۰ نفر
۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۲
امام علی (ع) و میانه روی

برخی از «امام علی شناسی های» قبل از انقلاب شخصیتی افراطی و تندرو از امام علی (ع) تصویر کردند که در این زمینه باید تأمل بیشتری صورت گیرد.

تقریبا همه عقلا اعتراف دارند که میانه روی و اعتدال در رفتارها فضیلت اخلاقی است، اما طبیعت بخشهایی از زندگی آدمی به خصوص سیاست، این است که انسان را به سمت افراط می کشاند. به خصوص وقتی کسی فکر کند که رقیبانش همه منحرف هستند. در این موارد است که گویی خود را ملزم به کارهایی می داند که دیگران را حذف کند تا مبادا انحراف دامن جامعه را بگیرد! به عبارت دیگر خطر افراط در حوزه سیاست که حوزه ای متنفذ در همه عرصه هاست، بسیار جدی است. از نظر برخی از سیاسیون گویی تا افراطی و اصرار انکار جد و گاه خشن نسبت به مخالفان و رقیبان در کار نباشد، کاری از پیش نخواهد رفت. شکل دیگر این سخن این است که گویی در مسیر افراط گری است که می توان دیگران را جذب کرد و قلوبشان را مطمئن ساخت که افراط کار حق و دیگران بر باطل هستند.
از سوی دیگر، وقتی انقلاب علیه نظام حاکم ستمگر پدید می آید، چنان می نماید که گویی بدون افراط نمی توان قدم از قدم برداشت. بسیاری از تحلیلگران، افراط در انقلابها را از لوازم آن می شمرند، اما حتی این افراد تاکید دارند که این مسیر به سرعت باید به سمت اعتدال برود. این امر در باره غالب انقلاب های دنیا وجود دارد، اما مهم این است که به سرعت اعتدال جایگزین شده و عدالتی فراگیر همراه با آرامش حاکم شود.
زمانی که رسول خدا (ص) حکومت خود را در مدینه برپا کرد، جنگ بدر برپا شد و هفتاد نفر اسیر شدند. بسیاری قصد داشتند پیامبر را به خشونت کشانده و او را وادار کنند تا همه اسرا را بکشد، اما پیامبر زیر بار نرفت و به جز دو مجرم کسی را نکشت. بعدها در حدیبیه هم همانها تأکید داشتند تا مسیر خشونت را پیش پای پیامبر (ص) بگذارند و او را به جنگ بکشانند، اما حضرتش نپذیرفت. وقتی هم سپاه اسلام مکه را گرفت، باز از بسیاری از مجرمان قطعی گذشت و فضایی دوستانه ایجاد کرد.
تجربه دیگر ماجرای شورش بر عثمان است. در حالی که بسیاری از مخالفان عثمان، حتی از میان صحابه، در جریان شورش بر وی، دست به افراط بردند، امام علی (ع) سخت طرفدار رویه اعتدال بود و به هیچ روی خود را درگیر برخوردهای تند نکرد، ضمن آن که انتقادات خود را داشت و بارها به زبان آورد. ایشان واسطه گفتگوی میان مخالفان و خلیفه شد و این نهایت اعتدال را نشان می‌دهد. تاریخ گواه است که حضرت به هیچ روی به شورشیان نپیوست.
اندکی بعد زمانی که امام علی (ع) دعوت به پذیرش خلافت شد، احساس کرد که مسیر جامعه رو به خشونت است، بنابرین اصرار کرد تا از آن پرهیز کرده و وارد آن نشود، اما عده ای که برخیرتندرو بودند اصرار بر آمدن حضرت کردند. امام که مخالف آمدن به صحنه بود، به خاطر آنان پذیرفت، اما شرط کرد که اطاعت کامل داشته باشند. اما مع الاسف گرایش به خشونت مشکلاتی را پدید آورد که بیش از پیش دنیای اسلام را گرفتار مشکل کرد.
تاریخ گواه است که امام علی (ع) تمام تلاش خود را کرد تا جلوی جنگ جمل و صفین را بگیرد. با خوارج نیز مدارای زیادی کرد. آدم کشی از سوی آنها قابل تحمل نبود، و این که شروع نبرد جمل و صفین و خوارج با آغاز کشتار از طرف مخالفان بود، قطعی تاریخ است.
