بهنوش خرم روز: با این که ممکن است راحت به نظر نرسد، اما چشمهای درخشان این آواتار برای این طراحی شدهاند که نگاه شما را بدزدند و آن را روی خود نگه دارند و به علاوه مسیر خیرهشدن شما را دنبال کنند. وقتی این کار برای کسی انجام شود که دارند از او تصویر مغزی میگیرند، معلوم میشود که قسمتهای مختلفی از مغز مسئول هدایتکردن نگاه دیگران و یا تعقیبکردن نگاه آنهاست.
به گزارش نیوساینتیست، با این کار میتوان پی برد که پدیده توجه مشترک از کجا میآید، پدیدهای که به نظر میرسد کلید تعاملات اجتماعی پیچیده انسانها باشد. همچنین میتوان فهمید که چرا در افراد مبتلا به اوتیسم(اختلال درخودماندگی)، تعاملی وجود ندارد. توجه مشترک، یعنی داشتن توانایی و انگیزه برای دزدیدن نگاه دیگری و یا تعقیب کردن نگاه خیره دیگری. این توانایی در اوایل کودکی شکل میگیرد و برای تعاملات پیچیده اجتماعی، یادگیری زبان و همکاری ضروری است. برای نمونه، یک نگاه میتواند به معنای دعوت برای غذا و یا نوعی تهدید باشد.
به نظر میرسد توجه مشترک در افراد مبتلا به اوتیسم، طبیعی نیست و به همین دلیل در روابط اجتماعی خود مشکل دارند. پیش از این مطالعاتی صورت گرفته بود که با نشان دادن یک فیلم ویدئویی، احساس توجه مشترک را در بیننده برمیانگیختند. اما این مطالعه جدید، برای اولین بار، فرایندهای تعقیب و آغاز توجه مشترک را به صورت مجزا بررسی کرده است.
من را تماشا کن، او را تماشا کن
لئونارد شیلباخ، روانپزشک دانشگاه کلن آلمان به همراه همکارانش آواتاری طراحی کردهاند که میتواند نگاه خیره دیگران را روی خود نگهدارد و یک دوربین فروسرخ، در حین تماشای آواتار از حرکتهای چشم بیننده تصویر میگیرد. این سیستم درون یک دستگاه تصویربرداری امآرآی تعبیه شده است.
سپس این گروه از 21 داوطلب سالم خواستند که با چشمهایشان نگاه خیره آواتار را به یک جعبه خاکستری روی نمایشگر رایانه، هدایت کنند، و یا نگاه آواتار را درون دستگاه تصویربرداری تعقیب کنند.
نتایج نشان داد که وقتی داوطلبها موفق میشدند آواتار را مجبور کنند که نگاه آنها را دنبال کند، قسمتی از مغزشان فعال میشد که بخش پاداش و انگیزه خوانده میشود. اما وقتی که نگاه آواتار را تعقیب میکردند، قسمت دیگری از مغزشان فعال میشد که میدانیم همان قسمتی است که وقتی تصور میکنیم دیگران به چه چیزی فکر میکنند، فعال میشود. شیلباخ درباره نتایجی که از مطالعهاش به دست آمده میگوید: «خیلی تعجبآور بود که میدیدم ما از شریکشدن در نگاه کردن به یک مربع خاکستری روی نمایشگر، لذت میبریم!»
درگیر شدن
پیتر ماندی که در دانشگاه کالیفرنیا روی اوتیسم مطالعه میکند، معتقد است نتایج این مطالعه نو و جالب است، چون مطالعات قبلی در مورد توجه مشترک، هیچوقت بین آغاز و پاسخ آن تمایزی قائل نشده بودند. وی میگوید: «این مطالعه نشان میدهد که شاید تفاوت در انگیزه برای آغاز توجه مشترک، دلیل مشکلات اجتماعی اولیه در کودکان مبتلا به بیماری اوتیسم باشد.»
به علاوه ماندی فکر میکند که از آواتارهای تعاملی مانند این، میتوان در حوزههای دیگر روانشناسی اجتماعی استفاده کرد و بدین ترتیب میتوان تعاملات اجتماعی را شبیهسازی کرد و سیستمهای مغزی مرتبط با آنها را شناسایی کرد. شیلباخ هم با این نظر موافق است و میگوید: «روش ما پیشرفتی است در مطالعه هر آنچه از ارتباط برقرار کردن با فرد دیگری نشات میگیرد.
حالا گروه او میخواهند این مطالعه را روی کسانی انجام بدهند که مبتلا به اوتیسم هستند.
نظر شما