سعید جعفری پویا
انتخاباتی که بیشتر شبیه یک نمایش کمدی است که حتی لبخند را هم بر لب مخاطبان نمینشاند. صحنهآرایی کاملاً قابل پیشبینی، با بازیگرانی انگشتشمار که میدانند چگونه نقش خود را ایفا کنند. اینها شرححال انتخابات مصر است. جایی که ژنرال سیسی قرار است در مقابل رقیب از پیش باختهاش، حمدین صباحی بایستد و مردم با رأیی قاطع کودتاچی را راهی کاخ ریاست جمهوری کنند. پیرامون تحلیل شرایط کنونی مصر و چشمانداز آتی تحولات این کشور با جعفر قنادباشی گفتگویی انجام دادیم که در ادامه مشاهده میفرمایید:
مردم مصر از دیرباز نگرش مثبتی نسبت به نظامیان این کشور داشتهاند و از زمان ناصر نوعی نگاه ناجی گونه از سوی مردم نسبت به ارتشیان وجود داشته است. حال در شرایط کنونی و با توجه به تغییرات رخ داده، آیا هنوز چنین نگاهی نسبت به سیسی وجود دارد؟
در خصوص مسئله نگاه مردم به نظامیان باید این نکته را مورد توجه قرارداد که اصولاً ریشه این محبوبیت نه به جمال عبدالناصر و برخوردهای او در مقابل اقتدارگرایی و خودکامگی حکومت وقت بازمیگردد. مقابله ناصر با ظلم و ستم باعث شد تا نوعی تصور استبداد ستیزی از نظامیان در باور مردم مصر نقش بندد. از سوی دیگر مسئله برخورد و جنگ با اسرائیل دیگر مولفه ای است که سبب میشود جامعه مصر نسبت به نظامیان نگرش مثبتی داشته باشد. حال این فرد هر که میخواهد باشد؛ مهم این است که مقابل اسرائیل بایستد. ناصر و بعدها انور سادات به همین دلیل توانستند محبوبیت قابلتوجهی نزد اذهان عمومی مصر پیدا کنند. هرچند سادات با کمپ دیوید قدری دچار تقلیل جایگاه شد اما جنگ 1973 تا حد زیادی باعث محبوبیت سادات شد. بر این اساس باید توجه داشت که محبوبیت ارتش و نظامیان نه بر اساس لباسشان، که به دلیل عملکرد استبداد ستیز و همچنین مقابله با اسرائیل است. به عنوان مثال بعد از جنگ لبنان با اسرائیل، بسیاری از مصریان نام رهبر حزبالله لبنان را بر فرزندان خود گذاشتند، درحالیکه سید حسن نه مصری بود و نه نظامی.
اما پس از تحولات موسوم به بهار عربی در مصر، به دلیل عملکرد ارتش و شخص طنطاوی، محبوبیت ارتش بین مردم بسیار بالا بود و طبق نظرسنجی موسسه گالوپ، حدود 90 درصد جامعه مصر از عملکرد ارتش در خیزشهای آن زمان رضایت داشتند.
در ابتدا باید اشاره کنم که اصولاً نتایج نظرسنجیهای موسسههای غربی اینچنینی چندان نمیتواند منطبق بر واقعیات باشد و آنها نتیجهای که میخواهند را به نمایش میگذارند. به عبارت بهتر بدیهی است که وقتی شما نظرسنجی را در میان قشر خاصی از مردم انجام میدهید نتیجه چه خواهد بود، حال آنکه بخش قابلتوجهی از جامعه مصر دیگر نظر مساعدی نسبت به ارتش و نظامیان ندارند. البته با این وجود باید پذیرفت که آقای طنطاوی در حوادث آن سال خود را از مبارک جدا کرد و سعی کرد نوعی برخورد بیطرفانهای با مسئله داشته باشد.
