اتفاقات و تحولات مصرشاید برخی از تحلیلگران سیاسی را متعجب نمود اما کارشناسان ومتخصصین مسائل مصر از اتفاقات فوق چندان شگفت زده نشدند. برای کشف دلایل این تحولات علاوه بر عدم تجربه سیاسی اخوان المسلمین در حاکمیت و تصمیمات نابخردانه مرسی، مسائل دیگری از قبیل دخالتهای دول خارجی در مصر و همچنین پشت پرده منافع ارتش مصر را نیز باید موشکافانه مورد بررسی قرار داد. تحولات در مصر را بدون بررسی نقش ارتش در تاریخ این کشور نمی توان مورد تفسیر و تحلیل قرار داد .
در سال 1952 جنبش افسران آزاد علیه ملک فاروق قیام و در18 ژوئن 1953 به سلسه پادشاهی در مصر خاتمه دادند. به این ترتیب جمهوری عربی مصر در عرصه روابط بین الملل ظهور یافت. در پی سقوط ملک فاروق، ژنرال محمد نجیب، رهبر جنبش افسران آزاد، اولین رییس جمهور مصر جدید شد، اما مدت زمانی طول نکشید که وی در سال 1954محبور به استعفاء شد و قدرت را به دست آرشیتکت واقعی کودتای افسران آزاد علیه پادشاهی فاروق یعنی جمال عبدالناصر سپرد. از جمله اقدامات مهم ناصر در دوران زمامداریاش اعلام اتحاد با سوریه در سال 1958 بود که بر مبنای این توافق جمهوری عربی متحده را ا علام و ایجاد کردند، اما این اتحاد دیری نپایید و با کناره گیری سوریه در سال 1961 از هم فروپاشید.
شکست مصر در جنگ 1967 با رژیم اسراییل نیز از مهمترین تحولات دوران ناصر بود. پس از فوت عبدالناصر در سال 1970 جانشین وی انور سادات قدرت را به دست گرفت و در دوره وی مصر با معاهده کمپ دیوید قرارداد صلحی را با رژیم اسراییل به امضا رساند که چند سال بعد زمینهساز ترور او شد. پس از قتل سادات، جانشین و دستیار وی ژنرال حسنی مبارک بر مسند قدرت مصر تکیه زد.
نقش ارتش مصر در برکناری ژنرال حسنی مبارک و توافق با اخوان المسلمین را در تحولات سال 2012 نباید فراموش کرد، زیرا ارتش مصر با اعلام بی طرفی و توافق با مخالفین توانست کنترل اوضاع مصر را در دست گیرد. تحولات چند روزه اخیر مصر نیز نشان داده که در پشت صحنه این کشور همچنان قدرت واقعی در اختیار ارتش است و ارتش مصر برای حفظ قدرت خود به هراقدامی دست خواهد یازید.
اما نکته مثبت در ارتش مصر ایده های پیشروانه و ملی گرایانه این نهاد است. آنها در اقدامی انقلابی دولت پادشاهی فاروق را که وابسته به انگلیس بود، برکنار نمودند و با ملی کردن کانال سوئز با این کشور استعمارگر به مبارزه پرداختند. همچنین همراهی ارتش مصر در برکناری حسنی مبارک و مرسی نشان می دهد که ارتش مصر از جایگاه مناسبی در نزد مردم این کشور برخوردار است و در تحولات اخیر نیز نشان داد که همچنان خواهان حفظ محبوبیت و قدرت خویش است.
شاید بسیاری ازمردم مصر ازتندرویهای اخیر دولت مرسی نگران بودند و ضعف مرسی در تصمیم گیری، دامن زدن به درگیریهای مذهبی، کشتار شیعیان، نادیده گرفتن خواستههای مسیحیان قبطی مصر، دخالت بیش از حد دولتهای عربی در تحولات مصر و مهمتر از همه مشکلات اقتصادی این کشور باعث شد تا بار دیگر ارتش به عنوان منجی مردم مصر، مرسی را از قدرت برکنار نموده و قدرت را دست خویش بگیرد. این احتمال نیز وجود دارد که مرسی با اشتباه محاسباتی خود نقش ارتش را کمرنگ تصور مینمود و بر این باور بود که او نیز خواهد توانست اقدامات مشابه حزب عدالت و توسعه ترکیه را برای کاهش حضور ارتش در سیاست به انجام برساند. اما با نگاهی به تحولات مصر در می یابیم که تمامی سیاستمداران مصری از جمال عبدالناصر تا سادات و حسنی مبارک و حتی مرسی با پشتیبانی و حمایت ارتش مصر توانستند قدرت سیاسی را به دست گیرند. بنابراین آینده دموکراسی در مصر همچنان به اقدامات ارتش بستگی دارد.
بسیاری امیدوارند اقدامات ارتش مصر مانند ارتش ترکیه در چند دهه پیش به یک سنت تبدیل نشود. شاید از همین روست که برخی از کشورهای منطقه نیزاز محو دموکراسی در مصر خشنودند زیرا این مساله حداقل در کوتاه مدت منجر به کاهش نفوذ اخواان المسلمین در این کشورها شده و تا مدتها الگوی صدور انقلاب مصر را به این کشورها به تعویق خواهد انداخت.
نظر شما