چرا کروش استعفا بدهد و چرا کفاشیان این فکر را نمی کند؟

کارلوس کروش ترسیده. ترسیده از این همه بی نظمی و بی برنامگی در فدراسیون فوتبال.

علی عالی
1-‌ کارلوس کروش؛ تصویر مردی تسلیم به روزمرّگی‌های فوتبال ایران؛ همچون انداختن سنگی در برکه‌یی آرام و ساکن که موجی در آن ایجاد می‌کند و باز دوباره همه‌چیز آرام می‌شود. نسبت کروش و کفاشیان در این روزها این‌گونه است. کروش همچون سنگی به میان آب می‌افتد و بعد از چند موج، همه‌چیز عادی می‌شود. رویه‌یی که اکثر مربیان فوتبال ایران درگیر آن شدند. روزنامه‌نگاران برای آن تیتر می‌زنند: «ایرانیزه شدن». کروش اما جان‌سخت‌تر از این حرف‌هاست، او هنوز هم چشمانی دارد که موقع عصبانیت قرمز می‌شود و از علی کفاشیان گرفته تا مهدی محمدنبی و مهدی تاج از آن می‌ترسند. جلسه لغو می‌کنند،به شهرستان می‌روند یا به اصطلاح امروزی‌ها، می‌پیچانند. نمی‌دانند که کروش را نمی‌پیچانند بلکه این فوتبال ایران است که «درجا» می‌زند. اندیشه‌یی که بر فوتبال ایران حاکم است هر روز ناامیدترمان می‌کند، فوتبال ایران به‌جایی رسیده که «اندیشه‌ها» را حذف می‌کند چون انسان بدون اندیشه مطمئنا خطری ندارد. به اطرافیان رییس فدراسیون فوتبال دقت کنید، پر شده از مدیرانی که «اندیشه»یی ندارند، «ایده»یی ندارند، «دغدغه»یی ندارند، مثل علی کفاشیان که گویی «کارمند» فوتبال ایران هستند و همین «نگاه‌کارمندی» موجب شده فوتبال ایران، آینه‌یی تمام قد از مدیریت دوران داریوش مصطفوی شود؛ فدراسیونی که چشمانش به دستان «دولت» برای «کمک» است، نه تلاشی برای سودآوری می‌کند و نه ایده‌یی برای تجارت دارد. به فدراسیون همانند اداره نگاه می‌شود، اداره‌یی دولتی با همه زیان‌های همیشگی...
2- کروش حرف درستی می‌زند. تکلیفش باید مشخص شود. نمی‌خواهد آینده‌اش را همانند مدیریت رییس فدراسیون فوتبال به قضا و قدر بسپارد. او از فوتبال ایران می‌خواهد که تکلیف‌شان را برای جام‌جهانی روشن کنند. او قبلا هم گفته بود وقتی سرمربی تیم‌ملی پرتغال بود و در جام‌جهانی قبل با کره‌شمالی بازی داشتند در طول بازی فقط به صورت سرمربی کره‌یی‌ها نگاه می‌کرد که چگونه شکست سنگین 7گل را تحمل می‌کند و حالا خودش نمی‌خواهد که آینده‌اش به آن روز دچار شود. آن هم به عنوان سرمربی تیم‌ملی ایران در جام‌جهانی. او از رییس فدراسیون فوتبال می‌خواهد اعلام کنند چه برنامه‌یی برای تیم‌ملی دارند و او به عنوان سرمربی، هرگز نمی‌تواند بپذیرد که دو هفته قبل از بازی‌ها، بازیکنانش در اختیارش باشند. مقصر، علی کفاشیان است. او هر روز مصاحبه می‌کند که وزارت ورزش قول‌هایی برای کمک داده -که منابع موثق بیان کرده‌اند سرپرست تازه وزارتخانه حتی مایل به پذیرش آنها هم نشده است- ولی هنوز یک برگه از برنامه‌اش را برای 20میلیارد پول درخواستی منتشر نکرده است. مطمئن باشید رییس فدراسیون از بیان استعفای کروش خوشحال است چون آن را در راستای فشار به وزارت ورزش برای کمک به فدراسیون می‌داند. او همه را «وسیله» می‌بیند، برای هدفی که همیشه مبهم است.
