هر بلا زآسمان فرو آید- که آمد،بد جور هم آمد

هر بلا زآسمان فروآید/ گرچه بر دیگری قضا باشد/ بر زمین نارسیده می پرسد/ خانه انوری کجا باشد.(انوری)
بی شباهت به زلزله نبود با این تفاوت که به جای در هم کوبیدن تهران ازعمق زمین، پایتخت را از آسمان زیرو رو کرد.گله و شکایت و آه وناله از خشم و قهر طبیعت نکنیم که راه به جائی نخواهد برد و تاکنون کمکی به ابناءبشر نکرده است. دیروز در خیابان با مشاهده چهره های بهت زده و ناباور مردم، کما بیش میشنیدم عده ای میگفتند،چرا این بلا سرمان آمد؟ چی شده؟.از ناراحتی تعدادی رهگذران، جرات نکردم بگویم "خانم و آقای محترم این بخشی ازیک واقعه طبیعی یا به تعبیر عامیانه تر خشم طبیعت است وامری عادی. به من و شما وآه و ناله و رفتار و کارهایمان هم ربطی ندارد".اما خب وقتی در میان جمعی قرار میگیری که از دل یک اتفاق طبیعی و بسیار بسیار عادی به دنبال یک چرائی ذهنی هستند و اصرار دارند امور کاملا طبیعی و عادی را از زاویه ای غیر عادی ببینند چه میتوانی بگویی ؟. با این توضیح که اتفاقات طبیعی از این دست، اولین آنها نبود و آخرین هم نخواهد بود و در هرجائی میتواند رخ دهد،2 نکته مهم توجهم را به خود جلب کرد و هر دوتاسف آور.
1 - هر از چند گاهی در سطح شهر نمایشی تحت عنوان آمادگی در برابر حوادث طبیعی از جمله زلزله بر گزار و بر پا میشود که بیشتر من را یاد قستمی از سریال هزار دستان مرحوم علی حاتمی می اندازد. نه نیاز به توضیح و تذکر من دارد و نه شما از آن غافل، که مسایل عدیده و دهشتناک شهری مانند تهران با این گونه نمایش های شکسپیری مدیریت و حل نخواهد شد. معلوم نیست ستاد بحران چرا فکر میکند مصیبت تهران فقط میتواند زلزله باشد. گیرم تصور شما درست !!(که البته بسیار غلط)آیا این است شیوه مدیریت بحرانی که اینبار نه از دل زمین بلکه به سادگی از آسمان فرودآمد؟ رودست خوردن از طبیعت را تجربه کردید؟
تهران و احتمالا بسیاری از شهر های دیگر دیروز بهم ریخت ،آنهم با 15 دقیقه طوفان!!.وقایع دیروز بی پناهی تهران و دیگر شهر ها را به عریان ترین شکل ممکن به نمایش گذاشت و ثابت کرد نه زلزله ،حتی یک باد و خاک میتواند شهر را فلج کند. باید از طوفان وباد دیروز متشکر باشیم که بیدارمان کرد(شاید) لطفا عصبانی نشوید.وقتی عده ای فریاد میزنند" نه صرفا عمل مدیریت بلکه این نحوه تفکر و نگاه مدیریت شهری ست که باید در اداره شهرها تغییر کند"، لطفا بلافاصله آنها را متهم به نق زدن نکنید. البته این مسئولیت و مخاطب فریاد، تنها متوجه شهرداری تهران یا هر شهر دیگری نیست، بلکه حوزه ی عمومی تری از مدیریت را طلب میکند. اتفاق دیروز تهران به نظر من، مهر و لطف طبیعت بود نه خشم آن، که به مسئولان و مردم هشدار بدهد - که داد - حواستان جمع باشد در واقعه ای بدتر قضیه به همین سادگی نخواهد بود،نه نمایشی بلکه واقعی خود و مردم را آماده کنید.به هر حال خوشتان آمد رو دست خوردن از طبیعت را!!.
2- خیلی متعجب شده ،زمانی که دیدم عده ای دور ماشینی مدل بالا وصدمه دیده در خیابان شریعتی جمع شده و میگویند"حقش بود،کاش آتش گرفته بود،کاش دو نیم شده بود و....". نمیدانم صاحب اتومبیل آنجا بود یانه؟ اگر بود جرات اعلام حضور نداشت و تحمل نیش و تمسخر را ایضا، اما به نظر شما این رفتاری شایسته است؟ این روح انتقام گیری و کینه نشانه چیست؟آنهم دربروز مصائب نسبت به همنوع. تشفی خاطر یافتن از نابودی دارائی و مال وجان دیگران ما را چه سود؟ آنهم با قضاوت های شخصی وعجولانه و بی مبنا که بلای جان خیلی هادر جامعه شده است.ما را چه شده است؟امیدوارم طوفان دیروز خیلی ها را بیدار و هوشیار کرده باشد. آیا شما هم امیدوارید؟matinmos@gmail.com