به مسئله انتخابات مصر بپردازیم. در شرایطی که تقریباً همه اطمینان دارند انتخابات این کشور روندی از پیش تعیین شده است و سیسی با آرای بسیار بالا پیروز خواهد شد، چرایی حضور حمدین صباحی کمی غیرقابلهضم است. او که خود را یک ناصریست و ناسیونالیست میخواند بر چه اساسی حاضرشده در این نمایش طنز حضور یابد؟
در خصوص انتخابات مصر باید اشاره کنم که در این مدت ندیدم حتی یک تحلیلگر بیطرف مصری، عرب و یا غربی مسئله انتخابات مصر را جدی بگیرد و حتی بسیاری آن را یک نمایش طنز و کمدی تلقی میکنند. در میان مصریان هم بیشتر این مسئله را به سخره میگیرند و تقریباً هیچ کس انتخابات 2014 مصر را جدی نمیگیرد. اما در خصوص حمدین صباحی باید توجه داشت که ایشان تقریباً هیچ جایگاهی در میان اقشار و احزاب مختلف مصر ندارد و با این کار بیشتر میخواهد خود را مطرح کند و احتمالاً امتیازاتی از دولت و سیسی دریافت کند. آقای سیسی و کودتاگران هم میخواهند با حضور فردی چون سیسی کمی جنبه دموکراتیک به انتخابات بدهند و چنین نمایش دهند که انتخابات یک گزینهای نخواهد بود. اما واقعیت این است که صباحی با این کار خود را منفور خواهد کرد و دیگر جامعه مصر هیچ حسابی روی او باز نخواهد کرد.
اما آقای حمدین صباحی در انتخابات 2012 با کسب 21.5 درصد آرا و پس از محمد مرسی و احمد شفیق توانست در جای سوم قرار گیرد و آن طور که شما میگویید فاقد جایگاه در جامعه مصر نیست.
فرمایش شما صحیح است اما شرایط 2012 با وضعیت کنونی متفاوت است و دیگر کسی انتخابات را جدی نمیگیرد و حضور صباحی با هدف تطهیر انتخابات باعث میشود که مردم این کشور به شدت از او زده شوند، اما شاید برای او که نه حزبی را دارد و نه پایگاه مردمی قابلتوجهی داشته باشد چنین حضوری بتواند منافعی را برای او به همراه داشته باشد.
اخوان المسلمین یکی از حقایق غیرقابل انکار جامعه مصر است. این جریان با ساختاربندی قوی و نهادسازیهایی که در مجموعه جامعه مصر ایجاد کرده نفوذ بالایی در سطوح مختلف اجتماع این کشور دارد. حال با شرایط فعلی و پس از اعمال محدودیتها، دستگیریها و مشکلاتی که برای این گروه ایجاد شده، شرایط فعلی اخوان چگونه است؟
همان طور که شما اشاره کردید اخوان جمعیتی است که در سراسر مصر نفوذ و تأثیر فراوانی دارد و مردم این کشور گرایش و علاقه فراوانی به این جنبش دارند. اما واقعیت این است که از زمان وقوع کودتا شرایط اخوان بسیار دشوار شده است و حتی رهبران درجه سه این جمعیت هم به زندان افتادهاند. هیچگونه امکان فعالیتی برای اعضا و طرفداران اخوان وجود ندارد و حتی عضویت در این جمعیت هم حمایت از تروریسم به شمار می رود و یک جرم محسوب میشود. بر این اساس باید توجه داشته باشیم که اخوان با وجود نقش و تأثیر بالا در تحولات مصر، در شرایط فعلی اصلاً اوضاع مناسبی ندارد و به شدت تحت تأثیر رهبران کودتا هستند. البته نباید از این نکته هم به سادگی گذر کرد که آقای سیسی و دوستانش نمیتوانند در درازمدت به این روند خود ادامه دهند و ناگزیرند به تدریج فضا را باز کنند. همین روزها هم اظهارنظرهایی از سوی سیسی شنیده میشود که حاکی از برداشتن بخشی از محدودیتهای وضعشده علیه اخوانیها است. از سوی دیگر عربستان هم به شدت از موج اخوان ستیزی و اخوان هراسی حمایت میکند. هر نویسندهای که مطلبی، پروژهای و طرحی را علیه اخوان اجرا کند مبالغی از ریاض به حسابش واریز خواهد شد. سعودیها تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا اخوان را نابود کنند و اجازه ندهند یک جریان اخوانی در یک کشور عربی به قدرت برسد.
با تمام آنچه گفته شد چشمانداز تحولات مصر را چگونه میبینید؟ آیا حکومت کودتا میتواند به فعالیت خود ادامه دهد؟
طبیعی است که انتخابات پیش رو پیروزی جز سیسی نخواهد داشت و در کوتاه مدت رهبران کودتا سعی خواهند کرد با دستآویز قرار دادن نام انتخابات خود را تطهیر کنند و مدعی شوند که با دموکراسی و انتخابات به قدرت رسیدهاند. اما با توجه به حجم مخالفتها بدیهی است که نمیتوان آینده چندانی برای آقای سیسی و دیگر رهبران ارتش متصور شد. هرچند احتمالاً آنها از پیروزی در انتخابات سرمست خواهند شد اما نباید از یاد برد که این شادی کوتاه مدت است.
49308
نظر شما