3-‌ فلسفه فوتبال کروش بسیار احترام‌برانگیز است. او اعتقاد دارد وقتی تیم‌ملی‌تان در زمین فوتبال حضور دارد باید به سکوها نگاه کرد، زندگی 99درصد آنها به فوتبال وابسته است و با همه خستگی‌ها به استادیوم می‌آیند. حتی اگر نبرید اما باید طوری بازی کرد که به شما افتخار کنند. یعنی نهایت تلاش خودتان را کنید. کروش گفته که این فلسفه را از اساتید خودش آموخته است. حالا هم کروش به‌دنبال همین موضوع است، اینکه برنامه‌یی باشد تا بتواند با تمام توان در جام‌جهانی حضور داشته باشد. دوست ندارد تیم‌ملی فوتبال ایران شبیه فدراسیون فوتبال ایران باشد. با تیمی ناهماهنگ و بی‌برنامه و البته بی‌خیال! او در فرهنگی رشد کرده که فوتبال را یک «علم» می‌دانند و نه «سرگرمی»، او در ساختاری مربیگری کرده که موفقیت در فوتبال را با «برنامه‌ریزی» به دست آورده‌اند و نه «معجزه» و برای همین نمی‌خواهد در گرداب فوتبال ایران غرق شود. نمی‌تواند قبول کند که اردوی «نیم‌بند» برای تیم‌ملی تشکیل شود و همه‌چیز در حد «ویترین» باقی بماند و سرنوشت تیمش همانند تیم افشین قطبی شود که مجبور شدند کنار «گاوداری» اردو برپا کنند و بازیکنان مجبور باشند برای تمرین هر روز، همان «یک‌دست» لباس تیم‌ملی را بشورند!
4-‌ پای درد و دل‌های حسین هدایتی -با همه انتقاداتی که به او وجود دارد- بنشینید. او گلایه می‌کند که بخشی از پول کروش را داده ولی فدراسیون طوری رفتار می‌کند که گویی مدیریت علی کفاشیان موجب شده تا پول‌های کروش به‌موقع داده شود. او از ماشین «آزرا»یی می‌گوید که برای کروش خرید و به فدراسیون اهدا کرد ولی این ماشین حالا کجاست؟! فقط باید تاسف خورد. کروش به رفتارهای دوگانه اعتراض دارد. او نمی‌تواند شرایط فوتبال ایران را بپذیرد. او حالا دست به دامان رییس‌جمهور شده است. باید برای مدیریت فوتبال ایران تاسف خورد که سرمربی را به عنوان «طعمه» برای رییس‌جمهور می‌فرستند تا به وزارت ورزش برای «کمک دولتی» فشار بیاورند. هیچ‌جای دنیا چنین رویه‌یی در پیش نمی‌گیرند و مدیریت تا این میزان خودش را کوچک نمی‌کند. تصور کنید این روزها کاپلو به دیدار پوتین برود تا از تیم‌ملی فوتبال روسیه حمایت شود! خنده‌دار نیست؟ چرا تا این میزان جایگاه مسوولان ایران کوچک شود؟ فدراسیونی که هیچ تلاشی برای «درآمدزایی» نمی‌کند و به‌هیچ‌ عنوان «سودآوری» در فوتبال را نمی‌فهمد. چرا کروش باید استعفا دهد؟ چرا کفاشیان به استعفا فکر نمی‌کند؟

4141

کد خبر 311503

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۷:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۷
    20 2
    اميدوارم اقاي كفاشيان و تاج براي هميشه از ورزش كشور حذف بشن و مديران جوانتر و لايقتر بيان روي كار

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین