شنبهی گذشته در بازدیدی که از برخی مدارس تهران داشتم، توجهم به این حیاط مدرسه جلب شد! چرا که در آن هم توربین بادی بود و هم خشککن خورشیدی؛ تازه از سلولهای فتوولتائیک هم برای استحصال انرژی خورشیدی در بام این مدرسه دخترانه سود میبردند. با خود گفتم: چگونه است که مدیران مدرسه ربانی به این جمعبندی رسیدهاند که با سرمایهگذاری برای استحصال انرژیهای نو در سازهی فرهنگساز خود میتوانند بهتر فرهنگسازی کرده و دانشآموزانی کارآمدتر بیافرینند، اما در هیچیک از 20 وزارتخانهی اصلی کشور، چنین ضرورتی تاکنون حس نشده است؟
خوانندگان این سطور حتماً ماجرای پارکینگ خورشیدی را به یاد دارند که چگونه از یک آرزو و حسرت نگارنده، سرانجام به نمودی عینی و واقعی در تبریز تبدیل شد. به نظرم اینک هم میتوان چنین کرد و چه کسی بهتر از معصومه ابتکار که با تبدیل ساختمان ستاد سازمان متبوعش در پردیسان به یک الگوی واقعی استحصال انرژیهای نو، از دیگر همکارانش در کابینهی تدبیر و امید هم بخواهد تا چنین کنند و بدینترتیب، گامهایی نمادین و الگوساز برای اجرای واقعی اهداف مندرج در برنامه پنجسالهی پنجم، یعنی استحصال 5 هزار مگاوات برق از طریق مهار انرژی خورشید و باد را بردارند.
انشاالله ...
نظر شما