اعتدال گرایی وجه دیگری از اصلاح طلبی است.لطفا با تعصب به موضوع نگاه نکنید .اصلاح طلبی و اعتدال با تندروی و افراط گرایی تفاوتهای بنیادینی دارند. یکی ازوجوه تمایز آنها وجود شاخصه انصاف و مروت در اعتدال است. (در این نوشتار همه جا منظورم ازاعتدال گرایی، اصلاح طلبی هم هست) .نمیدانم این تعصب ، کور منطقی، چشم بستن روی واقعیت ، دوری از عدل و انصاف و قلب حقیقت چه نفعی برای عده ای دارد که اینگونه خودرا متعهد به آن کرده و علی رغم اینهمه صدمه و بی اعتباری که از آن دیده و اول متضرر این چرخه معیوب خود آنها بوده اند باز هم و همواره در رقص مرگ تعصب میدان داری و معرکه گردانی میکنند. نمیدانم ! شما اگرمیدانید بگویید.
مردم در آرامش نسبی و منتظر تحولات مثبت ناشی از سفر رئیس جمهور، 2روز است در کمال بی انصافی موضوع این سفر نیویورک ترجیع بند پرده خوانی عده ای شده که به جای پرده دشت توران خوانی معرکه مرثیه سهراب کشی راه انداخته و زمین و زمان را به بافته اند. اینجا کم گذاشتند بچه مرشدها را روانه فرودگاه کردند تا به سوی رئیس جمهور کفش پرتاب کنند.
همینجا بگویم ابدا موافق جلو گیری از انتقاد و نقد عملکرد دولت و یا آقای روحانی نیستم. همانگونه که خود رئیس جمهور اشاره کرده است دولت نیازمند نقد وانتقاد است. بالاخره دولت اعتدال باید یک تفاوتهایی با دولت قبلی داشته باشند، یکی از این تفاوتها ایجاد فضا ی تحمل ،نقد و مدارا برای همه است به ویژه مخالفان و منتقدان. اینها هزینه های متفاوت بودن است .اما سخن بر سر بود و نبود حق مخالف نیست بلکه بر سر قلب واقعیت ،رنگ کردن حقیقت و نعل وارونه زدن است .این ربطی به آقای روحانی و ظریف ندارد و یک نوع بیماری رسانه ایست.موضوع به توان روحی مردم باز میگردد که شکل دهنده بخش های عمده ای از امنیت ملی است و از سوی عده ای نادیده گرفته میشود و راست راست میچرخند. نمیتوان از کنار اینها و جریان فکری حامیشان به سادگی گذشت. این تفکر ازیک سو تلویحا رئیس جمهور 2 ماهه را متهم به خیانت میکند،از سوی دیگر میگوید باید پاسخگوی آنچه افکار انقلابیون توصیف میکنند باشد،از سوی دیگر نیرو برای پرتاب کفش به فرودگاه اعزام میکند. این که دیگر ربطی به آزادی بیان مخالفان ندارد.
همه بی انصافی ها به کنار،آنچه بیش از همه درد آوراست مطلب دیروز یکی ازسایت های رسمی کشور بود(اسم نبرم بهتر است) که طی گزارشی اعلام کرد ارزش سفر نیویورک 100 تومان بود.برند انقلاب 100 تومان فروخته شد!یعنی سفر آقای روحانی اوج دستاوردش ارزانی یکصد تومانی دلار بود که آنهم امروز برگشت سر جای خودش.!! یا میگویند این سفر چه دستاوردی داشت؟. من کاری به آرامش و شور اجتماعی ناشی از این سفر و دستاوردهایش ندارم نتایج بماند برای بعد. ملت خود قاضی عادلیست. اما میخواهم سوال کنم آن هنگام، یعنی کمتر ازدو سال پیش که ملت یک شبه 70 درصد ارزش داریی و داشته های خود را از دست داد و یا قیمتها رشدی 50 تا 70 درصدی پیدا کردد آیا آن اقدامی ارزشی ،انقلابی ومردمی بود؟ نوشته اند در دوره قبلی مذاکرات 1+5برای اولین بار ایران موفق شد طرف مقابل را وادار به دادن امتیاز کند!!پاسخ این گونه ادعاها را قبلا در مناظره های انتخاباتی جناب اقای دکتر ولایتی مشاوربین الملل مقام معظم رهبری که آنوقت یکی از کاندیداها بودند داده اند .همان کافیست بسیار هم کافیست. اما این لحظات و این بی انصافی ها و بی عدالتی ها در حق مردم ،کشور و نظام ثبت خواهد شد. کینه تا چه حد!!؟ البته در اینور اگر حواسها جمع باشد و بی موقع و ناموجه سخنی گفته نشود ،مثلا نمیگذاریم دلار ارزان شود( بازتاب اجتماعیش آن میشود که نمیگذاریم ارزانی را مردم به چشم ببیند) آنور به خود اجازه نمیدادند اینگونه یکی از مهمترین رویدادها کشور ودستاوردهای آن و البته ارامش و شعف ملی(مستقل از بحث امریکا )اینگونه به 100 تومان قیمت گذاری شود.
مکن تا توانی دل خلق ریش / وگر میکنی ،می کنی بیخ خویش.
matinmos@gmail.com
بی انصافی رویه عادی در بازار سیاست کشور شده است. کافیست کاری ، حرفی ،اقدامی یا قدمی در راه مردم مطابق میل جناحی نباشد.دیکر خدا را بنده نیستند.مانند همین بی ارزش نشان دادن سفر رئیس جمهور به نیویورک . این انصاف نیست
کد خبر 315256
نظر شما