یکی از چالشهای مهم در حوزهی دریافت واقعبینانهی پایداری، قدرت درک، تحلیل روابط حیاتی و پویا بین اجزاء سامانه، توانایی ما در شناسایی این روابط پیچیده و تعیین نوع و کیفیت دادههایی است که امکان سنجش پایداری را امکان پذیر میسازد. بدیهی است داناییها، سطح و کیفیت پژوهشهای بنیادی و کاربردی و مدیریت اطلاعات حاصله در تحقق این مهم نقشی تعیین کننده دارند.
متأسفانه باید اعتراف کرد که روند توسعهی اقتصادی با نگرش سنتی - دست کم تا یکی دو دههی گذشته (و هنوز در برخی از کشورها تا امروز) - به گونهای بوده است که هر چند در بخشها و قلمروهای نسبتاً کوچکی دستاوردهای قابل توجهی کسب شده، لیکن به دلیل نادیدهانگاشتنِ خسارتهای جبرانی و زیان وارده به بخشهای دیگر، عملاً با چالشهای عمیق محیط زیستی مواجه شده است.
در این میان، برخی از مهمترین شاخصهای معرف کیفیت پیشرفت اجرا (یا عملکرد) عبارتند از سنجشهای دادهها، فرآیندها، ستادهها، بروندادها و اثرات پروژهها، برنامههای اجرایی و راهبردها. شایان توجه آنکه انتظار میرود شاخصهای موصوف، هنگامی که با گردآوری دادهها پشتیبانی شوند ـ شاید با بررسیهای صحرایی رسمی ـ قادر خواهند بود تا با رهگیری میزان پیشرفت و نمایش نتایج، اقدامهای اصلاحی به منظور بهبود ارایهی خدمات را به مدیران ارایه کنند. آشکار است که مشارکت افراد ذینفع کلیدی (نخبگان متخصص و باتجربه) در تعیین و معرفی شاخصها مهم است، چرا که آنها برای درک و کاربرد شاخصها به منظور تصمیمسازی مدیریتی، شایستهتر و مؤثرترند؛ سازوکاری که در ساختار طراحی چیدمان توسعه در ایران هم باید مد نظر قرار گیرد. به ویژه که تحقق آن برای کشوری چون ایران میتواند بسیار ثمربخشتر باشد. زیرا موقعیت ایرانزمین به دلیل قرارگرفتنِ بیش از 7/89 درصد از مساحتش در قلمرو سرزمینهای خشک - Dry lands- موقعیتی منحصر به فرد و درعین حال، شکننده محسوب میشود؛ وضعیت دشوار و پیچیدهای که لزوم کاهش وابستگی معیشتی به سرزمین را در طراحی آیندهی توسعهای پایدار بیش از پیش ضرورت میبخشد. این مسأله به ویژه از آنجا اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم: یک کشور تنها در اثر نفوذ دشمن به حوزههای فیزیکی، سیاسی یا فرهنگیاش در معرض انحطاط قرار نمیگیرد، کشوری که نتواند از میراثهای طبیعی و موجودات زندهی گیاهی و جانوری خویش به درستی حراست کرده و از شرایطی دمادم ناپایدارتر در محیط طبیعی خود متأثر باشد؛ نمونهی آشکاری از فرهنگ و تمدّنی رو به زوال را نمایش میدهد؛ تمدّنی که دیگر حتا کسی تمایلی به فتح آن هم نخواهد داشت.
بنابراین، اگر امروز وزن مسایل مرتبط با پایداری محیط زیستی در شکلدهی به معادلات جهانی قابلتأمل شده است، شتاب افزایش این وزن در کشورهایی نظیر ایران، به دلیل حساسیت¬هایی که برشمرده شد و موقعیت خاص جغرافیای زیستی این بوم و بر، باید دوچندان باشد.
ادامه دارد ...

در سومین بخش از سلسله گفتارهای پایداری، کوشیدهام تا به تبیین ضوابط و شناسههای سنجش پایداری در کشوری با اختصاصات ژئوپلیتیک متمایز چون ایران بپردازم ...
کد خبر 330541
نظر شما