اکثریت اعضای فرهنگستان فارسی رویکرد امنیتی به موضوع تدریس زبانهای بومی در مدارس دارند.دولت تدبیر و امیدبا مردم ایران عهد بسته که در اجرای اصول مصرح قانون اساسی زمینه های تدریس زبان مادری را در مدارس فراهم نماید.با رویکردی حقوقی و فرهنگی و با حفظ و گسترش زبان رسمی کشور میتوان این مهم را محقق ساخت. تشکیل کمیته ای مرکب از نمایندگانی از بخشهای مختلف دولتی و ملیتی و ایجاد فرهنگستان زبانهای بومی در راستای برنامه ریزی برای تحقق این اصل قانون اساسی که مورد مطالبه اکثریت مردم ایران است اقدامی معطوف هدف خواهد بود.

اعطای حقوق مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که ازآن بعنوان میثاق ملی، خونبهای شهداء انقلاب اسلامی به اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی ساکن ایران یکی از وعده‌های مهم انتخاباتی دکترحسن روحانی در جریان تبلیغات یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 1392 بود. وعده‌ ای که چند ماه پس از تشکیل کابینه ازسوی ایشان بارقه هایی از امید را در دلهای اقوام واقلیتهای دینی ومذهبی کشورمان زنده کرد و با انتصاب بجای حجه الاسلام علی یونسی بعنوان دستیارویژه رییس جمهور در امور اقوام واقلیتها نظرات اکثریت مردم به سوی رییس جمهور جدید جلب شد تا شاهد برداشته شدن اولین گام در عمل به شعار " مشارکت اقوام در اعتلای ایران" که حسن روحانی با آن به عرصه رقابتهای انتخاباتی قدم گذاشته بود و بیش‌ترین آرا را نیز ازهمین رهگذر هم از میان اقوام و اقلیت‌های دینی ومذهبی ایران کسب کرده بود باشند.

البته نامزد مدنظر ما وعده ایجاد پست معاونت امور اقوام واقلیتها را در ریاست جمهوری داده بود، اما همین پست دستیارویژه ریس جمهوردر اموراقوام واقلیتها نیز که پیش از این در دولت‌های گذشته وجود نداشت مایه مباهات وخرسندی اکثریت اقوام و اقلیتهای دینی درکشور گردید.دولت تدبیر وامید همچنین در اقدامی دیگر شروع به تهیه منشور حقوق شهروندی و گنجاندن حقوق اقوام واقلیتها که یکی دیگر ازوعده های انتخاباتی دکترروحانی بودو در شرف تکمیل ونهایی شدن است، یک بند از منشورحقوق شهروندی را به اقوام اختصاص داد و به موازات این وفای به عهد رییس جمهوراعتدالگرا ،آموزش زبان مادری هم بعنوان یکی از حقوق قانونی ، طبیعی وفطری اتباع ایرانی در صدر پیگیریهای دولت تدبیر وامید و دستیار ویژه رییس جمهور قرارگرفت و مقررشد این مهم ازسوی وزارت آموزش و پرورش در استان‌هایی که زبان مادری‌شان با زبان رسمی کشور تفاوت داردو تعدادشان هم کم نیست براساس برنامه مدونی باجرا درآید.

 

 این طرح که درواقع براساس اصول 19(برابری همه اتباع دربرابر قانون )و15(آزادی اقوام ایرانی در استفاده از زبان بومی ومادری در رسانه ها و تدریس آن درمدارس) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از حقوق اساسی اتباع ایرانی محسوب میشود و درطول 35 سال گذشته چونان برخی اصول دیگر به اجرا درنیامده یا ناقص باجرا درآمده است ، پیش از تدوین برنامه درسی لازم و شیوه اجرایی شدن آن با مخالفت رییس و تعدادی از اعضای "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" مواجه شده است . بطوریکه رئیس و اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در نشست مشترک اخیرخود با وزیر آموزش و پرورش مخالفت خود را با این طرح اعلام وبرخی از آنها حتی آنرا تهدیدی جدی برای زبان فارسی و یک توطئه برای کمرنگ کردن این زبان عنوان کردند !! 

