به گزارش اعتماد مرد جوان که اکبر نام دارد 26 آذرماه سال 87 برادرش را به قتل رسانده بود. زمانی که ماموران در محل جنایت حاضر شدند دیدند مردی جوان با ضربه چاقویی که به پهلویش برخورد کرده، جان باخته است. بررسی های اولیه پلیس فاش کرد محمد به دست برادرش اکبر به قتل رسیده است. ساعاتی بعد از این قتل اکبر بازداشت شد. او گفت زمان قتل در حالت عادی نبوده و نمی داند چرا برادرش را به قتل رسانده است. در این بین بازجویی از خواهر دو برادر همه چیز را روشن کرد.
دختر جوان گفت؛ روز حادثه قرار بود برای من خواستگار بیاید. از آنجایی که خانه ما کوچک بود من با شوهرخواهرم تماس گرفتم و از او خواستم اجازه دهد مراسم خواستگاری در خانه آنها برگزار شود. سال قبل اکبر از شنیدن مکالمه ما ناراحت شد و با من دعوا کرد که چرا موضوع را به شوهرخواهرم گفتم. در این جر و بحث ها بود که برادرم یک سیلی به من زد. در همین حین محمد وارد شد و با اکبر جر و بحث کرد و به او گفت که حق نداشته مرا بزند. در گیری آنها بالا گرفت و به حیاط کشیده شد و بعد اکبر به آشپزخانه رفت و کاردی برداشت و ضربه یی به محمد زد.
ما سعی کردیم به محمد کمک کنیم اما او جان خود را از دست داده بود. وی ادامه داد؛ «من نمی دانم چرا این اتفاق افتاد. شوهرخواهرم مرد خوبی بود و ما با هم تعارف نداشتیم و گاهی پیش می آمد که میهمانی هایمان را در خانه او برگزار کنیم.» بعد از ثبت گفته های خواهر اکبر و محمد پرونده مراحل قانونی خود را طی کرد و در نهایت با صدور کیفرخواست علیه اکبر پرونده وی برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته اصغر روشن نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در برابر قضات قرار گرفت و برای متهم تقاضای مجازات کرد. وی گفت؛ پرونده کاملاً روشن است و دلایل بسیاری وجود دارد که مجرم بودن اکبر را ثابت می کند. من به عنوان نماینده دادستان تهران به لحاظ جنبه عمومی جرم تقاضای صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه مادر مقتول در جایگاه حاضر شد و از قصاص پسرش گذشت کرد. سپس اکبر به دفاع از خود پرداخت. وی که به شدت ابراز پشیمانی می کرد، گفت؛ به یاد ندارم که چطور برادرم را زدم اما اگر خانواده ام می گویند من محمد را با چاقو زدم، قبول می کنم و از کرده خودم پشیمان هستم. من از مادرم ممنونم که مرا بخشید اما می خواهم بگویم کاری که کردم دست خودم نبود.
متهم ادامه داد؛ به یاد دارم من و برادرم با هم درگیر شدیم اما اینکه چه شد من دست به چاقو بردم و او را کشتم را به خاطر ندارم. برادرم جوانی آهنگساز و بسیار موفق بود و من او را بسیار دوست داشتم و تا ابد در عذاب اتفاقی که افتاده است، خواهم سوخت.
بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای دادگاه به لحاظ جنبه عمومی جرم وارد شور شدند و متهم را به زندان محکوم کردند
نظر شما