احتمالا آقای رئیس جمهور در روزهای پایانی دولتش پای این برگه A4 با سربرگ فدراسیون را درحالی که لباس ورزشی به تن کرده و با ملی پوشان دو دهه اخیر فوتبال مان بازی می کند ، امضاء خواهد کرد.
برگه ای که فارغ از داشتن یا نداشتن ضمانت اجرایی ، سند محکم دیگری است بر تصمیمات غیر فوتبالی متولیان فوتبال ملی ایران. گروهی که دو سال پیش ادعای شان این بود هیچ فوتبالیستی در ایران بهایش نباید بیش از 350 میلیون باشد و این سقف را سقف قراردادها کردند و بازار زیر میزی و دلالی را سکه. همان ها حالا دور افتاده اند که وا مصیبتا ؛ کم است ، کم است این نان و پورشه ای که به ملی پوشان می رسد. پول های میلیاردی ناقابل در شان ملی پوشان مان نیست و باید بیش از 1.5 تا دو میلیارد به هر کدام شان بدهیم و بودجه ای مضاعف و خارج از ردیف را باید در اختیارمان بگذارید تا ما هر که را که برگه ای در دست داشت و ادعا کرد پیشنهادی از تیم های عربی دارد ، ناز شصتی بپردازیم و سوبسید عرق ملی را نقدی با این بزرگواران حساب کنیم.
که البته شاید نا حق هم نباشد حرف شان که وقتی مدیری همین امسال هر که به دفترش رفت یک رزرو بلیت ایتنرنتی از هواپیمایی قطری یا اماراتی داشت ، بی نصیب نگذاشت و قراردادش را به بیش از 1.5 میلیارد رساند. پس حالا باید فدراسیونی ها باید دست به کار شوند. آنها بعد از طرح فاجعه آمیز سقف قراردادها حالا برای عرق ملی سوبسید می پردازند. علی کفاشیان و علیپور مسئول کمیته رسیدگی به تخلفات حرفه ای با افتخار از این اقدام دلیرانه شان می گویند . از نگارش نامه ای به رئیس جمهور برای گشایش حساب «یارانه عرق ملی» به نام فدراسیون فوتبال. تعداد ملی پوشانی که در مرحله اول در دهک های بالا هستند و از این سوبسید بهره مند خواهند شد به گفته رئیس فدراسیون بالغ بر 7 نفر است .
اینکه پرداخت این یارانه به بازیکنان در کدامیک از فصول اساسنامه تصویبی همین فدراسیون است را خودشان می دانند و شاید این هم یکی از بندهای اساسنامه نگارش جدید باشد که فقط یک نسخه ادارد. نسخه ای که در کشوی میزشخص آقای کفاشیان است.
فوتبالی که گردش مالی باشگاه هایش فقط بر اساس ترازمالی اعلامی از سوی تیم های لیگ برتری نزدیک 500 میلیارد تومان است و بخش عمده این پول سهم جابجایی بازیکنان می شود ، چرا باید شاهد تزریق بودجه ای جدید برای خشنودی دل بازیکنان باشد درحالی که سهم فدراسیون فوتبال از همه این گردش مالی 30 میلیارد تومان هم نیست و فدراسیون همیشه هشتش را در گروی نه گذاشته. فدراسیون بی پولی که کاسه چه کنم در دست دارد و همزمان با نگارش همین نامه برای رئیس جمهور ، مهدی مهدوی کیا در آلمان به دنبال اسپانسری می گردد تا هزینه اردوی تیم ملی نوجوانان ایران برای بازی با چند تیم خوب آلمانی را تقبل کند. چون فدراسیون آهی در بساط ندارد و در سوی مقابل مهدی هم به کشورش عرق دارد و هم می خواهد حرمت استاد و شاگردی را برای علی دوستی مهر به جای آورد.
و درست در این ایام کار ویژه مسئولان فدراسیون فوتبال به جای تدارک تیم های ملی می شود نگارش نامه برای پرداخت وام به چندباشگاه دولتی و تامین هزینه های جذب چند بازیکن. با این بهانه که تیم ملی از نبود این ها ضربه می خورد و اگر قرار به ماندن شان در ایران باشد باید هزینه های شان به طور معقول تامین شود. این دلیلی است که کفاشیان برای نگارش نامه حمایت مالی از ملی پوشان ، می گوید.
ملی پوشانی که به پاس زحمات شان برای تیم ملی هم از سوی مردم تقدیر شایسته ای شدند و هم مسئولین. شاید بهتر باشد مدیران عالی فوتبال ما به جای کتابت نامه کمی به فکر تامین اعتبار برای تیم های ملی باشند که بازیکنان ملی پوش خود بهتر از هر کس می دانند اینکه به نام ایران از پیشنهادهای اغوا کننده لیگی عربی - که تا همین پارسال برای « دوری الامارات » شان شرط عدم جذب بازیکنان ایرانی گذاشته بود بگذرند - بخشی از وظیفه ملی و میهنی شان است و نیازی به پرداخت بهای اضافه ندارد.
این اظهارات حاج آقای فوتبالی و رئیس فدراسیون باز یکی از همان تصمیم هاست که تنها نگاه مردم به فوتبالیست ها و قهرمانان ملی شان را بدبینانه می کند.
بزرگواران ؛ آنچه می خواهید برایش سوبسید بپردازید «عرق ملی» است . به راستی داشتن عرق ملی سوبسید نیاز دارد؟
4141
نظر شما