دیلما روسف با همه ی تلاش های گسترده ی خود در ترمیم مکرر کابینه اش از گذشته تاکنون، سرانجام در زورآزمایی با مخالفان ،ضمن حفظ پرستیژ کاملا دمکراتیک خود ،دارد مغلوب جنبش اجتماعی نیرومندی می شود که از ترکیبی پیوند یافته از طبقات ملت با دنیای مجازی شکل گرفته و هویت یافته است.لکن او با زیرکی تمام راه برون رفت با منطق دمکراتیک را در انجام همه پرسی اصلاحات در همه ی زمینه ها یافته است که شاید اولین الگوی راه خروج از این نوع بحران های سیاسی- اجتماعی در دنیا باشد و به نوعی همراهی کامل با مطالبات مردم است .هیچ یک از کشورهایی که دچار این نوع بحران ها شدند،به راحتی پیشنهاد همه پرسی را نپذیرفتند،ولی او با پیشنهاد همه پرسی نشان می دهد که با مطالبات مردم مخالفتی نداردو برخلاف رژیم های سیاسی که بلافاصله به سرکوب دست می زنند ،آن ها را به رسمیت می شناسدو تلاش دارد تا بحران را به نفع رضایت ملت مدیریت کند.آنچه در برزیل می گذرد به دلیل اینکه رژیم سیاسی فدرالیسم مبتنی بر دمکراسی است ، انقلاب نیست و شرایط انقلاب را ندارد ،جنبش اجتماعی قدرتمندی است که همان تقاضاهای انقلاب را مبنی بر ایجاد عدالت و برابری با هدف کاهش میزان تفاوت ثروت و تغییر نظام تخصیص پاداش ها دنبال می کند، اما چون بدیلی برای نظام فدرالیسم دمکراتیک برزیل ندارد، بدل به جنبش اجتماعی با همان مطالبات انقلاب می شودکه خواهان تغییر سیاست ها،رهبری یا نهادهای سیاسی است،برابر استدلال ساموئل هانتیگتون یکی از جنبه های کلیدی مدرنیزاسیون تقاضا برای مشارکت بیشتر در عرصه ی سیاست است و به باور نگارنده در شرایط فعلی دنیای مجازی مدرنیزاسیون پیشرو در جهان است که به تقاضا دامن می زند.اما طبقه ی متوسط جدید ونیروهای محروم و حاشیه نشین برزیل نیز با پیوند یافتن در دنیای مجازی قدرتمند کنونی آگاهی وضعیت ونقش خود در اکتیویسم سیاسی را به خوبی دریافته اند.سندیکاها و اتحادیه های کارگری برزیل زودتر از دولت به این ترکیب نیرومند و تحول دهنده ی اجتماعی پی برده اند.سرانجام مفهوم فساد که تسامح و مدارا در فرهنگ برزیلی ها داشت دیگر کارساز نیست.جمعیت زیادی برای نقد فرهنگ فساد گردهم آمدند.فساد سیاسی و اقتصادی پیوند یافته با هم پیشینه ی درازی در فرهنگ سیاسی برزیل دارد.اکنون برزیل در حال گذار و دگرگونی برای تغییر ماهیت فرهنگ فساد است.فساد سیاسی و اقتصادی در برزیل گونه ها و تنوع زیاد و سابقه ی زیادی دارد یکی از مسائل رایج در ادبیات اقتصادی امریکای لاتین تشکیل حساب ها در بانک های خارجی تحت عنوان حق کمیسیون ها است که از سوی پیمانکاران خارجی با پرداخت های دلاری صورت می گیرد. معمولا" استدلال رایج در امریکای لاتین این است که پرداخت کمیسیون و پورسانت بین خریدار و فروشنده کاملا" طبیعی است و در جهت تسهیل در روند امور انجام می شود.ریشه ی جنبش امروز برزیل به دولت های قبلی و دولت لولا داسیلوا باز میگردد. در سال 2005 فساد گسترده در حزب کارگران به عنوان یکی از معروف ترین احزاب دارای معیارهای اخلاقی بالا و معروف به داشتن رویه دموکراتیک ،افشاء شد. اولین رسوایی در اوایل سال 2005 پس از افشای ویدیوی یک مقام حزبی (والدومیرودینیز) در حال دریافت رشوه صورت گرفت. چند ماه بعد مجله حزبی رهبران برزیل یک ویدیو از پرداخت پستی پول به مقام ارشد حزب خبر داد. سپس لولا داسیلوا رئیس جمهور برزیل و یک مقام حزبی دیگر (خوزه وایرسو) شهادت دادند که حزب کارگران 12هزار دلار برای خرید آراء کنگره دیگر احزاب به نمایندگان پرداخته است. این رسوایی به سوپرچک (یا به اصطلاح محلی mensalao) معروف شد و رسوایی بعدی تحت عنوان قاچاق نیز به رسوایی Super Short (یا به اصطلاح محلی cuecao) معروف شد.
