پیشنهاد جدید وزیر ورزش برای محدود کردن بودجه باشگاهها را میتوان جدی تلقی کرد. اگر چنین خواستهای محقق شود و باشگاههای فوتبال ایران، که تقریبا همگی از دولت، یعنی از جیب ملت ارتزاق میکنند، مجبور به حساب پس دادن و شفافسازی باشند، شاید خیلی از این ریختوپاشها جمع شود. ممکن است ارقام قرارداد و پرداختی به بازیکنان کمی منطقیتر شود و بالاخره شاید راهی پیدا شود تا فوتبالی که امروز نه تماشاچی دارد و نه درآمد، این همه خرج روی دست ملت نگذارد.
نیت آقای وزیر هم ظاهرا خیر است و باید کمک کرد تا حساب و کتاب فوتبال روشن شود، اما باید به اطلاع ایشان برسانیم که چنین اتفاقی به راحتی نمیافتد. اصلا بعید است راه به جایی ببریم. آقای گودرزی تازه آمدهاند اما انتظار این است که اگر با سازوکار فوتبال آشنایی ندارند با سازوکار مملکت آشنا باشند. با فسادی که تار و پود اقتصاد و روابط جامعه ما را در بر گرفته و البته زشتی آن در فوتبال هم بسیار آشکار است غریبه نباشند. میگویم چنین اقداماتی برای اصلاح وضعیت موجود جواب نمیدهد چرا که هیچ عاملی برای اجرا کردن آن وجود ندارد. فساد خانه را تا بیخ پوسانده. بازیکنی که بخشی از پولش را به دلال میدهد و برای گرفتن پول بیشتر حاضر به هر دغلکاری هست، نمیآید به این قواعد تن بدهد. مربی هم تن نمیدهد.
مربی که اساسا کارش این است که هر جایی میرود دستهای از بازیکنان یا کمکها را همراه خودش ببرد و برایشان پول کلان بگیرد و با مدیران و دلالها شریک باشد، چرا باید با شما همراهی کند؟ مربیای که عادت کرده قرارداد مخفی ببندد و با کمترین بازدهی هیچ مربی بزرگی را در جهان به رسمیت نمیشناسد و دائما قرارداد خودش را با مورینیو مقایسه میکند، چرا باید به اصلاحات روی خوش نشان بدهد. بازیکن میگوید قیمت من چند صد هزار دلار است اما نمیگوید کدام باشگاه معتبر خارجی او را میخواهد. مربی هم میگوید هر سال باید قرارداد میلیاردی ببندد و مدیر برای فرار از هر برنامهریزی و فشاری میگوید چشم. شاید بگویید اگر مدیران سالم و دلسوزی داشته باشیم با این جریان اصلاحی همراهی خواهند کرد.
چنین مدیرانی را اگر پیدا کردید به ما هم نشان بدهید. مدیرانی که عادت کردهاند خودشان بابت نقل و انتقالات درصد بگیرند و هرچقدر بیشتر در باشگاه بمانند، بیشتر گیرشان میآید، چرا باید با شما همراهی کنند؟ مدیران دلال. مدیران کوچکی که باید با نام مربی و بازیکن بزرگ هوادار را ساکت و عمر مدیریتشان را طولانی تر کنند. مدیری که میگوید از چک شخصیاش دارد برای باشگاه فداکاری میکند، که ماشین شخصیاش را به بازیکن میدهد تا او را ساکت کند، اما نمیگوید که آن چکهای برگشتی کجا نقد میشوند و بابت نقد شدنشان چقدر گیر چه کسی میآید. نمیگوید که ماشین شخصیاش چقدر میارزیده و آن را چند با باشگاه و بازیکن حساب کرده. مدیرانی که دائم در حال حسابسازیاند و به همین خاطر حاضر نیستند دفاتر مالیشان را به کسی نشان بدهند. که سالهاست میگویند، دارند از جیب خرج میکنند اما جالب است که وضع مالیشان هر روز بهتر میشود. اینها میخواهند تن به اصلاحات و سقف بودجه در فوتبال بدهند؟
شاید بگویید که مدیرانی میآوریم زلالتر از آب. خواب دیدهاید. این سیستم آلوده که برایتان تصویر کردیم هر چشمه زلالی را نابود میکند. اگر کسی بخواهد درست کار کند در این سیستم دوام نمی آورد. اصلا روشهایش جواب نمیدهد. مثل این است که در اتوبانی که همه قیقاج میروند، شما بخواهید مستقیم و با سرعت قانونی رانندگی کنید. اولین عامل تصادف خود شما خواهید بود. اصلا امکانش را ندارید.
پس شاید بهتر باشد که آقای وزیر دست از رویاپردازی بردارند و این همه آلودگی را باور کنند. اگر بتوانید مدیرانتان را وادار کنید کمی، تنها کمی دست و پایشان را جمع کنند، که تنها کمی به قانون تن بدهند و از ریخت و پاش بکاهند و کمتر به فکر دلالی باشند، بردهاید. اگر وادارشان کنید دخل و خرج واقعیشان را ارائه دهند، بردهاید. محدودیت و سقف گذاشتن دیگر خیلی فانتزی است.
در پایان این مطلب شاید کسی بپرسد که معنای حرفهایم این است که آیا فقط روزنامهنگارها پاک هستند و بقیه ناسالماند؟ میگویم حتی روزنامهنگاری ما هم وسط این همه عفونت عمرا میتوانست و میتواند پاک بماند. ما هم تقریبا همه آلودهایم. و این مطلب میتوانست آن تک و توک مدیر سالم و مربی پاکدست و بازیکن بااخلاقی را که از این جریان عمومی جدا هستند بیازارد. اما مطمئنا نمیآزارد؛ آنها خودشان واقعیت را میدانند و از آن رنج میکشند و از بازگویی آن نخواهند رنجید. شما هم از شنیدن واقعیت نهراسید آقای وزیر. حقیقت به همین اندازه پلشت است. ما همه آن را میدانیم. شما هم خودتان را گول نزنید.
251 43
نظر شما