دویست و هشتاد و دومین روز

دویست و هشتاد و دومین روز، بهترین عنوان است اگر بخواهم بازهم برای دویست و هشتاد و دومین روز سال، مطلبی بنویسم؛ ششم دی ماه روز سردفتری!

"دویست و هشتاد و دومین روز"، بهترین عنوان است اگر بخواهم بازهم برای دویست و هشتاد و دومین روز سال، مطلبی بنویسم. و همان مطلب سال های گذشته، هنوز فریادی است از حنجره ای خاموش. چرا که امسال هم، دویست و هشتاد و دومین روز سال، همان ششم دی ماه است. و جملگی این روز را به عدد عمرمان، خواهیم دید.

لذا مادام که جامعةسردفتری، به خود نیاید و با گذشته اش، کنار بیاید (مبادا که چنین بادا!) و بر آیندةخویش نیندیشد و به آنچه که اکنون هست، به عنوان "کاتب بالعدل"،  باافتخار، نبالد؛ برآنم تا بر این عنوانِ آسمانی "دویست و هشتاد و دومین روز" که هرساله بر تارکِ روز ششم دی ماه می درخشد، اصرار ورزم.

به عبارتی شفاف و گویا؛ آنقدر این متن را به تکرار، خواهم گفت تا ششم دی ماه، به عنوان "روز سردفتری" در تقویم رسمی کشور به ثبت برسد.

باشد که در بیداری، به بیداری خویش بیندیشیم.

......................................

به همین دلیل و به بهانه ی پیش رو بودن روز سردفتری، ششم دی ماه 1392 این مطلب عیناً بازنشر می شود.

...

و خداوند زمین و آسمان‌ها را در شش روز آفرید!

 

تو که باشی خانه آرام است

پرندگان می‌خوانند

و

ماهیان حوض در تکاپوی رسیدن به هم

و چشم پنجره ی شهرمان

دیگر سپید نیست

از

انتظار!

 

با این همه دغدغه، شور آمدن صبح در سر دارم که بی‌خوابم!

 

نفس‌هایم، دمادم، امید می‌دمد و غزل آرزو می‌سرایم تا که همان رؤیاهایم ( - شاید -) در ششم دی‌ماه به طلعت بنشیند.

 

هر که سنگی از سر راه بردارد، عمل نیکی برای وی ثبت کنند و هر که بدی را نویسد مانند کسی است که بدان (بدی) عمل می‌کند.

و قرآن مجید، سررشته وحدت و یکپارچگی است. و خداوند از همه کارها ـ پیدا و پنهان ـ آگاه است.

 

 

گفتی بخوان ...

خواندم ....

گفتی بنویس...

گفتم چگونه؟

فرمود:

به عدالت!

 

همه، به شب و روز، بی‌آنکه هیچ سستی کنند، به تسبیح و ستایش او مشغول‌اند و هرجا فطرت سلیم از قید هوس آزاد شود، همچون قطب‌نمای سالم سوی حق می‌رود.

از دنیای کهن تا نظم نوین جهانی فقط شمه‌ای از تاریخ تراوش می‌کند و تاریخ هم جز به تلمیح سخن نمی‌گوید.

آن‌گاه که سایه ی زور با کیسه‌های زر ـ که جادوی بزرگ همه ی زمان‌هاست ـ بر مدینه ی فاضله‌مان سنگینی می‌کرد و خاموشی را به بهای گران می‌خرید، قانون الهی حاکم شد؛ که «کتاب خدا» راست‌ترین گفتارها و کلمه «تقوا» بهترین دست‌آویز است تا آزادانه آزاد شوی.

کتاب سعادت بشر - ''قرآن کریم''- را که ورق می زنی، انسانیت را تفسیر می کنی و به طولانی ترین آیه ی معجزه ی آخرین پیامبر خدا که می رسی، سردفتری را تعبیر!

و تاریخ ثبت ایران زمین را که نیک بنگری، هر سال آن که ورق می‌خورد، بر صفحه ی روزگار، شماره ی 282 هم دیده می‌شود؛ که خوش‌ترین خط ها، مستند به سندهایی است که به دقت و امانت ثبت و ضبط شده! و به حق، از آن اعتبار گرفته است.

