اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس میگوید:از سال 84 تا 88 آقای احمدینژاد تفکر اصولگرایی را دنبال کردند اما بعد از آن چون خیال کردند خودشان میتوانند یک تئوریسین جدیدی باشند، برهمین اساس از جریان اصولگرایی فاصله گرفتند.» وی تأکید میکند: «اگر احمدینژاد با همان تفکر 84 باشد و بخواهد به دور از مشایی و بقایی و امثال اینها عمل کند به احتمال خیلی زیاد مردم و اصولگرایان در انتخاب آینده باردیگر از ایشان حمایت میکنند، در واقع مردم به آن تفکر 84 باز هم رأی میدهند. اما اگر تفکر انحرافی باشد به هیچوجه کسی از ایشان حمایت نخواهد کرد.»
در انتخابات ریاستجمهوری 1384 طیف اصولگرایان آقای احمدینژاد را بهعنوان کاندیدای خود برگزیدند و از ایشان حمایت کردند. با توجه به اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داد و زاویهای که بین اصولگرایان و آقای احمدینژاد پدید آمد شاید این سؤال برای خیلیها مطرح باشد که چرا در آن زمان این طیف از کاندیدایی حمایت کرد که در حالحاضر اختلاف نظرهای زیادی باهم دارند؟لطفاً علت این انتخاب را بفرمایید.
تمام شعارها، عملکرد و شناختی که اصولگرایان از قبل از آقای احمدینژاد داشتند همه در جهت ارزشهای الهی و اسلامی بود، در نهایت سادهزیستی و برنامههایی که ایشان ارائه دادند خصوصاً عملکردشان در شهرداری موجب شد خیلیها به آقای احمدینژاد علاقهمند شوند و ایشان را انتخاب کنند.
شما فرمودید سادهزیستی آقای احمدینژاد یکی از ملاکهایی بود که موجب شد از ایشان حمایت شود، آیا هنوز هم این اعتقاد را درباره آقای احمدینژاد دارید یا آنکه ایشان از این نظر نیز تغییر کرده اند؟
با شناختی که ما از آقای احمدینژاد و خانواده ایشان داریم هنوز هم سادهزیستی خودشان را دارند اما آقای احمدینژاد نسبت به اطرافیانشان دقت لازم را نداشتند.
پس آقای احمدینژاد همچنان مورد تأیید شماست؟
بله، ما تنها از خود ایشان شناخت نداریم، با توجه به شناختی که از خانواده آقای احمدینژاد داریم سادهزیستی را در این خانواده همچنان مشاهده میکنیم.
قبول دارید اگر حمایت اصولگرایان نبود آقای احمدینژاد نمیتوانست رئیسجمهور شود؟
قطعاً همینطور است. اصولگرایی یک تفکر است. این تفکر برخاسته از بطن نظام اسلامی و انقلاباسلامی است. یعنی برای کسی نیست که بخواهد ادعا کند. اصولگرایی برخاسته از اسلام ناب است که حضرت امام آمدند و مطرح کردند. باید بگویم تفکر اصولگرایی در اصل تبیین شده از سوی مقام معظم رهبری است، بنابراین کسانی که در تئوری و عمل پایبند به این اصول انقلاب و نظام بودند آن را پذیرفتند و در سال 84 هم ایشان را به همین دلیل پذیرفتند. این نیست که ما بگوییم آقای احمدینژاد اصولگرایی را مطرح کردند. اصولگرایی قبل از سال 84 تبیین شده بود، بنابراین در سال 84 هم اینگونه نبود که از ایشان به اسم اصولگرایی حمایت شود، بلکه ما از فردی حمایت کردیم که به ارزشهای اسلامی و الهی عمل میکند و در شعارهایش به آن پایبند است.
دلایل حمایت خودتان را از آقای احمدینژاد در سال 84 فرمودید، لطفاً بفرمایید در سال 88 چرا از ایشان حمایت کردید؟
سال 88 هم همین مسیری که ذکر شد آقای احمدینژاد با قوت و قدرت بیشتری نشان داد. بنابراین از 88 به بعد یا سال 89 بود که متأسفانه ایشان تابع خط و مشی تفکر انحرافی آقای مشایی قرار گرفت. البته نمیتوانیم بگوییم صددرصد تفکر آقای مشایی بود زیرا قطعاً خود آقای احمدینژاد هم به تفکر ایشان علاقهمند بودند، بنابراین این باعث شد بحث جریان انحرافی برای آقای احمدینژاد ملاک عمل قرار گیرد.
شما اشاره داشتید از سال 88 به بعد تفکر انحرافی آقای مشایی آشکار شد، فکر نمیکنید این تفکر از قبل هم وجود داشته و آقای احمدینژاد هم به آن علاقهمند بوده اما از آنجایی که ایشان به رأی و حمایت اصولگرایان نیاز داشت بنابراین از سال 89 تغییر رویه دادند؟
آقای احمدینژاد از سال 88 به بعد اینگونه برداشت میکرد اگر به هر روشی عمل کند باز هم مردم به آن روش پایبند هستند و پشتسر ایشان قرار میگیرند اما اینطور نیست، یعنی نه تنها در رابطه با ایشان بلکه در رابطه با هر فردی اگر مسیرش را نسبت به ارزشهای الهی و انقلابی و ولایتمداری عوض کند، معلوم است همچون گذشته از پشتیبانی حامیان خود برخوردار نخواهد بود.
دلیل زاویه پیدا کردن آقای احمدینژاد با اصولگرایان را از سال 88 به بعد در چه میدانید؟
عرض کردم آن تفکری که ارائه کردند و آقای مشایی گفتند ما با ملت اسرائیل مشکلی نداریم، در حالی که امام فرمودند: «رژیم اسرائیل اشغالگر است بنابراین ما به هیچوجه مشروعیت برای آن قائل نیستم و از ریشه و بن قبولش نداریم.» اما آقای احمدینژاد نسبت به این موضعگیری آقای مشایی هیچ عکسالعملی نشان ندادند یا اینکه بعد از آن بحث مکتب ایرانی را مقابل اسلام مطرح کردند.
فکر نمیکنید حمایت آقای احمدینژاد از آقای مشایی به دلیل موافقت با افکار ایشان بوده است؟
بله؛ به دلیل حمایت و تأیید افکار مشایی از سوی آقای احمدینژاد این مسائل پیش آمد. در واقع آقای مشایی خودش کسی نبود اما تأیید سخنان و موضعگیریهای ایشان نشاندهنده قبول کردن این افکار از جانب آقای احمدینژاد بود و در اینجا دیگر حمایت مردمی را از دست دادند.
و حمایت اصولگرایان را؟
بله؛ اگر مردم بحث اصولگرایی را دنبال میکنند.
شما قبول دارید که آقای احمدینژاد خودش را اصولگرا نمیداند؟
ما هم به خاطر همین میگوییم از سال 84 تا 88 آقای احمدینژاد تفکر اصولگرایی را دنبال کردند اما بعد از آن چون خیال کردند خودشان میتوانند یک تئوریسین جدیدی باشند، برهمین اساس از جریان اصولگرایی فاصله گرفتند.
با این تفاسیر ما می توانیم بگوییم اصولگرایان در سال 84 و 88 در انتخاب خود اشتباه کردند؟
در اصل موضوع نه. اصولگرایی براساس معیار مشخصی برگرفته از اسلام ناب است اما اینکه در عمل و در اجرا اشتباه کردند، بله، از سوی دیگر تعدد کاندیداها موجب شد مردم احساس کنند اینها به دنبال قدرت هستند و در انتخابات 92 به آقای روحانی رأی دادند.
27301
نظر شما