۰ نفر
۳۰ دی ۱۳۸۸ - ۰۷:۲۸

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی هادوی ‌تهرانی، نخستین روحانی اینترنتی در ایران است که از 17 سال قبل، پاسخ‌گویی به پرسش‌های دینی در شبکه جهانی اینترنت را آغاز کرده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی هادوی ‌تهرانی، نخستین روحانی اینترنتی در ایران است که از 17 سال قبل، پاسخ‌گویی به پرسش‌های دینی در شبکه جهانی اینترنت را آغاز کرده است. وی هم اکنون استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، رییس هیات علمی بعثه مقام معظم رهبری و آشنا به چهار زبان خارجی است. این استاد حوزه که برای نخستین بار در این عرصه، درس خارج خود را با دیتا پروژکتور عرضه کرده و سفرهای متعدد علمی به خارج از کشور داشته است به پرسش‌های مرکز خبر حوزه درباره تحول در حوزه پاسخ داد و بر ضرورت توجه به سنت‌ها و اصالت‌های حوزوی تاکید کرد.

 به نظر شما تحول در حوزه های علمیه تا چه اندازه ضرورت دارد؟
- تحول در حوزه لازم است و حیات یک ساختار پویا،مرهون تحول مستمر آن ساختار است و این امر دغدغه جدیدی برای حوزه نیست، یادم هست در اواخر حیات حضرت امام (ره) برخی از دوستانی که همین تردید و دغدغه را داشتند با مقام معظم رهبری که در آن موقع رئیس جمهور بودند،تماس گرفتند و قرار شد مقدمات یک اجلاس برای بازنگری در مسائل حوزه فراهم بشود و امام،پیامی دادند که معروف به منشور روحانیت شد و علما،فضلا و مدرسین حوزه مشارکت گسترده ای در آن اجلاس داشتند. بعدها که مقام معظم رهبری مسئولیت رهبری را بر عهده گرفتند: داستان تحول به صورت جدی مطرح بود.به خصوص بعد از اولین سفر رسمی ایشان به قم و سخنرانی در مدرسه فیضیه،ستادی در حوزه که مدیریت آن با آیت الله استادی بود تشکیل شد.در آنجا به همت جمعی از دوستان فاضل کار کارشناسی مفصلی انجام شد.به هر حال می خواهم عرض کنم که دغدغه تحول در حوزه دغدغه جدیدی نیست و همواره در حوزه مطرح بوده است، اما در دوره های مختلف افت و خیز داشته است.

 پرداختن به موضوع تحول با چه آفت هایی ممکن است همراه گردد؟
- عدم شناخت دقیق از ساختار و ارزشهای نهفته در حوزه باعث می شود که ما محاسن حوزه را در بازسازی آن از دست بدهیم.اگر محاسن بخواهد فدای تحول شود، من تحول را فدای محاسن می کنم.علی رغم اهمیت تحول در حوزه،شناخت دقیق حوزه و ارزشهای حوزوی بسیار مهم است. بازنگری،بازشناخت و احیاء سنت های حوزوی فراموش شده ما را به بسیاری از مواردی که که در تحول به دنبالش هستیم،می رساند.گاهی اوقات این سئوال را می پرسند که در مجامع علمی دنیا چه چیزهایی است که ما بتوانیم از آنجا الگو بگیریم و در حوزه استفاده کنیم،من معتقدم آنها خیلی چیزی ندارند که به ما بدهند.

چطور؟
- آنها چیزهایی که دارند از حوزه های اسلامی گرفته‌اند، یعنی اگر شما بروید به دانشگاههای سوربن، اکسفورد،کمبریج و ... می ببینید اینها سنت‌های حوزه ها را که در جریان ارتباط اسلام و اروپا و نیز جنگهای اندلس و صلیبی منتقل شده،حفظ کرده اند؛شما معماری سنتی اسلامی را می توانید در معماری آکسفورد ببینید،اینها حتی در معماری تحت تاثیر بوده اند.