متاسفانه در مسیر فکری انقلاب ما، از پیش انقلاب، گاه تعریفی از رفتار امام علی (ع) داده شد که گویی رفتار بسیار تند و خشن دارد و هیچ نوع گذشتی ندارد و اصلا حاضر نیست واقعیات را بپذیرد. آگاهیم که امام علی (ع) به خاطر شرایط حتی تن به ارسال ابوموسی اشعری برای گفتگو با معاویه داد. آیا این پذیرش واقعیت نیست؟ درست همان طور که پیامبر (ص) حدیبیه را پذیرفت؟ قرائت افراطی از رفتار امام ریشه در برخی علی شناسی هایی دارد که از پیش انقلاب رواج یافت و آتش آن تند شد.
به نظر می رسد ما نیاز به بازخوانی مشی سیاسی امام علی (ع) بر اساس همان اصولی داریم که خود وی بدان پایبند بود. دو جمله تاریخی از آن حضرت هست: نخست این جمله که فرمود: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی وَ إِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَال»، ما وسادة میانی روی سوار هستیم که هر که وامانده به ما می پیوندد و هر کسی که تندرو است، به ما باز می گردد. [نُمرقه فرشی است که روی زین سوار می گذارند و روی آن می نشینند. برای استعاره تعادل و میانه بودن از این لفظ استفاده شده است]
همین نقل به شکل دیگری از امام صادق (ع) در شرح روش امام علی (ع) نقل شده است. امام صادق (ع) فرمود: یکی از اشراف عرب نزد امام آمد. حضرت پرسیدند: آیا در بلاد شما کسانی هستند که خود را به کار خیر شهرت داده ‌اند و جز به آن شناخته نمی شوند؟ گفت بلی. فرمودند آیا گروهی هستند که خود را به شر شناسانده‌اند و جز به آن شناخته نمی شوند؟ گفت آری. حضرت فرمودند: آیا در میان شما کسانی هستند که از بدیها دوری می کنند و کارهای نیک انجام می‌دهند؟ گفت: بلی. حضرت فرمودند: اینها بهترین های امت محمد (ص) هستند، همان گروه میانه که تندرو ها باید به سوی آنها برگردند و کندروها به آنان بپیوندند. [بحار: 56/178] تندروها کسانی هستند که می خواهند صرفا خود را به کار خیر بشناسانند و امام با تأکید روی اعتدال، پرهیز از بدی و تمایل به خوبی را ملاک می داند.
بعدها امام باقر و صادق علیهما السلام از شیعیان می خواستند که این ویژگی وسطیت را حفظ کنند.
امام علی علیه السلام در سخن دیگری نیز باز تندروی و کند روی را نادرست خوانده و با تأکید بر این که «الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ» تأکید نمودند که «وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ» و سپس فرمودند این راهی است که قرآن و نبوت روی آن تأکید دارند. مسیری که منفذ سنت است و مسیر عاقبت. سپس فرمودند: جهالت در یک شخص به این است که قدر و اندازه خویش را نشناسد. (نهج البلاغه، ص 59)
خداوند توفیق شناخت قدر خودمان را به خودمان عنایت کند تا پای از گلیم خویش بیرون ننهیم.
 

کد خبر 294952

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۱:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۳
    16 0
    این دو حادثه ای که یکی در سوریه و دیگری در لندن اتفاق افتاد توانست عمق خشونت را نشان دهد. خوردن قلب یک مسلمان توسط مسلمان دیگر یا کشتن یک سرباز با ساطور چه چیزی را نشان می دهد؟ چرا ما گرفتار این رفتارها هستیم؟
    • آوین IR ۲۲:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۳
      11 0
      بله واقعا جای تأسف داره... این مسلمانی، یدک کشیدن نام است ولاغیر. وگرنه چرا باید اسیر تعصبات باطل شده و تحت تأثیر تفرقه افکنی بیگانگان، چنین مصائبی را در میان مسلمین شاهد باشیم. به قول شاعر شهید افغان، قهار عاصی: چنان که جهان دید و دیدیم ما زمانه بداد و کشیدیم ما چنان که ز زخمش چشیدیم ما چنانی که در خون تپیدیم ما همش جنس مرسوم ان لانه است خبردار بیگانه بیگانه است.
  • آوین IR ۲۲:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۳
    13 0
    سلام و عرض تبریک زادروز فرخنده مرد تقوی و عدالت حضرت علی(ع) به جناب دکتر جعفریان و همه محبان و پویندگان واقعی طریق آن بزرگمرد تاریخ. واقعا آنچه راهگشاست در این عرصات، شناخت و معرفت صحیح به سیره اهل بیت علیهم اسلام است که اشاءالله دیگر اندیشمندان و عالمان تاریخ همچون دکتر جعفریان ، با وقوف بر وظیفه اصلی خود در این عرصه، قدم بردارند.