یکی از توجیهات این دو رسوایی توسط مقامات حزب کارگران این بود که آنها با داشتن استحقاق حفظ قدرت سیاسی باید قدرت را حفظ نمایند، زیرا حزب کارگران پس از چند دهه ماندن در جایگاه اپوزیسیون و با داشتن 16000 فعال حزبی اکنون شرایط خوبی دارد و بر همین مبنا سیاسی کاری مذکور در جهت حفظ قدرت توجیه شد. البته فرهنگ عمومی و سیاسی برزیل نیز به سادگی از کنار فساد مقامات سیاسی می گذرد اما همین مساله یکی از مهمترین چالش های او در انتخابات اواخر 2010 شد.
در حوزه اقتصاد دو طیف موافقان و مخالفان فساد وجود دارند که هریک استدلال خاص خود را دارند. مخالفان فساد آنرا چون پدیده ای مسری می دانند که در شرایط رونق اقتصادی طبیعی کارکردها را مختل و سبب آسیب رسانی جدی به توسعه می شود.
برخی موافقان نسبی نیز فساد را در اصطلاح مانند گریس چرخ دنده ها می دانند که امور و روند توسعه را تسهیل می کند. لذا فساد در امریکای لاتین تنها یک سنت تاریخی نیست و بر همین مبنا برخی اوقات فساد به عنوان شری اجتناب ناپذیر است که تساهل و تسامح بر آن اجتناب ناپذیر است، زیرا وجود توسعه اقتصادی تحت مدیریت و یا رهبری هیأت حاکمه فاسد از فقدان توسعه به هر شکل لازم تر است و استدلال می شود که برخی کشورها با وجود دولت های فاسد به رشد بالای اقتصادی دست می یابند.
در امریکای لاتین به زبان عامیانه می گویند که اگرچه او می دزدد اما کار هم می کند. لذا دزدی بدون فعالیت و کار برای مردم کاملا" ناپسند است اما دزدی همراه با کار برای مردم قابل اغماض است. بر این مبنا گفته می شود گرچه فساد موجب طولانی شدن دوره اقتصاد بازار می شود اما می تواند موجب رشد کوتاه مدت پس از یک دوره رکود شود. در مباحث مارکسیستی کارل مارکس فساد را کمیته اجرایی طبقه سرمایه داری می پندارد و ژوزف شومپتر آنرا موقعیتی خوب برای سرمایه گذاران می داند. به این معنی که حکومت خدمات مورد نیاز نظر ثبات ارز، نرخ معقول خدمات یا نظام قضایی را برای حل و فصل مناقشات و تنظیم کارایی آژانس ها ایجاد می کند. اگر حکومت نتواند این امور را به درستی انجام دهد ،آن امور به علاقمندان به قدرت منتقل می شود که منابع و خدمات مورد نیاز را به انجام رسانند. این پدیده را همپالگی سرمایه داری (Corny Capitalism) می داند که رشد اقتصادی را بهتر مهیا می کند.همپالگی سرمایه داری به دلیل وابستگی به سوبسید، استراتژی حمایت گرایانه و دیگر معیارهای منتهی به تورم بالا، تولید اندک و بدهی افراطی دولت مشکلاتی را دارد. اما این موارد می تواند نتایج کوتاه مدت یا میان مدت چشمگیری را در اقتصاد پس از یک دوره رکود به همراه داشته باشد.حامیان این استدلال معتقدند چین و هند علیرغم فساد گسترده رشد بالایی دارند و حتی بسیاری از مردم برزیل (حتی چپ گرایان) نیز از دوره حکومت نظامیان به عنوان معجزه برزیل (Brazilian Miracle) یاد می کنند، زیرا فساد همراه توسعه بوده است. البته زمانی که فساد بخش منظم و قاعده مند از یک سیستم باشد، سیاستمداران تحت تعقیب اکثرا" ادعا می کنند توسط دشمنان سیاسی مورد حمله قرار گرفته اند، هرچند معمولا" این گونه است، اما بی گناهی نقص مدیریتی و فکری آنها را ثابت نمی کند.جرقه ی این جنبش اجتماعی در 2011 ایجاد شد.