 

اگرازاینکه برخی فرهنگ شناسان و حافظان زبان فارسی اعضای فرهنگستان زبان وادب فارسی رییس جمهور کشور را حداقل تلویحا به توطیه وتهدید علیه زبان رسمی کشور متهم کرده اند عبور کنیم وپاسخ به آنها را به رییس جمهورحقوقدان محول کنیم از مخالفت آن تعداد از اعضای فرهنگستان با اصول مصرحه قانون اساسی نمی توانیم بگذریم.

 

قابل تامل تر اینکه در نشست مورد اشاره محمد علی موحد یکی از اعضای فرهنگستان زبان و ادب می گوید: "دولت باید از مداخله مستقیم در آموزش زبانهای محلی و بومی خودداری کند ما زبان معیاری داریم که زبان رسمی ما است اگر دولت بخواهد آن را فراموش کند و به حوزه زبانهای محلی وارد شود کار ما زار است." !

 

 اینکه اساسا ازمنظر حقوقی عضو یا کلیت فرهنگستان می تواند برای رییس جمهور ودولت تعیین تکلیف کند یا نه یک بحث است ؟ و پیش داوری اتهام گونه درمورد نیات دولت درخصوص فراموش کردن زبان رسمی کشور بحثی دیگر! وانگهی آقای موحدبا استناد به کدامین دلایل اتهام به فراموشی سپردن زبان رسمی کشور را به دولت ورییس جمهور وارد میکند؟ ایشان براساس کدامین مولفه ها از زارشدن کارشان درصورت ورود دولت به بحث آموزش زبان مادری درمدارس سخن می گویند؟ بقول معروف هنوز نه به باراست ، نه به دار ! اینگونه پیش داوریهای غیرمستندشایسته محافل علمی نیست.

 

محمد دبیر مقدم دیگر عضو این فرهنگستان با اتخاذ موضعی ملایمترمی گوید : "آنچه اهمیت دارد پژوهش و انجام کار علمی روی این زبانهاست.بسیاری از آنها دارای گونه ها و گویش‌های متعددی هستند که اگر قرار باشد یکی را برای آموزش انتخاب کنیم مطمئنا با مسائل و مسائل زیادی همراه خواهیم شد." 

 

آقای دبیر با چنین نگرشی به موضوع زبان مادری بعنوان یک موش آزمایشگاهی می نگرد .زبان مادری همان زبانیست که اقوام ایرانی در جریان انقلاب اسلامی با همان زبان علیه رژیم شاه شعار می داد ومبارزه میکرد.زبان مادری همان زبانی است که در ایام دهه فجر و سالروزپیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن هرسال به آن زبان شعار حمایت از انقلاب را سرمیدهد.اقوام ایرانی با زبان مادری خود و باحفظ زبان رسمی وملی فارسی عاشورا را زنده نگه داشته اند.لذا با صرف مطالعه وتحقیق حق مطلب ادا نمیشود.وجود گویشهای مختلف میان زبانهای بومی هم از زیباییهای این زبانها محسوب میشود. مگر زبان فارسی دارای گویشهای مختلف نیست ودر طول سده ها متحول نگردیده است؟ زبانهای محلی وبومی هم می توانند به یک مخرج مشترک برسند و با الفبای فارسی و تلفظ مشترک کتابت وقرایت شوند.بدیهیست که متخصصین امر به یک رهیافت منطقی دراین خصوص می توانند برسند.

 

قابل تامل تر و سوال برانگیزتر اینکه سلیم نیساری دیگر عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی دراین نشست تاریخی می گوید: "عده‌ای فکر می‌کنند علاقه به یک قومیت یعنی تحصیل با زبان آن قوم اما این موضوع بسیار خطرناک است .ما در ایران شانس داشته ایم که یک فردوسی بزرگ توانسته پایه محکمی برای زبان فارسی ایجاد کند و ما امروز در کنار دین اسلام به داشتن چنین زبانی مفتخر شویم.در بحث آموزش زبان مادری نباید طوری عمل کنیم که در ادامه دچار مشکلات متعدد شویم."!

 

از جناب نیساری باید سوال کرد ،قوم وملتی که زبان نداشته باشد چگونه پایدار می ماند؟ ملت ایران اگر زبان فارسی و اساسا زبانی نداشت که با آن سخن بگوید چگونه می توانست درطول تاریخ ماندگار باشد؟ همینطور اقوام اگر زبانی برای سخن گفتن نداشتند چگونه پایدار می ماندند ؟ اگر زبان نبود که اقوامی هم نبود.آیا شما قوم بدون زبانی که مختص آنها باشد سراغ دارید اگر زبان جدا هم نداشته باشند لهجه های و تلفظهای متفاوت دارند.

 

سوال دیگر از آقای نیساری اینکه با اجرای اصول مصرح قانون اساسی و آموزش زبان مادری در مدارس چه خطری ایجاد میگردد؟ ندادن حقوق مردم خطرساز است نه دادن حقوقشان .بهره مندی از حقوق اساسی سبب فزونی رضایت مندی اتباع کشور و تقویت مشروعیت سیستم و جلوگیری از دخالت دشمنان ملت، کشور ونظام در امور داخلی و تحریک مردم میگردد.

 

  در این میان آقای فتح الله مجتبایی دیگر عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در همین نشست هم پارا فراتر نهاده و موضوع آموزش زبان مادری در کشور را امری وارداتی خوانده ومی گوید:" شک ندارم که این موضوع از خارج به ایران آمده است قبل از این در هندوستان نیز این مسئله توسط انگلستان تجربه شد و امروز هم انگلستان و کشورهای شمالی ما هستند که می خواهند این مسئله را به ایران وارد کنند. بهترین وسیله برای عقب نگه داشتن یک ملت بی توجهی به زبان آن است اگر بخواهیم زبانهای مادری مان را به عنوان زبان علمی و آموزشی به کار ببندیم به طور حتم به گذشته برگشت خواهیم داشت و این موضوع خطرناک است و از آن بوی توطئه می آید."

 

ازاینکه اظهارات جناب مجتبایی برخلاف قانون اساسی کشور و برنامه ها وتصمیمات رییس جمهوراست عبور کرده و پاسخ به سخنان وی ودوستانش را به مسولین ذیربط محول می کنیم.اما درمورد وارداتی بودن موضوع آموزش زبان های بومی در مدارس واینکه بوی توطیه میدهد باید گفت هیچ سند متقنی مبنی بر وارداتی بودن این موضوع دردست نیست ، ملت ایران 35 سال پیش برای احقاق حقوق خود انقلابی را برگرفته از آموزه های اسلام محقق ساخت وبه قانون اساسی جدید کشورش رای قاطعی داد ودراین قانون اساسی حقوق او مشخص شده است و خواستار اجرای بدون تنازل اصول همین قانون است .وانگهی حتی اگر وارداتی هم باشد ملالی نیست ، مگر این همه واردات علمی وغیرعلمی در زمینه های مختلف به ایران وجوددارد بوی توطیه می دهند؟ ازاینها گذشته توطیه گران زمانی از این مقوله استفاده میکنند که دولت حقوق معنوی آحاد ملت خودرا به آنها نداده باشد.زبان اقوام هم وسیله ای برای حفظ وحدت ملی ، منافع ملی وامنیت ملی محسوب میشوند.در همان هندوستانی که ایشان مثال می آورند چند صدزبان جاری وساریست اما مشکلی برای هندوستان پیش نیامده است.