  • بدون نام IR ۲۳:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۳
    7 0
    جناب آقای جعفریان با تشکر از مقاله خوبتان چند سوال را مطرح میکنم: اول) آن دو نفر اسیر جنگ بدر برای چه کشته شدند؟ آیا کسی را کشته بودند؟ جنایتی را مرتکب شده بودند؟ دوم) آیا ماجرای غزوه بنی قریظه در آن ابعاد صحت تاریخی دارد از نظر شما؟ سوم) آیا ماجرای کعب بن اشرف و امثال این ماجراها و آن عده ای که در فتح مکه استثنا شدند آیا صحت دارد؟ با تشکر
  • Mokhalef IR ۰۳:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۴
    7 0
    ضمن احترام؛ "نقل" مصادیق اعتدال (یاافراط و تعصب) در جای خویش، قطعا حامل فوایدی است؛ اما هرگاه این یادآوری ها بی کمترین اشاره ای به پایه های تئوریک و ایدئولوژیک آنها انجام گیرد؛ در بهترین حالت، تنها نوعی رفع تکلیف فوری را می ماند و بس. واقعیت این که در "اسلام فقاهتی" (از هر فرقه ای)، ابواب مربوط به "جهاد" و ... توسّعا حاوی بار غیر قابل انکاری از تکلیف به شدیدترین رفتارها حتی با فرقه های دیگر اسلامی است و چنان که بهتر از بنده می دانید؛ یکی از منابع چنین تکالیفی سنت و سیره رسول و ائمه (ع) است. به عبارتی در برابر این تکالیف که وقتی با مسلمانی مومن به ایدئولوژی رسمی قرین گردند؛ سبب اباحه افراطی ترین رفتارهاست نقل معدودی حدیث و ... ره به کجا خواهد بُرد؟ مشکل افراطی گری بسیار ریشه دارتر است
    • بدون نام IR ۰۷:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۴
      4 2
      در جواب این دوست باید اظهار کرد که در قرآن هم هر دو جنبه هست. یعنی هم برخوردهای شدید هم مصالحه و کنار آمدن. مثل این این تعبیر که (و الصلح خیر) یا موارد زیادی که از تعهد و عهد و پیمان صحبت می شود. در اسلام فقاهتی هم همین طور است. به خصوص که باب اجتهاد هم باز است و می توان دوباره بر منابع مرور کرد. این که علمای شیعه در طول تاریخ خردگرا بودند و برخوردهای آرام تری داشتند مگر از همین اسلام فقاهتی نبوده اند؟ آن همه احکام در باره اهل ذمه احترام به مسیحیان و یهودیان کجا و برخوردهای تند اسلام فقاهتی وهابی کجا؟ به هر حال ریشه اعتدال در اسلام فقاهتی هم نیرومند است اما به آن کم توجهی شده و این وظیفه مجتهدان است که در زمانی که اسلام با رفتارهای افراطی آسیب می بیند روی وجه اعتدال در اسلام کار کنند.
  • رحمانی IR ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۴
    0 1
    ببخشید لطفا یک بار دیگه نهج البلاغه را از اول با روایت خودتون بنویسید.
  • بدون نام IR ۲۳:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۴
    2 7
    براتون متاسفم که بعد از این همه باید میانه روی رو اثبات کنید و فضیلت اخلاقیش بدونید
    • باران IR ۱۲:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۵
      6 0
      ارزش ها و فضايل هميشه بايد گفته بشه و اگر ايشون به اين مطلب پرداختن، به اين معنا نيست كه تازه به مطلب رسيدند. در فرهنگ ما بزرگان هميشه به اين موضوع اشاره داشته اند. قطعا در شرايطي كه نسبت به مفاهيم و رفتارهاي ارزشي بي توجهي ميشه، بايد به بازگويي و بازطرح آن اقدام كرد و دكتر با همين رويكرد به بيان اين موضوع پرداخته اند.
  • الهام A1 ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۹
    0 0
    خیلی خوب بود
  • مریم A1 ۲۰:۴۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۳
    0 0
    سلام مطالب تون خوب بود عکس وتصویربیشتربذاریدبه وبلاگ ماسری بزنید