 برای تحول واقعی در حوزه چه باید کرد؟
- باید با دقت خود حوزه و توانایی های حوزه را بشناسیم، یعنی به جای اینکه به فکر این باشیم که با نگاه به بیرون و الگو گرفتن از مراکز آموزشی برای حوزه نسخه نویسی کنیم،به فکر بازنگری در ریشه ها و هویت اصلی حوزه باشیم.ما الان گرفتار ضعف شده ایم،باید ببینیم چطور یک روزی حوزه جلوتر از تحولات عالم حرکت می کرده و امروز این اتفاق نمی افتد.حوزه در سنت نبوی و سنت اهل بیت (ع) ریشه دارد.اساسا بنیانگذار حوزه های علمیه،شخص پیامبر اکرم (ص) و در ادامه ائمه اطهار (ع) بوده اند.البته به این دلیل که بروز و ظهور حوزه امام صادق(ع) فراوان شد،آن چه شهرت گرفته در خصوص ایشان است، ولی معنایش این نیست که ائمه قبلی فاقد این حلقه ها بودند.ما امروز می بینیم که ابن عباس شاگرد تفسیری علی بن ابی طالب (ع) است، واقعا ایشان حوزه درسی به این معنا داشته است و خود پیامبر اکرم (ص)،اولین معلم و تاسیس کننده حوزه های علمیه بوده است لذا سنت های موجود در حوزه بسیار ارزشمند است و تغییر ساختار حوزه و بی توجهی به این سنت ها، امکان از بین رفتن سنت ها را دارد.

 توجه امام خمینی(ره) به موضوع تحول در حوزه چگونه بوده است؟
- امام(ره)،پیشگام تحول در حوزه بوده است، اگر بخواهیم از کسانی که به نوعی در حوزه ها تحول ایجاد کردند،نام ببریم با قطعیت می توانیم از امام(ره) نام ببریم که بارزترین چهره در تاریخ تفکر اسلامی است،البته امام(ره) این نگرانی را داشتند که مبادا اصالت ها از بین برود، لذا بر فقه سنتی جواهری تاکید می کردند.در عین حال باید توجه داشت که فقه سنتی به معنای تقلید از فتاوای گذشتان و یا تکرار آنها نیست که خود امام رحمت الله علیه چنین نکردند. 

 بایسته های توسعه و تقویت فرهنگ تحول در حوزه چیست؟
- اولا باید ریشه ها و اصالت های حوزه را درک و نقاط قوتی که در گذشته بوده بازشناسی کنیم.ثانیا گرایش ها و در واقع کشش ها را در حوزه بشناسیم.آن کسانی در حوزه موفق بوده و خواهند بود که بتوانند در عین نوآوری،حریم و مرزها را حفظ کنند.نوآوران واقعی برای حوزه شخصیت هایی مثل صدرالمتالهین،خواجه نصیرالدین طوسی،شیخ طوسی، علامه حلی، شهید صدر و حضرت امام بوده اند.
برای تقویت فرهنگ تحول باید به سوی تحول ضابطه مند برویم و این کاری نیست که یک گروه بتواند انجام بدهد بلکه نیازمند مشارکت عمومی تمام حوزه است البته هر کس سهم خود را دارد.باید با مدیریت صحیح،نگرانی هایی را که احیانا بابت حفظ اصول بین مراجع و مدرسین وجود دارد،رفع کنیم.این تصور غلطی است که بعضا می گویند جوانها دنبال تحول هستند و آنهایی که سن بیشتری دارند مخالفند؛اینطور نیست بزرگترهای حوزه پیشگامان تحول در حوزه بوده و هستند، خود اینها اجتهاد را به ما یاد داده اند، اما این نگرانی بوده و هست وقتی در خود مقام معظم رهبری و سایر بزرگان هست که ارزشها و معیارها حفظ بشود و همه به دنبال این هستند که معایب رفع و محاسن حفظ شود، همه به دنبال این هستند که نوآوری با حفظ اصول و معیارها باشد و این خیلی مهم است، ما نیازمند آگاهی و شناخت دقیق از حوزه است.بعضی ها یک ظواهری از بیرون را ملاحظه می کنند و فکر می کنند که خیلی قوت دارد، بدون اینکه واقعیت این ظواهر تحلیل شود،الگو برداری می کنند.

