مساله سیاست خارجی و نوع رویکرد نامزدهای ریاست جمهوری به دنیای پیرامون و چگونگی حضور در معادلات بینالمللی یکی از عناصر مهم و موثر در تعیین چگونگی پیمودن مسیر سیاست خارجی در چهار سال آینده است. با نگاهی به برنامهها و سخنان نامزدهای ریاست جمهوری در خصوص مسائل بینالمللی و عملکرد آنها به نظر میرسد که رویکرد آقای سعید جلیلی در سیاست خارجی هیچ تفاوت اصولی و بنیادین با سیاست خارجی آقای احمدی نژاد نخواهد داشت. در نمونهای عینی و بارز میتوان به چگونگی تصمیمگیری دولتهای گذشته در خصوص مساله هستهای اشاره کرد. به عبارت دیگر، رویکرد اصلاحطلبان در خصوص مساله هستهای اجماع بر پیش بردن برنامههای هستهای به صورت کجدار و مریز بود تا برنامه هستهای هزینه هنگفتی به اقتصاد و سایر امور کشور تحمیل نکند. هر چند در این دوره سرعت پیشبرد برنامه هستهای کم بود، اما تحریمها نیز وجود نداشتند و منافع ملی ما به خطر نمیافتاد. اما رویکرد آقای احمدینژاد در این زمینه متفاوت بود و حاصل آن، ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت و وضع تحریمهای اقتصادی علیه ایران بود. با توجه به اینکه آقای جلیلی هم اکنون مسوولیت تیم مذاکره کننده هستهای را هم بر عهده دارد، مروری بر عملکرد ایشان نشان میدهد که به همین رویکرد اعتقاد دارد و لذا آن را ادامه خواهد داد.
در رویکرد سیاست خارجی جلیلی، تضاد بنیادین با غرب لحاظ شده است و در نگاه جلیلی به سیاست خارجی، تضاد بنیادین با دنیای غرب به چشم میخورد به طوری که او معتقد است بین جهان اسلام و دنیای غرب یک رویارویی بنیادین وجود دارد و جمهوری اسلامی ایران در این بین پرچمدار مبارزه با نظام سلطه است و کشورها و ملتهای آزاده و مستقل دنیا در این پیکار به جمهوری اسلامی ایران اقتدا کردهاند. در مجموع باید به این نکته اشاره کرد که در سیاست خارجی جلیلی، ایستادگی و رویارویی با دنیای غرب اهمیت ویژهای دارد؛ لذا سیاست خارجی هشت سال گذشته ادامه پیدا خواهد کرد و به این ترتیب روابط دوستانه با حزب الله و سوریه بیشتر خواهد شد و رابطه با کشورهای اروپایی در سطح کنونی باقی خواهد ماند. در واقع جلیلی سیاست خارجی ایدئولوژیک محور را در پیش خواهد گرفت.
یکی دیگر از مواردی که جلیلی در رأس برنامههای سیاست خارجی خود به آن اشاره کرده است به کار بردن واژه " تهدید زدایی " است و به نظر میرسد که او به سیاست " تنش زدایی " اعتقادی ندارد. در این راستا باید به این نکته اشاره کرد که سیاست تنش زدایی در جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ و توسط آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد و ابعاد آن در دوران اصلاحطلبان گستردهتر شد. اما اصولگرایان به این سیاست به عنوان تسلیم و عقب نشینی نگاه کردند و در واقع این رویکرد از سیاست خارجی ما کنار گذاشته شد و بجای آن گسترش روابط با کشورهای کوچک آفریقای و آمریکای جنوبی در دستور کر قرار گرفت که تاکنون برای ما منافع جندانی نداشته است. در حالی که آنچه که موجب میشود تحریمها وضع نشوند، داشتن رابطهای بدون تنش، دوستانه و بر پایه همکاری متقابل با دیگر کشورهاست تا دیگر نیازی به سیاست تهدید زدایی نباشد.
در مجموع به نظر میرسد اگر سعید جلیلی در انتخابات پیروز شود، این نگاه همچنان در دولت احتمالی او ادامه پیدا خواهد کرد و نه تنها تغییری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به وجود نخواهد آمد، بلکه از بن بست مذاکرات هستهای با کشورهای عضو گروه 1 + 5 نیز خارج نخواهیم شد و ممکن است بر ابعاد دشمنی آنها با ما اضافه شود. لذا ادامه این روند، سایه تحریمها را نیز گستردهتر خواهد کرد.
/2727
نظر شما