این یکی از ضدهنرهای ماست. اینکه بلافاصله از تمام هنرمان برای تخریب استفاده کنیم. بی آنکه بدانیم این همه حرفهای دور از اخلاق، چقدر از حقیقت دور است. مجیدی یکی از حرفهایترین بازیکنان این فوتبال بود که سالها از بدن خود مراقبت کرد و به همین دلیل این همه سال دوام آورد. او حتی این فصل با این سن و سال یکی از بهترین بازیکنان استقلال و تمام لیگ ما بود. تمام 19 تست دوپینگی که در فوتبال ایارن از مجیدی گرفتند منفی بود و این نشان میدهد او میخواست از راه فوتبال در فوتبال زندگی کند. پاک و سالم. مجیدی بعد از 18 سال با دوران بازی فوتبال خداحافظی کرد. هواداران فوتبال در ایران نزدیک به دو دهه در کنار او بودند، بسیاری از کودکان این مرز و بوم با رویای فرهاد مجیدی به خواب رفتند و با آرزوی مجیدی شدن از خواب برخاستند. نه مجیدی که بسیاری از فوتبالیستهای دیگر هم همین حکم را برای کودکان ما دارند. علی دایی، خداداد عزیزی، احمدرضا عابدزاده، مهدی مهدویکیا، علی کریمی، کریم باقری و بسیار بسیار بازیکنانی که به بتهای فوتبالی بچههای این خاک تبدیل میشوند. همان دستهایی که سعی کردند در آخرین روزهای فوتبالی علی دایی او را نابود کنند، ناجوانمردانه سعی کردند ازمجیدی هم چهرهای کریه بسازند. چهرهای که با دوپینگ دوام آورد، ماند، گل زد و محبوب شد؛ اما حقیقت چیزدیگری است. او یکی از بازیکنان دوستداشتنی فوتبال ما بود. سالم زندگی و سخت تمرین کرد تا دوام بیاورد. او را و بازیکنانی مانند او را به این راحتی نشکنیم.
بلافاصله بعد از آنکه فرهاد مجیدی چهارگوشه چمن آزادی را بوسید و از فوتبال خداحافظی کرد، زمزمهها و شایعهها شروع شد. زمزمههایی که گاه چون تازیانه بیرحمانه بر بدن ادمها فرود میآوریم. مجیدی تزریق خونی میکرد و نمیتوانست بیش از این ادامه دهد، مجیدی همان بازیکن دوپینگی بود و میترسید نامش را اعلام کنند، مجیدی مشکل بدنی داشت....
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 320072
نظر شما