مزید برگفته های فوق اساسا تصور اینکه آموزش زبان های بومی موجب تضعیف زبان فارسی میگردد باطل است .چراکه این زبان حلقه اتصال ملیست ، زبان رسمی کشوراست و مکاتبات درسراسر کشور به این زبان صورت می گیردو همینطور رسانه های گروهی نیز ازاین زبان استفاده میکنند .مگرپخش برنامه های صداوسیما به زبانهای محلی چه مشکلی ایجادنموده که تدریس آنها درمدارس مشکل سازباشد؟ 

 

در این میان جالبتر اینکه برخی نمایندگان مجلس نیز که باید حافظ قانون اساسی کشور و حامی حقوق ملت باشند با طرح دولت برای آموزش به زبان مادری مخالفند. ازجمله اینکه "حجت الاسلام سلیمی" عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم در واکنش به آموزش زبان‌های قومیت ها در مصاحبه ای میگوید:" اعتقاد نداریم که آموزش زبان قومیت ها از مسایل مهم کشور است.البته نه اینکه مساله مهم نباشد اما با توجه به تهدیداتی که کشور با آن مواجه است آیا مسئله آموزش زبان قومیتها این قدر مهم است که ما باید به این مسئله ورود کنیم قانون اساسی در مورد مسئله آموزش زبان قومیت ها تعیین تکلیف کرده است و مسئله روشن و مشخص است ."

 

اینکه ایران در معرض کدامین تهدیدات است محل سوال است!؟ چراکه درسایه تدبیر دولت جدید و پرهیز از ماجراجوییهای غیرضروری تهدیدی علیه ایران وجود نخواهد داشت.البته ازآنجا که موضوع بحث این نوشتار مقوله سیاست خارجی نیست به همین جمله مجمل اکتفا می کنم اما درمورد آموزش زبان های بومی درمدارس این نماینده محترم در کلام خود دچار تناقض شده است .ازیک سو می گوید چرا باید مجلس به این موضوع ورود کند ازسوی دیگر عنوان میکند که قانون اساسی دراین مورد تکلیف را روشن کرده است! سوال این است که چرا مجلس به این همه اموری که قانون اساسی تکلیف آنها را روشن ساخته ورود میکند ؟ پس درمورد آموزش زبان فارسی درمدارس هم باید ورود کند و به دولت دراین راستا کمک کند.قانون اساسی قانون مادراست برای اجرای اصول آن و ترسیم جزییات باید مجلس ورود کند.چراکه شاید نیاز به تصویب قوانین عادی برای تحقق اصول قانون مادرباشد.

 

غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان وادبیات فارسی هم که بعنوان نماینده مجلس باید حامی حقوق اساسی ملت باشد در نشست با مسولان وزارت آموزش وپرورش تلویحا در اظهاری قابل تامل با وارد کردن اتهامی طرح آموزش زبانهای بومی درمدارس را خرج کردن از کیسه سرمایه‌های ملی برای پیروزی‌های جناحی موقت و بی حاصل میداند! 

 

