یک استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پی برخی واکنشها به اظهارات حسن روحانی، نامهای سرگشاده خطاب به حضرات آیات مکارم شیرازی و محمد یزدی نوشت. روحانی گفته بود که «وظیفه پلیس، اجرای قانون است، نه اسلام».
در نامه دکتر احمد نقیبزاده آمده است: «رئیسجمهور روحانی ما مطلبی گفتند که من فکر میکردم توضیح واضحات میدهند که میگویند وظیفه پلیس اجرای شرع و قرآن نیست و نمیدانستم که کار شرع و اجرای قوانین آن را میتوان به دست هر کس سپرد.
وقتی اعتراض آیات عظام را دیدم از خود پرسیدم پس تخصص خود این حضرات چه میشود؟ مگر نه اینکه قاضی مجتهد شرع باید به اجرای احکام شریعت بپردازد که سالیان دراز از عمر خود در گوشه حوزهها صرف آموختن این احکام کرده است؟ آیا مستحضر هستند که بسیاری از افراد حتی از مسائل روزمره شرع هم بیاطلاع هستند و گاه بعضی از آنها کار را به درهم و دینار میکشند در حالی که کار شرع، کار درهم و دینار نیست؟»
در بخش دیگری از این نامه آمده است: «از قضا روحانیت ما پیش از این هم یک اشتباه مهلک دیگر مرتکب شده است که برای من بسیار جای سؤال بوده است و آن اینکه کار منبر وعظ را به مداحانی سپرده است که بعضا جز یک صوت خوش و گاهی ناخوش چیز دیگری در منقار ندارند».
نقیبزاده در ادامه این نامه با به کار بردن تعبیری، از تصور نادرست برخی مداحان از حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به شدت انتقاد کرده و نوشته است: «اینان همین تصویر را هم به مستمع ناآگاه خود منتقل کرده و امور مذهبی را تا سطح نازلی تنزل میدهند، در حالیکه اگر انقلاب 57 اسلامی شد به این دلیل بود که واعظانی چون شهیدمطهری و شهیدمفتح ذهنیت مردم را به سوی تعالی مذهبی سوق داده بودند».
در بخش پایانی این نامه نیز آمده است: «ما در کار بزرگان فضولی نمیکنیم، فقط سؤال داریم که اگر افراد پلیس صلاحیت رسیدگی به امور دینی را دارند تا پس از این مسائل دینی خود را از پلیسان و پاسبانان بپرسیم و مزاحم روحانیون والاتبار نشویم. حقیقتا عجب رئیسجمهور ناواردی داریم و گویا همان احمدینژاد مکلا متشرعتر بود و ما نمیدانستیم. تازه فکر میکردیم چون نظام اسلامی است، قوانین ما هم برآمده از شرع است که به صورت عرفی بعضی از آنها را به پلیس هم آموزش دادهاند ولی گویا اینطور نیست. خدا کند پلیس هنگام اجرای شرع مقدس، واجبات یومیه را بهجا آورده باشد. تصور کنید پلیسی که خود روزه نیست، روزهخوار را مجازات و محکوم به اجرای حد کند. امیدواریم دستکم بداند روزهخوار در چه شرایطی مستوجب عقوبت است و حد شرعی آن چیست.»
1717