هیلاری کلینتون در نهایت راهی آسیا شد. از زمان راهیابی هیلاری به وزارت امور خارجه، ایالات متحده و بسیاری دیگر از کشورها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا نخستین مقصد خانم وزیر را حدس بزنند. اهمیت استراتژیک نخستین مقصد خانم کلینتون همگان را بر آن داشته بود تا درصدد انتخاب مسیر او برآیند . هیلاری بلیط هر جای کره زمین را که دریافت میکرد آن منطقه تبدیل به اولویت دولت اوباما در حوزه سیاست خارجی میشد. بالاخره بانوی اول سابق ایالات متحده که حالا در دولت اوباما جامه وزیر امور خارجه را بر تن کردهاست،آب پاکی را بر دست همگان ریخت. قرعه به نام آسیا افتاد. نخستین سفر هیلاری یک هفته به طول خواهد کشید. ژاپن،کرهجنوبی،چین و اندونزی چهار کشوری هستند که نخستین میزبانهای خانم وزیر به شمار میروند. این سفر به هزار و یک دلیل از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.
اوضاع اقتصادی آسیا از دهه هفتاد تا کنون بیهیچ شکی پیشرفت های بسیاری کرده است. اما این تنها این روی سکه است که جهانیان همه کم یا بیش از آن باخبرند. اما آن روی سکه که چندان هم بر همگان عیان نشد،توسعه نظامی کشورهای آسیایی بود. اگر تا دو دهه پیش تمامی توان نظامی آسیاییها به تسلیحات زمینی محدود میشد این روزها انواع موشکهای زمین به هوا تنها بخشی از توانایی این کشورها به حساب میآید. آسیا این روزها در گیر و دار ارزشهای ملیگرایانه و البته توسعه تسلیحات است. درست در شرایطی که اروپاییها درگیر بحران اقتصادی بیسابقهای هستند آسیاییها چندان در این گرداب اسیر نشدهاند. همین اوضاع اقتصادی به نسبت خوب و شرایط نظامی در حال پیشرفت است که آسیا را در آستانه عصری جدید از تکنولوژی قرار دادهاست.
دولت رئیسجمهوری چهل و سوم هم به خوبی بر اهمیت منطقه آسیا واقف بود اما بوش و همراهانش آنچنان درگیر مسائل عراق و افغانستان بودند که آسیا و کشورهای مهم قرار گرفته در آن به دست فراموشی سپرده شدند. البته دغدغههای امریکا در زمان باراک اوباما هم تفاوت چندانی نکردهاست. هنوز هم افغانستان و عراق و البته با رعایت اولویت در صدر مسئولیتهای اوباما قرار دارند . اوباما توان تغییر دادن ارثیه باقی مانده از بوش را در چنته ندارد . اما دولت باراک اوباما ذکاوت خارقالعادهای از خود نشان داد. هیلاری کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه امریکا قرار نیست وقت خود را مانند کاندولیزا رایس در خاورمیانه یا افغانستان و پاکستان هدر کند. این بار باراک نمایندگان ویژهای را با هماهنگی هیلاری راهی خاورمیانه و اسیای جنوب شرقی کرد تا به راحتی بتواند به سایر مناطق مهم سفر کند . آسیا از اهمیت فوقالعادهای نزد ساکنان کاخ سفید برخوردار است. هیلاری هم قصد دارد توجهی که این منطقه لایق آن است را به تصویر بکشد.
در دولت بوش موضع کاخ سفید در برابر آسیا بسیار مبهم بود. بوش ترجیح میداد در خفا ژاپن و هند را چه از نقطه نظر نظامی و چه دیپلماتیک تقویت کند تا در مواقع لزوم در برابر امپراطوری در حال گسترش چین بایستند. البته چین به ظاهر از متحدان ایالات متحده بود.البته باراک اوباما هم چارهای جز تبعیت از همین استراتژی ندارد. تفاوت اما در میزان وقت و انرژی است که اوباما برای پیاده کردن این استراتژی میگذارد. نیمی از استراتژی ایالات متحده در قبال کشورهای اسیایی با همین سفر خانم هیلاری مشخص شد. هیلاری نشان داد که میخواهد در طول چهار سال آینده بیش از هر منطقه دیگری به آسیا سفر کند .
هیلاری با ذکاوت خاصی اندونزی را به برنامه سفری خود اضافه کرد. بسیاری از تحلیلگران نه چندان خبره ادعا میکنند که از آنجا که باراک چند سال از دوران کودکی خود را در اندونزی گذرانده است،هیلاری این کشور را به لیست خود اضافه کردهاست.اندونزی بزرگترین کشور مسلمان و البته چهارمین کشور پرجمعیت است. اندونزی به نسبت تایلند از ثبات سیاسی بیشتری برخوردار است و اوضاع حاکم بر آن از مالزی و سنگاپور هم بهتر است . اندونزی اما نمونهای از جامعه دموکرات مسلمان است.
اگر نخستین دور ریاست جمهوری جورج بوش را دوران مبارزه با تروریسم بدانیم و دوره دوم را زمانی برای گسترش دموکراسی و آزادی،می توانیم اندونزی را نمونه بارزی از تجربه همین دو دوره بدانیم. دولتمردان این کشور موفق به شناسایی و دستگیری عاملان حملات تروریستی بالی شدند. بعد از آن نوبت به برگزاری انتخابات دموکراتیک رسید. اوباما و کلینتون با اضافه کردن نام این کشور به لیست نخستین سفر خانم وزیر نشان دادند که به خوبی بر اهمیت استراتژیک اندونزی در منطقه واقف هستند. اندونزی برخلاف عربستان سعودی کشوری مسلمان است که اسلام در آن تنها دین است و نه الگوی حکومتی. اسلامی که در اندونزی در حال جریان است در حقیقت همان اسلامی است که ایالات متحده به دنبال آن است. اسلامی که حضور سایر ادیان را بپذیرد.
ایالات متحده به خوبی دریافته است که با توجه به گسترش نفوذ اقتصادی چین در منطقه آسیا شرقی تنها راه برای حفظ منطقه سفرهای گاه و بیگاه به اندونزی و کشورهایی نظیر آن است. در این میان کشورهایی نظیر تایلند و سنگاپور ترجیح میدهند به جای پذیرش حاکمیت چین که به نوعی آنها را بخشی از خود میداند با ایالات متحده بسازند که اعتراضی به استقلال آنها ندارد.
منبع : آتلانتیک 14 فوریه 2009/ ترجمه : سارا معصومی
نظر شما