البته دکتر بهاالدین خرمشاهی عضو دیگر فرهنگستان ادب پارسی با نشان دادن انعطاف و اتخاذ موضعی معتدلانه و حمایت ضمنی از همکارانش و طرح برخی مطالبی که مصداق زدن به میخ ونعل است، در بخشی از مصاحبه ای می گوید:"آموزش به زبان مادری با آموزش زبان مادری دو مقوله متفاوت است . در فرهنگستان مخالفتی با آموزش زبان مادری صورت نگرفته است . اصلی در قانون اساسی وجود دارد که آموزش دادن زبان مادری را مجاز می داند اما آموزش به زبان مادری مسئله دیگری است . زبان مادری را همه در خانه یاد می گیرند هیچ دولتی در هیچ بازه تاریخی و در هیچ کجای دنیا نتوانسته که مانع این امر شود . دولت بی دخالت نیست حتی اگر سکوت کند آن هم به نوعی دخالت است .اما در جلسه اخیر فرهنگستان چند نفر از اعضا مثل دکتر مجتبایی، دکتر نیساری و دکتر آموزگار معتقد بودند که زبان مادری را بدون هیچ منعی تا 5 سالگی می آموزیم و حتی مواردی پیش می آید که مثلا معلم توضیحات یک درس را حتی به زبان مادری دانش آموزان توضیح دهد . اما موضوعی که با آن مخالفت شد این بود که کتاب های درسی به زبان مادری باشد یا این که کتاب ها فارسی باشد اما شرح و آموزشی که آموزگار می دهد به زبان مادری باشد. همه معتقد بودند که زبان فارسی از پایه ها و ارکان ملی ماست و حالا که رسانه ها گسترش یافته اند و در همه خانه ها انشعابی از رسانه وجود دارد به طور طبیعی افراد دو زبانه می شوند و این ستمی بر آن ها نیست . این نظر فرهنگستان است اگرچه فرهنگستان در این زمینه بیانیه ای صادر نکرده است .تا آن جایی که قانون اجازه می دهد اشکالی ندارد. کاتولیک تر از پاپ نباید بود . در قانون هم آزادی هایی قائل شده اند حتی اگر حد بالایی هم باشد همه باید بپذیرند . اما بدون شک زبان رسمی فارسی است و باید به آن نگاه یک زبان ملی را داشت نه زبان دولتی . این مسئله نه فقط در ایران بلکه در همه کشورهای جهان اتفاق می افتد. زبان ملی پایه ای برای دوام ملیت و انسجام ملت است.البته آموزش زبان مادری مثل شمشیر دو لبه می ماند از طرفی باعث تلطیف قلوب و دلجویی از اقوام می شود از طرفی هم ممکن است باعث رفتار های جدایی طلبانه بشود. اما در هر صورت قانون اساسی مستقیما قابل اجرا نیست و نیاز به قانون های تفضیلی و ریزتر دارد . مسئولان باید این مساله را با صاحب نظران آموزش و پرورش و گروه های قومی به رای و نظر بگذارند و مثلا دانش آموزان بتوانند یک روز در هفته آموزش زبان مادری داشته باشند. پرداختن به این موضوع مهم است.البته هم اکنون تمام طبقات فرهنگی و قومی درایران بدون اعمال زور زیرپرچم زبان فارسی قراردارندولی باید این مسائل را رسانه ای کرد و همه اقوام و صاحب نظران آموزش در این باره نظر بدهند.من موافق هستم که قانون اندازه و میزان برای این نوع آموزش تعیین کند به طوری که دیگر کسی این امر را ستم دولت مرکزی به اقوام تلقی نکند .این موضوع اهمیت زیادی دارد هم از نظر قانونی و هم از نظر اقوام ایرانی که زبان مادری شان فارسی نیست و صالح ترین سازمان هم فرهنگستان است . باید یک نظرگاه یا بیانیه رسمی توسط فرهنگستان صادر شود . شورای فرهنگستان هم در حال حاضر برای پیگیری این موضوع فراغت دارد.بدون در نظر گرفتن آرای موافق و مخالف با آموزش به زبان مادری، برای تمام کشورهای چند قومیتی در نظر گرفتن حقوق اقلیت‌ها یکی از ساز و کارهای حفظ امنیت ملی است و از دید ناظران مستقل، رو به روی هم قرار دادن زبان فارسی با زبان سایر اقوام تنها منجر به نادیده گرفتن حق آموزش زبان مادری می‌شود.حقی که قومیت‌های متنوع ایران را در دام احساس نادیده گرفته شدن و عدم توجه حکومت به حقوق آن ها می‌اندازد . در این میان به نظر می رسد بر طرف کردن خلا های قانونی، بلاتکلیفی‌هایی که اقوام در آموزش زبان مادری خود با آن رو به رو هستند را تا حدی بر طرف کند."

 