 تحلیل شما از نظام آموزشی موجود در مراکز آموزش عالی چیست؟
- به عنوان مثال ساختار آموزشی نوین در ایران،دستاورد غرب است؛این دانه ای که غرب کاشته است برای این نکاشته که ایران از آن بهره‌مند بشود، این را کاشته که خودش از آن بهره ببرد، درست است که ما بعد از انقلاب سعی کردیم از این دانه برای خودمان بهره ببریم، ولی خیلی وقت ها این دانه آن هدف را تامین می کند و ما نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم، بسیاری از بهترین تحصیلکرده های دانشگاهی ما نهایتا جذب آنجا می شوند، شاگرد اول های المپیادهای ما در بهترین دانشگاه های آنها جذب می شوند و اصلا اگر جذب نشوند خلاف قاعده است، بنابراین به این دانشگاه داخلی نمی شود نگاه کرد و الگو برداری کرد. بنده از ابتدا در بحث وحدت حوزه و دانشگاه به این نکته تاکید داشتم که دانشگاه باید به حوزه نگاه و الگوبرداری کند تا بتواند جریان خود را اصلاح نماید،حوزه نمی تواند به دانشگاه نگاه کند.به اصطلاح آواز دهل شنیدن از دور خوش است، من نمی گویم هر چه در بیرون است خوب نیست، ولی اینقدر که تصور می شود نیست. من یک وقتی خدمت حضرت آیت الله فاضل (ره) نکته ای عرض کردم، ایشان فرمودند که تو با نظم در حوزه مخالفی، عرض کردم نه من به شدت معتقد به نظم هستم، اما نظم هر ساختاری متناسب با خود آن ساختار باید باشد، گفتم آقا اگر شما نظم یک سربازخانه را بخواهی بیاورید به حوزه این کمک به حوزه نیست، این نظم،آنجا به درد می خورد، اما اینجا به درد نمی خورد حتی نظم دبیرستان را بیاورید این هم به درد نمی خورد متاسفانه بعضی وقت ها به اسم اینکه می خواهیم حوزه نظم پیدا کند الگوبرداری های خیلی ابتدایی از نظم هایی می کنیم که موفقیتش مشخص نیست و اینجا صدمه می بین.
ما در حوزه دستکاری کرده و یکسری برنامه های جدید آورده ایم.امروز اگر می خواهیم تحول در حوزه مدیریت بشود واجب است مدیریت حوزه بیاید و کل کارهایی را که در طول این سی سال اتفاق افتاده است،منصفانه بررسی کند و ببیند که ما واقعا چقدر موفق بوده ایم و چقدر نقطه ضعف داشته ایم، آنگاه موفقیت ها تقویت شود و نقطه ضعف ها قوت پیدا کند.یک وقتی حضرت آیت الله فاضل فرمودند که «می خواهیم حوزه ای داشته باشیم که به جای یک شیخ انصاری صدها شیخ انصاری پیدا بشود» بنده به جسارت و فضولی عرض کردم که می ترسم یک دستکاری بکنید که همان یک دانه هم پیدا نشود؛البته ایشان چند سال بعد من را احضار کردند و گفتند که فلانی! چند سال گذشته یک مطلبی را گفتی، حالا من رسیده ام که آن بحران دارد اتفاق می افتد.واقعا باید آسیب شناسی کنیم که چه تعداد طلبه مستعد و با عشق و علاقه به حوزه آمدند و دلزده شدند و چرا اینگونه شده است.چه باعث شده است که اینها بروند و احیانا بعضی ها منحرف شوند؟
بنده از نزدیک شاهد بودم که چه آدمهایی با چه زحمت هایی آمدند خود را به حوزه رساندند و بعد دلزده شدند ما باید این را بفهمیم و درمان کنیم.

 در مجموع ارزیابی شما از شرایط فعلی حوزه چیست؟
- معتقدم همین حوزه با تمامی کاستی هایی که دارد قطعا قوی تر از تمام دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور است.ممکن است در آنجا تک دانه هایی شکوفا شوند، ولی در کلیت،اینجا قوی تر است.بنده دانشجو بوده ام و هم اکنون در وزارت علوم،رییس گروه فقه و حقوق شورای بررسی متون هستم و یکی از بنیانگذاران رشته فلسفه در دانشگاه صنعتی شریف به شمار می روم و با اطلاع عرض می کنم که هیچ یک از مراکز آموزش عالی در برایند،کارشان به قوت و توان حوزه نیست و حتی این حوزه فعلی از بسیاری مراکز آموزشی دنیا جلوتر است. 

