اما آیا این انیمیشن ها و بازی ها تنها برای تخریب ذهنی کودکان ما تولید شده اند؟ پاسخ قطعا منفی است.
بالا بودن حجم تولیدات رسانه ای برای کودکان ونوجوانان در دنیای غرب و کشورهایی مثل ژاپن آنقدر بالاست که مانند دهه های قبل که سوپر من را نماد آمریکا می پنداشتیم و غیره ، دیگر آنقدر کاربرد تئوریک ندارد.
در مورد انگری بردز و باب اسفنجی که به قولی بازار محصولات کودک را تسخیر کرده اند اگر نگاهی هم به آنها بیاندازیم بد نیست تا متوجه شویم این آثار اصلا جنبه تخریبی ندارند که هیچ حتی چنان سرگرم ساز هستند که تا ساعتها کودکان را مسحور خود می کنند که البته کارکرد عمومی رسانه است و اگر نقدی بر این جنبه وارد است نقد کلی کارکرد رسانه بر ذهن کودک است نه یک برنامه یا بازی مشخص
باب اسفنجی موجود ساده لوح و مثبت اندیشی است که همه چیز را بر اساس ذهنیت خویش مثبت تلقی می کند و تمام ناملایمات را باذهن خود به نیروی مثبت برای بازی یا حیات کودکانه تغییر می دهد این انیمیشن هوشمندانه در حالی بازار ایران و جهان را تسخیر کرده است که ما بدون داشتن محصولات فکری جایگزین برای پروردن ذهن کودکان و نوجوانان تنها بر جنبه های تخریبی و احیانا برنامه ریزی های استکباری توجه کرده ،پای گود نشسته و ناسزا روانه می کنیم.
برنامه ریزان ما در عرصه کودک هنوز اسیرسوتفاهم های تئوریک درباره درونی کردن ارزشهای جامعه در ذهن کودکند و با انواع برنامه ها که اکثرا مورد استقبال واقع نمی شوند سعی دارند با تکیه بر نسخه ای قدیمی اوقات کودکان را به نحو قابل قبولی پر کنند.
در حالی که برنامه سازان غرب از یک اسفنج بی ارزش که اصلا برای ما مورد توجه نیست جنبه های معنایی و روانشناسی کودک را می آفرینند ما با وام گیری از ارزشمند ترین شخصیتهای مذهبی و ملی نمی توانیم انگیزه آفرینی کنیم و هم سوژه و هم وقت مخاطب برنامه های فرهنگی را هدر می دهیم.
در حالت کلی تر در جامعه ما سردرگمی و نداشتن سیاست مدون و اصولی برای مواجهه با دنیای کودکی باعث شده است که چه در عرصه آموزش و پرورش و چه در عرصه های دیگر جامعه چیزی برای عرضه به عنوان سرگرمی و محصول فرهنگی نداشته باشد.
به جای تمام افراد خلاق برای برنامه ریزی و دلسوزان دنیای کودکی تا بخواهید منتقد ، استراتژیست و توطئه شناس داریم تا خدای نکرده باب اسفنجی و پاتریک کودکانمان را به راه انحراف نکشند!
در حالی که در دنیای رسانه ای غرب یک جوان 20 یا سی ساله با الهام از یک نوع خاص از پرنده و یک نسخه ساده بازی دنیای سرگرمی را تسخیر می کند و یا یک اسفنج روی کیف تمام دانش آموزان دنیا می نشیند انبوه متفکران و دانشمندان و برنامه ریزان ما به دلیل بستگی ذهن از ارایه یک برنامه فرهنگی - رسانه ای جذاب که کودکان دوره اینترنت و تبلت و کنسول را به خود جذب کند عاجزند.
حاصل تمام برنامه ریزی های دولتی ما در بعد از انقلاب خلاصه شده به دارا و سارا در حالی که در بخش خصوصی و در بین هنرمندان ما هستند کسانی که از دیر باز با خلق عروسکها وبرنامه های جذاب هر از گاهی توانسته اند مارکت هنری و ذهن کودکان را به خود متوجه کنند اما گاه محدودیتها آنقدر گسترده می شود که حتی این هنرمندان نیز در معنا سازی و فرهنگ سازی به در جا زدن و تکرار گذشته مشغول شده اند و گاه با برخورد با ناملایمات عطای کار کودک را به لقایش بخشیده اند.
در حقیقت در شرایط امروز کودکان در جامعه ما وجود برنامه هایی و انیمیشن هایی نظیر باب اسفنجی نه تنها تهدید نیست بلکه فرصت مغتنمیست برای داعیه داران فرهنگ سازی که از برج عاج پایین آمده و در کنار دنیای کودکی نیاز او به محصولات فرهنگی ساده گو وبی ادعا را درک کنند
تقریبا روزی نیست که در سایتها و خبرگزاری های رسمی خبری از تاثیر انیمیشن های غربی وشرقی بر ذهن کودکانمان نخوانیم و دستگاههای متولی را در مقابل این تهاجم سازمان یافته! توجه ندهیم
کد خبر 316491
نظر شما