 هرچند که جناب خرمشاهی نگاه نسبتا مثبتی به مقوله آموزش زبان های بومی درمدارس دارد و تنها عضوی از فرهنگستان است که از اصول قانون اساسی در ارتباط با موضوع سخن به میان می آورد اما درکلام او همچون بعضی از همکارانش نوعی نگرانی مبنی بر مساوی دانستن آموزش زبان های محلی با جدایی طلبی قابل مشاهده است. همچنین وی میان آموزش زبان محلی و آموزش به زبان محلی تفکیک قایل میشودو از لسان برخی از همکارانش به آموزش زبان محلی در منزل تا سن 5سالگی واینکه درمدارس معلمین از زبان محلی برای توضیح دروسی که فارسی تدریس میشود استفاده میکنند اشاره میکند .دراین خصوص بایدسوال کرد اگر آموزش شفاهی زبان محلی در منزل ازسوی پدرومادر به فرزندان ،آموزش کاملی محسوب میشود پس برای فارسی زبانها هم که درمنزل فارسی می آموزند رفتن به مدرسه ضرورتی ندارد! اینگونه اظهارات ازسوی یک متخصص تعجب برانگیز است .مگر میشود زبان را صرفا شفاهی آموخت ؟ توسعه وماندگاری زبان به الفبای آن است .اینک که الفبای فارسی در زبانهای بومی هم کاربردیست بنابراین آموزش این زبانها درمدارس سهل تر خواهدبود. درمورد اینکه معلمین اززبان محلی برای توضیح مطالبی که به زبان فارسی تدریس میشود بهره می برند نیز این ایراد وارد است که چنین روشی اساسا به معنی پاسداشت زبان رسمی وملی کشور هم نیست وهمین امر سبب بروز مشکلاتی برای دانش آموزان میگردد.

با بررسی دیدگاههای اعضای فرهنگستان زبان فارسی ،بنظر میرسداکثریت اعضای آن به موضوع تدریس زبانهای بومی در مدارس نگاه امنیتی دارند و جمع بندی روشنی از موضوع تدریس زبانهای محلی درمدارس ندارند.

 

درهمین حال نماینده سنندج در مجلس شورای اسلامی در واکنش به مواضع رئیس و اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی نامه ای را در وب سایت شخصی خود منتشر کردو این موضعگیری ها را کارشکنی و سنگ اندازی در راه دولت دانست. وی می نویسد:"طرح این موضوع از جانب دولت، ابتدایی ترین حقوق اقوام است، پس کسی که با این حقوق مخالفت می کند، بدون مطالعه موضع گرفته است و به نظر می رسد این شیوه موضع گرفتن دیگر در فضای سیاسی اکنون کشور و در شرایطی که استکبار برای منطقه ایجاد کرده است جایز و شایسته نیست و ایجاد فضای مه آلود و تبعیض آمیز خطا و هر کس در این زمینه مدعی چنین مطالبی باشد بدون تردید هماهنگ با نظر رهبری و نظام و مسئولین تصمیم گیر کشور نمیباشد و بهتر است ما به عنوان بردار مخالف حرکت نکنیم و آب در آسیاب دشمنان نریزیم. این مخالف خوانی‌ها در حالی صورت می‌گیرد که تدریس زبان عربی و انگلیسی سال‌هاست در دستور کار آموزش و پرورش قرار دارد و حتی در بعضی از مدارس غیر دولتی زبان فرانسه هم از مقطع ابتدایی آموزش داده می‌شود که این آموزش‌ها منافاتی با تدریس و آموزش و حفظ زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کشور نداشته است .از سویی قرار بر این بوده که تدریس زبان‌های قومی و محلی در طرح "پنجشنبه‌های بدون کیف و کتاب" یا در کلاس‌های انشاءو قرایت اجرایی شود بنابراین حتی در صورتی که این طرح به مرحله اجرا درآید به زبان فارسی لطمه ای وارد نخواهدکرد."

 

 

کلام آخر

 

به هرتقدیر دولت تدبیر وامید باید باستناد اصول مصرحه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و درراستای وفای به عهد نسبت به وعده های انتخاباتی گامهای عملی براساس تدوین برنامه های لازم بمنظور تحقق اصل 15 قانون اساسی درمورد تدریس زبانهای محلی در مدارس بردارد.بدیهیست هرگونه اقدامی نباید منجر به تضعیف زبان فارسی و وحدت ملی گردد بلکه باید تدریس زبانهای بومی درمدارس بعنوان محرکه اصلی تقویت وحدت ملی ومشروعیت ومقبولیت دولت و نظام جمهوری اسلامی گردد.

