منصوریان و ترس از تلخی های فوتبال/جام او را چه کسی دزدید؟

حتی نای یک کتی راه رفتن نداشت. بازی که تمام شد ، او و تیمش زدند زیر گریه چون فکر می کردند جام را در تبریز باختند و تراکتوری ها برش داشتند ، نمی دانستند که اسیر اتفاقات دیگری شدند.

 

آرین فرخی- خبرآنلاین: ساعت 12 شب بود، 90 دقیقه بعد از بازی . اتوبوس شان هنوز به هتل نرسیده بود و صدایش از پشت تلفن در نمی آمد. بغضی در گلویش مانده بود و نمی دانست چطور باید فریادش کند. در اولین سال مربیگری اش فقط 8 دقیقه تا اولین جام فاصله داشت. با چشمش دیده بود مسئول فوتبال تبریز و ناظر بازی از بغل ذستش رد شدند و با صدایی بلند به تبریزی ها گفتند بازی سپاهان مساوی شده است. او هی فریاد می زد و تیمش را به جلو می خواند اما تراکتور بازی را بسته بود. 10 نفره دفاع کردند و گل چهارم را نخوردند. تیمی که باید حمله می کرد و گل می زد ، بازی را بست تا نه خودش قهرمان شود و نه نفتی ها قهرمان شوند. شاید آن آقای مسئول و همه مسئولان دیگر از سرنوشت پایان بازی می هراسیدند . از اینکه جماعت خشمگین از نتیجه بازی چه واکنشی خواهند داشت وقتی بفهمند جام را باختند. با این وجود او قبل از رفتن گفته بود:«می رویم با 25 ، جام را بر می داریم و بر می گردیم. فوتبال حرفه ای یعنی همین. جمعیت هواداران تبریزی شاید شاکی شوند اما حقیقت فوتبال همین است و باورش می کنند.»

رویای او اما با یک دروغ بر باد رفت . او که می گفت یا می بازیم یا می بریم اما تن به مساوی نمی دهیم ف تن به مساوی داد و حالا هی مناسبات را با خود مرور می کند. اینکه چرا مسئول اجرایی لیگ شب بازی هراسان به تبریز می آید ، صبحش اصفهان است و عصر در تبریز با خیال راحت می نشیند. آیا اتفاقی افتاده؟ او نمی داند اما با صدای گرفته زیر باران و سوز کوهستان تبریز ، او هم چون مال باخته ای بود که حاصل یک فصل تلاشش را یک شایعه به باد داده بود. تیمی که هر 4 روز یکبار و برای 5 ماه متوالی بازی کرده بود نباید سرنوشتش این می شد. او حالا اگر می گوید :« آن 8 دقیقه کثیف بود» درباره چیزی می گوید که حقیقتش را به چشم دیده است. ندام با خود کلنجار می رود که تیم 10 نفره تراکتور اگر در آن 8 دقیقه حمله می کرد چه اتفاقی می افتاد؟ چرا آنها که دو بار گل خوردند ، نباید گل سوم را هم می خوردند؟

همه چیز برایش خیلی ساده است. او که از فرط عصبیت کلاه نیمه آبی اش را هم از سر در آورد و پرتش کرد بین بقیه وسایلش ، تازه رویی دیگر از فوتبال ایران را آموخت. حالا هم می ترسد. ترس از 3 مسابقه ای که پیش رو دارد. اینکه اگر می شود فینال لیگ را این قدر ساده با یک شایعه سرنوشتش را طوری دیگر رقم زد ، چطور نشود فینال جام حذفی را برایش سرنوشتی دیگر ساخت؟

آیا او درست فکر می کند؟

4141

 

کد خبر 416892

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین