کیهان که در سرمقاله خود تلویحا سرنوشتی مشابه بی نظیر بوتو را برای خاتمی پیش بینی کرده می نویسد:یک سؤال اساسی وجود دارد .آیا کار جریان تندرو در مواجهه با کاندیدای خاص به ترور شخصیت محدود می شود؟ هدف تندروها از حضور در عرصه انتخابات بالابردن هزینه نظام است نه سود رساندن به روند آن و به رسمیت شناختن نتایج انتخابات. آیا آنان وقتی در یک روش به بن بست می رسند به روش دیگر روی نمی آورند؟
در ادامه این سرمقاله آمده است:
تندروها معتقدند: «کاندیدای خاص آنقدر از سوی جریان رقیب- اصولگراها- تخریب می شود که یک دو قطبی شکل می گیرد. دو قطبی که البته سر پیروز آن اصولگراها هستند ولی این پیروزی با وجود یک کاندیدای زخم خورده برای نظام سیاسی خوشگوار نخواهد بود» این تحلیل که البته از ذهن های علیل برمی خیزد مبنای یک فعالیت ذیل عنوان شرکت در انتخابات ولی در واقع برای برهم زدن فضای انتخاباتی می باشد.
دربخش دیگری از مطلب کیهان می خوانیم:فعلا «کاندیدای خاص»بعله را با اکراه گفته است و نیم نگاهی به حضور میرحسین موسوی در انتخابات دارد تا بلکه مفری برای خروج از این مشکل پیدا کند در عین حال جریان افراطی تلاش می کند تا از یک سو با عملیات روانی روی کاندیدای خاص به او بباوراند که روز به روز وضع تو بهتر می شود و از سوی دیگر با عملیات روانی روی دو کاندیدای دیگر جریان بگوید شما رای ندارید و ما نمی گذاریم کاندیدای خاص کنار بکشد و در نهایت فرصت سوزی کنند و در هفته های آخر به کاندیدای خاص بگویند حالا می خواهی بمان و می خواهی برو.
نظر شما