در همین راستا مناسب است کمیته ای مرکب ازنمایندگان اقوام مختلف اعم از نخبگان ومتخصصینی از دانشگاهها، وزارت خانه های علوم،آموزش وپرورش،مجلس شور ا ی اسلامی ،مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی امنیت ملی ،وزارت اطلاعات ،نویسندگان وشعرای برجسته ، احزاب سیاسی،نهادهای غیرحکومتی ،مراکز مطالعاتی وتحقیقاتی زیر نظر دستیار ویژه ریس جمهور درامور اقوام تشکیل گردد تا نسبت به تدوین چگونگی تدریس زبانهای بومی وبرنامه های درسی مربوطه در فرصت مناسبی که ازابتدا معین گردیده اقدام نمایندواگر نیازمند ارایه لایحه ای به مجلس شورای اسلامی باشد نسبت به تهیه آن نیز مبادرت نمایند. اولین اقدام می تواندتاسیس فرهنگستان زبانهای بومی درایران وسپرده شدن تهیه کتاب وبرنامه های درسی زبانهای بومی به این فرهنگستان باشد.اگر برای زبان مادری اقوام ایرانی به انداره زبانهای خارجی که در مدارس کشور تدریس می شود ارزش قایل شویم( که البته بسیار بیشتر ارزشمنداست) حداقل به میزان ساعاتی که در طول هفته به تدریس آن زبانهاپرداخته میشود برای تدریس زبانهای مادری وبومی هم زمان اختصاص می دهیم.نهایت اینکه حفظ عزت ایران وایرانی از پل عزت هرفرد ایرانی عبور میکندو اگر اقوام ایرانی را به سوی فراموش کردن زبان وفرهنگش سوق دهیم درواقع آنها را به سمت فراموش کردن وطنش هدایت کرده ایم.

 

ایران موزاییک اقوام است و هیچ تکه ای از آن نباید ترک برداردوکماکان باید باتامین تمام عیار حقوق آنها و تقویت عدالت فرهنگی ،اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی وامنیتی متصل بماندتا جایگاه واقعی خودرا در منطقه وجهان باز یابدتا نسلهای آینده ایران شاهد ایرانی آباد، آزاد وپیشرفته و خدا پسندانه باشند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 336419

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سارا TR ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
    11 5
    بر اساس قانون اساسی کشورمان اموزش زبان مادری و اموزش به زبان مادری حق هر شهروند ایرانی است که متاسفانه از ما دریغ شده است و این موضوع برای حفظ ایران ضروری است.لطفا چاپ کنید خبر انلاین
  • سعید A1 ۱۸:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
    9 8
    در ترکیه روز به روز آزادی اقوام و اقلیتها بیشتر و بیشتر میشود و حتی در حال تأسیس دانشگاه کردی هستند اما ما عکس آنها عمل میکنیم. آیا نباید از تجارب آنها استفاده کنیم؟ همه ما میدانیم دولت ترکیه نیز مانند آقایان فرهنگستانی فکر میکردند و توهمات خود را واقعیت میدانستند ولی بعد از کشته شدن هزار شهروند و به هدر رفتن میلیاردها دلار و سایر پیامدهای اجتماعی دیگر مجبور شدند حقوق اقوام و اقلیتها از جمله کردها و علویها را به رسمیت بشناسند. آقایان فرهنگستانی بین اقوام کینه و تنفر و واگرایی ایجاد نکنید. قلبها را بهمدیگر نزدیکتر کنید. اختلاف زبانی و یا تدریس به زبانها مختلف تهدیدی برای امنیت ملی نیست در سوئیس 7 میلیونی 4 زبان رسمی وجود دارد بلکه انکار حقوق مردم بسیار خطرناک استمثال: ترکیه. سوریه و عراق
    • بدیع الزمان A1 ۱۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۱
      8 10
      ترکیه و آزادی ؟؟/...کدام نماینده مجلیس بوده که به خاطر صحبت کردی به زندان افتاده؟؟خود اسم ترکیه برای کشوری که اینهمه کرد دارده ایراد داره...ایران در این مورد بسیار آزادتر عمل کرده که جای سوال دارد؟....
  • سینا پناهی A1 ۱۸:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۱
    8 3
    با سلام، بنده یک دانشجوی آموزش زبان انگلیسی هستم و در حال حاضر روی مقوله‌ی اقلیت‌های زبانی و نقش آن در آموزش و پرورش کار می‌کنم. جالبه که بدونید تحقیقات انجام شده در آمریکا و اروپا نشان داده که دانش آموزانی که زبان ماریشان با زبان معیار یکی نیست به طور چشمگیری در آزمون های سراسری استاندارد ضعیف‌تر از سایرین عمل می‌کنند و نسبت ترک تحصیل در این دانش آموزان همواره بسیار بیشتر بوده. دلیل این موضوع کم هوشی این دانش آموزان نیست؛ بلکه ضعف آن ها در درک مطالب در مدرسه است. کشور ما هم چندین ساله که با این موضوع درگیره ولی متاسفانه نه کار علمی در این زمینه انجام شده و نه کار عملی منطقی. تنها کاری که انجام شده دادن "سهمیه ی مناطق" به دانش آموزان اقلیت بوده که آن هم هیچ نوع اصل و پایه‌ی علمی نداره.
  • عباس2 IR ۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۵
    6 4
    موضوع جالبی که در این مقاله بود این بود که اولا اموزش به زبان مادری چه ربطی به اعضاء فرهنگستان زبان فارسی داره؟ دوما همونطور که تو مقاله فرموده بودند حتی تو مستعمرات انگلستان آموزش زبان مادری رایج بوده یعنی وضع ما بدتر از مستعمرات دویست سال پیش هست.
  • داود پوراکبریان نیاز A1 ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۸
    3 2
    زبان محلی در صدا و سیما بعنوان قویترین رسانه گروهی بلحاظ میزان ارتباط با زبان و لهجه مورد مکالمه : چرا در شبکه های استانی صدا و سیما وقتی به ظاهر به زبان محلی صحبت می شود به هیچ عنوان به دستور زبان آن زبان عنایت نشده بلکه حتی در حد قابل مقایسه با محاوره یک فرد عامی بیسواد نیز مشابهتی به زبان محلی مورد نظر نیز نیست؟ آیا سیاست های خاصی در جهت گلوبالیزاسیون و یکپارچه سازی مورد نظر است ولو به بهای اضمحلال فرهنگ و زبان اقوام مختلف کشور؟
  • س A1 ۰۸:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
    5 3
    با سلام آموزش به زبان مادری مبحثی است که در کشور آمریکا هم به هیچ وجه اجرایی نشده در کشوری که نه تنها از اقوام که از ملل مختلف تشکیل شده دوستی هم فرمودن دانشگاه کردی در ترکیه دانشگاه کردی در ترکیه با آموزش در مدارس متفاوته و البته اگه مورد مستندی در ترکیه برای دانشگاه کردی هست لینک بگذارند یا معرفی کنند ممنون می شویم.
  • س A1 ۰۸:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
    3 0
    در ضمن تعداد زبان ها. گویش ها، لهجه ها و در کل زبان های مادری مورد نظر برای این داستان، چه تعداد و با چه حجم بودجه ایه؟
  • سميعي A1 ۰۰:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۱/۳۱
    5 3
    خيلي جالبه، نمايندگان محترم دلشون به حال زبانهاي مادري سوخته تو همين منطقه ي آذربايجان به چند زبون صحبت ميشه ؟ تركي، تاتي، تالشي ، ارمني و ...همين زبان تركي متشكل از گويشهاي مختلفه اونوقت در كدوم منطقه كدوم يه از اين زبانها رو ميخواهيد اجبار كنين؟ يا در صورت مهاجرت افراد بايد شخص مثلا كرد زبان در مدرسه زبان مثلا تركي بخواند؟ اين كار اگر دلسوزي براي زبان مادري است بايد به دور از تعصب و عجله با باري متخصصين و جامعه شناسان و زبان شناسان برنامه ريزي دقيق شود كه متاسفانه شاهديم تمامي تصميمات در آموزش و پرورش مقطعي بوده و دائم در حال خطا و آزمون هستن آيا برنامه اي گذاشته ميشود كه به دانش آموزان ياد دهند زبان فارسي امروز ربان هيچ قومي نيست بلكه تاريخچه ي ارزشمندي دارد؟ ا