 

و اما؛ کرم و کرامت، به حق‌جویی و تقوا و پرهیزکاری است. فرمود؛ قولوا لا اله الا الله تفلحوا که هنوز، شعله به جان‌ها می‌زند و فصل‌الخطاب بین حق و باطل است.

 

ای اهل ایمان، چون به قرض و نسیه معامله کنید تا زمانی معین، سند و نوشته در میان باشد و بایستی که نویسنده‌ای درستکار، معاملة میان شما را بنویسد.

 

و اکنون؛ دست ارادت می‌فشاریم. و سر تعظیم فرود می‌آوریم و پیشانی شکر بر خاک قرب الهی می‌ساییم که در روزگاری که ـ ناگفته پیداست ـ که دونان، هدفی جز اشباع شکم و انبار انبان و اقناع مال دنیا ندارند و به جلب رضای ارباب قدرت که زرشان در مشت، آماده ی ریختن و مشتشان در آستین، مهیای باز‌شدن است و به بوی قدرت و رنگ رنگارنگ دنیا و مافیها، هر بلاهتی را می‌پذیرند؛ عجبا! چه‌ها که نمی‌کنند!

 

آری! وقتی گل دچار خزان شد گلاب، عزیز و گران می‌شود؛

 

من از همیشه می‌آیم!

از تیک‌تاک ساعت تا سراب عمر، از محضر تا دفترخانه (و از دفترخانه تا دفتر الکترونیک اسناد رسمی)؛ خدمتی از سر راستی و درستی؛

عهدنامه‌ام، حق‌مداری؛

میثاق‌نامه‌ام، مردم‌داری؛

کلید کارهایم، قانون‌محوری؛

کاغذم، قناعت؛

جوهرم، نصفت؛

سرانگشتانم، عدالت؛

برخاسته از میان مردم؛ امین حاکمیت؛

این تشنه کام خدمت تا سیزده شانزده جرعه بنوشد بر سر در آستانه بازسپردن امانت، تمام‌قامت می‌ایستد تا قطره‌ای دیگر به دریای حقیقت افزون شود؛

 

نامش، کاتب‌بالعدل!

 

سردفتران ارجمند و دفتریاران گرانقدر و شما بازنشستگان گرانسنگ!

از همین دستنوشته، بهار حرفه‌ای‌تان، روز ششم دی‌ماه، دویست و هشتاد و دومین روز سال را شادباش گفته و کوشش‌ها و تلاش‌های ارزنده و اهتمام پاینده‌تان را در اشتغال به امر حاکمیتی سردفتری که با عنایت خداوند متعال، در تثبیت حقوق مردم توفیق خدمات شایسته دارید، ارج نهاده و امید است که حضرت باریتعالی شما را مصداق ''کاتب‌بالعدل'' قرار داده باشد.

 

باشد که در دفتر زندگی‌، وجودتان پویا و نام‌‌‌تان مانا!

 

چونان باشیم که نام‌شان در دفتر تاریخ نظام سردفتری ایران، سرزمین خوبان، همچنان می درخشد.*

 

........................................

*. یکی از آن بزرگوارانی که نامش در دفتر تاریخ نظام سردفتری ایران، ثبت شد، استاد ادب و اخلاق، زنده یاد "عباس سعیدی" است که 29 آذرماه سال جاری، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

توضیح: یادآور می شود دویست و هشتاد و دومین آیه از سوره ی مبارکه ''بقره'' معروف به ''آیه ی مُداینه'' درباره ی اوصاف و ویژگی های سردفتر و وظایف وی در دفتر اسناد رسمی است که در حال حاضر، طبق قانون، سردفتر متعهد به انجام آن است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 391701

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام US ۲۲:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۳
    2 0
    این که روز ششم دی در تقویم رسمی کشور درج شود تاثیری بر کاتب بالعدل یا بالظلم بودن سردفتران ندارد.ظالم و عادل با یک اسم تغییر شخصیت نمی دهند