتخت 1 پخش شد نه 91
  • سروش آریا IR ۰۱:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    5 9
    می‌دونم که این نظر منتشر نمی‌شه، ولی حتی اگر نویسنده محترم مطلب هم بخوانند، کافی است. متاسفانه نوشته‌ی ضعیفی بود، چه از نظر نقد و تحلیل و چه از نظر قلم نویسندگی. جسارت نباشه، ولی قطعا چنین نوشته‌ی سطحی و حتی ضعیفی، شایسته فردی با مدرک کارشناسی ارشد اون‌هم در مناصبی که عناوین «مدیریت» و «ریاست» رو به همراه دارن، نیست.
    • محمد علی IR ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
      7 0
      با سلام به سروش آریا من مازندرانی نیستم و لی با فیلم وسینما هم سرو کار دارم.در تحلیل یک فیلم هر کس از منظری به منوضوع نگاه می کند.اتفاقا نکات خوبی در ااین تحلیل آمده که در بسیاری از تحلیل ها به آن توجه نشده است.کجای این نکات از نظر شما بخوبی به آن پرداخته نشده است.اشاره ای شده و این ما هستیم که باید از این منظر هم فیلم توجه کنیم.تحلیل های طولانی با توضیحات مبسوط هم خسته کننده خواهد بود.
    • فاطمه IR ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
      4 0
      این نوشته نقد فیلم و سریال از نظر فنی نیست. حتی یک نوشته تخصصی علوم اجتماعی هم نیست، بلکه تنها یک یادداشت از نویسنده است. بنابراین باید از همین نظر به آن نگاه شود که در این حد و اندازه خوب بود و نکات درستی را مطرح کرده است.
    • محمد IR ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
      5 0
      اشاره بجایی بود
  • بدون نام IR ۰۱:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    8 1
    آقای سید حسن موسوی چلک نقد خوبی بود ولی بخش اول موسیقی پایانی این سریال یک موسیقی کتولی بود نه مازندرانی! این موسیقی متعلق به شهرستان علی آباد کتول از توابع استان گلستان می باشد.
    • محمد علی IR ۰۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
      8 0
      با سلام به نظر می رسد منظور از مازندرانی زمانی بود که دو استان گلستان و مازندران یک استان بودند و گلستان جدا نبود.و الا همه می دانند که علی آباد کتولی مربوط به استان گلستان است.امروزه در مازندران فعلی هم طرفداران زیادی دارد.
  • بدون نام IR ۰۹:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    1 6
    اي كاش كمي فقط كمي عميقتر مي بوديم.واقعا متاسفم آقاي موسوي!!!
  • بدون نام IR ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    5 0
    شعله نماد طیف وسیعی از زنان مطعلقه ایرانی هستن که به خاطر طرز فکرشون مانند مجردها دارن با مشکلات متعددی دست و پنچه نرم می کنن .
  • منصور IR ۱۲:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
    7 1
    در بین سریالهای آبکی اینروزهای تلویزیون پایتخت 2 یک سریال موفق بود.به چند دلیل: اول اینکه گویای فرهنگ غنی ایران بود. در آن به صراحت به نام خلیج فارس اشاره شده بود. زبان ، لباس ، اشارات و خاطرات همه گویای فرهنگ ما بود. بخصوص لحظه به آغوش کشیدن آهو (توسط پنجعلی)که نمادی از مظلومیت همه مظلومین بود... دوم اینکه: احترام بزرگسالان گوشزد شده بود و فداکاری نقی برای نجات پدرش که در داخل استیشن محبوس بود یک صحنه دراماتیک عالی را خلق کرد. سوم اینکه زنهای فیلم انسانهای قانع و در خدمت خانواده بودند نه اینکه ساز خود و مخالف را بزنند چهارم اینکه کارگردانی فیلم و بخصوص انتخاب زاویه های دوربین بی نظیر بود. پنجم اینکه از هجویات و مسخره بازی برای خنداندن مردم استفاده نمیشد و طنزها بجا بود
  • بدون نام IR ۲۳:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
    2 0
    سریال خوبی بود. فرهنگ عامه و رایج میان مردم را به خوبی تصویر کرده بود.هرچه که بود ، به دل می نشست!