سپس کابینه دیلما روسف در سال 2011 پس از آنکه بیش از دو هزار تن از شهروندان برزیلی در پی کناره گیری اجباری چهار وزیر کابینه این کشور طی سه ماه به دلیل فساد مالی، در ریودوژانیرو تظاهرات کردند،ترمیم شد. تظاهرکنندگان که به طور نمادین جاروهایی به رنگ های زرد و سبز در دست داشتند، هدف خود را پاک سازی برزیل از فساد عنوان کردند. تظاهرکنندگان پلاکاردی حمل می کردند که روی آن نوشته شده بود: "کنگره ملی به ما در پاک سازی فساد مالی کمک کند." این تظاهرات یک هفته بعد از آن برگزار شد که "دیلما روسف" رئیس جمهوری برزیل استعفای چهار وزیرکه به فساد مالی متهم شده بودند را پذیرفت. فراخوان این تظاهرات از طریق شبکه های اجتماعی اینترنتی پخش شده بود.اما اکنون در ژوئن 2013مشخص شده است اقدامات کابینه ی روسف برای پاکسازی سیستم دولتی بزرگ برزیل کارآمد نبوده است .او قبل از برگزاری راه پیمایی یک میلیون نفری با پیگیری سهم جهانی خواهان تغییر ساختار سازمان ملل به عنوان دستور کار همیشگی سیاست خارجی کشور شده بود ،اما اکنون خود را در محاصره ی انواع مطالبات داخلی در سراسر برزیل می بیند.افزایش بهای خدمات حمل و نقل تنها یک بهانه برای آزادسازی انرژی متراکمی بوده است که خواهان اصلاحات گسترده هستند،نقطه ی عطفی مانند تمام ماجراهایی که در همه جای جهان رخ می نماید،شبیه خودسوزی میوه فروش تونسی،یا ادامه ی حوادث میدان تقسم ترکیه ،و این ماجراها به نوعی جهانی شدن روندهای اجتماعی به شکل یکسان را نشان می دهد.دوران دولت فربه متمایل به اولیگارشی بی حساب و کتاب و بی ناظر در حال پایان است.شفافیت تقاضای همه ی مردم جهان شده است .دولت ها در حال تبدیل به یک شبکه ی خدمت گزار و سرویس دهنده ی رفاهی هستند،آدم هایی که سکان دولت ها را در اختیار دارند،با بقیه ی شهروندان هیچ تفاوتی ندارند و یا باید خدمات را به بهترین شکل ارائه دهند و یا کنار بروند،به نظر می رسد مدل دمکراسی دارد تبدیل به حکومت واقعی مردم بر مردم می شود نه رهبرانی که با ده ها نیت و با کمک ثروتمندان پول و رسانه وارد عرصه ی حکومت می شوند..فایننشنال تایمز نوشت این(ماجرای برزیل) قطعا برای 20 سنت نبوده است،پدرو دوریا نوشت که این ماجرا شکاف نسلی آشکاری است.اما آنچه واضح است مردم برزیل وقتی توجه و تمرکز دولت برای برگزاری جام جهانی فوتبال را می بینند که دولت ها معمولا برای پرستیژ بین المللی خود(و یا واقعا برای رواج درآمد) آن را تدارک می بینند،در حالی که 11میلیارد یورو هزینه ی آن شده است و تبعیض در ساخت ورزشگاه های استانداردهای فیفا را می بینند،درحالی که همزمان دولت اهمیتی به شهروندان خود نمی دهد و یا ارزشی برایشان قائل نیستند،صحنه های پاکسازی حاشیه نشینان سائوپولو و ریودوژانیرو را با نیروهای کماندوی پلیس به یاد می آورند،در سیستم بهداشتی و درمانی کمبود را می بینند،درسطح آموزش عالی مجموعه ای طبقاتی شده از نابرابری را مشاهده می بینند و طبقه ی حاکم را برخوردار از بهترین رفاه می دانند،این جنبش ها شکل می گیرد،جنبش هایی که صریحا به نقد قدرت می پردازند،تفاوتی بین خود و هیات حاکمه نمی بینند و انتظار عدالت سراسری اجتماعی دارند. اگر همه پرسی یا تغییرات اصلاحی روسف به شکل واقعی سبب خانه تکانی در عرصه ی سیاست برزیل باشد و منجر به تغییر در زندگی مردم شود،این موج خاموش خواهد شد،وگرنه اگر آرام هم شود، شعله های آن هرچندگاه سربه آسمان می زند.
منتشر شده در هفته نامه مثلث/شماره178
نظر شما