 ارتباط علمی حوزه با مجامع علمی جهان چه برکاتی می تواند داشته باشد؟
- یکی از مشکلات حوزه این است که جزیره بسته است و تعاملش با دنیا کم است، اما اگر همین حوزه با دنیا تعامل علمی پیدا می کرد، اگر همین حوزه می توانست مفاهیمی که تولید کرده به دنیا عرضه کند می دیدید که چقدر با بهت جهانیان روبرو می شد.کسی از حوزه توقع ندارد که ماهواره و یا موشک به آسمان بفرستد ما کار خودمان را انجام می دهیم.

 نظر شما در خصوص توسعه دانش های دینی در حوزه چیست؟
- یکی از ضعف های حوزه این است که ما به همه علوم اسلامی سهمی را که شایسته آنها بوده، نداده ایم؛نمی گویم سهم همه مساوی باشد ولی سهم شایسته ای که باید به کلام،فلسفه و یا تفسیر داده می شد،نداده ایم البته تلاشهایی شده و مراکز تخصصی ایجاد شده، اما حوزه، حوزه فقه و اصول است و غنی ترین تحقیقات و پژوهش ها در این بخش قرار دارد.بنابراین یکی از کارهایی که باید بشود همین توسعه دانشهای دینی در حوزه و بازگشت به سنت های حوزه کهن است.البته توجه به این سنت ها به معنای عدم بهره مندی از ابزار روزآمد نیست. 

 برای بهره مندی از امکانات و روش های بیرونی چه ظرافت هایی را باید مورد توجه قرار داد؟
- تصور اسلام از علمای دین با تصور مسیحیت کاملا متفاوت است.در مسیحیت،روحانی واسطه بین خدا و خلق است، اما در اسلام،عالمان دین را داریم که اینها متخصصان دین هستند، بنابراین در اسلام به هویت علم خیلی اهمیت داده شده است.اسلام با این ادعا به میدان می آید که اگر شما بدانید به من اعتقاد پیدا می کنید، بر خلاف تصوراتی که در مسیحیت وجود دارد که بین علم و دین تنافی است و مثلا فرقه هایی در مسیحیت داریم که می گوید ایمان برای حوزه های جهل انسان است، لذا بعضی از اندیشمندان غربی در نیمه اول قرن بیستم و برخی اکتشافات علمی،تعبیر به مرگ خدا کردند و راسل در آخرین جشن تولدش گفت که دیگر دوران دین گذشته است.در حالی که در اسلام،علم فی نفسه مقدس و ارزش است و در قرآن و روایات بر علم و عالم تاکید شده است.همه اینها نشان می دهد که برخلاف تمدن جدید که علم را مصدر اقتصاد و ارزش های مادی قرار داد،اسلام برای علم هویت قائل است و تاکید می کند که با یادگیری علم می توانی به خدا نزدیک شوی و در همین دین بحث ارشاد جاهل به عنوان یک واجب مطرح می شود.حتی علوم تجربی و طبیعی حداقل از زمان امام صادق(ع) در متن حوزه های علمیه بوده است و این آمیختگی موجب می شد که علماء فیزیک و شیمی،همه جا قدرت خدا را می دید اما امروز دانشمندان غربی همه چیز را با نگاه مادی می بینند.خب با این اوصاف اگر ما بدون توجه به زیر ساخت های سنتی خود،الگوهای غربی را در حوزه بیاوریم بلافاصله آثار و تبعات فرهنگی‌اش را می بینیم.ما گاهی اوقات می گوییم که طلبه های قدیم چنین و چنان بودند و طلبه های فعلی را مذمت می کنیم در حالی که ممکن است کاستی های موجود به خاطر دست کاری های ما در ساختار ها و بی توجهی به زیرساخت ها باشد.

 شما در مطالب خود تاکید زیادی بر بازگشت به ریشه ها داشتید.چرا؟
- برای اینکه بازگشت به ریشه ها زمینه را خیلی سریعتر آماده می کند و در آنصورت حوزه با دانشگاههای دنیا متفاوت می شود.شخصا وقتی به حوزه رسیدم دیدم اینجا چیزی را می شود به دست آورد که هیچ جای دنیا نمی شد به دست آورد و هنوز هم معتقدم که همینطور است.شاید همه فرصت این تجربه و یا صبر آن را ندارند،می آیند چند روزی می مانند و دلزده می شوند؛حوزه جایی است که اگر آدم حقیقتش را درک کند می بیند که اینجا چیزی می تواند به انسان بدهد و انسان می تواند به دست بیاورد که هیچ جای دیگر در دسترس نیست.

کد خبر 38534

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =