نبی حبیبی در گفت وگو بامهر افزود: ما در حال حاضر ارتباط با این دو تشکیلات را بی فایده می دانیم. مگر اینکه در روش ها و رفتارهای آنان تغییری به نفع مجموعه نظام احساس کنیم. اما هیچ گونه منعی برای ارتباط با تشکل های دوم خردادی که اصل نظام و ولایت فقیه را قبول دارند، وجود ندارد.
به گزارش خبرآنلاین مهم ترین سخنان وی در این گفت وگو در ادامه می آید:
-
تحلیل ما پس از انتخابات این بود که با دو اهرم "امنیتی، انتظامی" و "سیاسی" قسمت قابل توجهی از حوادث پس از انتخابات قابل مهار شدن بود .امورامنیتی و انتظامی را مسئولان رسمی حکومت در اختیار دارند اما در مقوله کارهای سیاسی ما با اعتقاد به ضرورت تداوم وحدت ملی اقدامات وسیعی را انجام دادیم.
-
با همین استدلال در این مدت 7 ماه پس از انتخابات ، ملاقاتهایی را با آیت الله هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی ، میر حسین موسوی، محسن رضایی ، احمدی نژاد، آیت الله یزدی ،آیت الله امامی کاشانی ، آیت الله مهدوی کنی و برخی از افراد جامعه روحانیت مبارز و همچنین با هیئت رئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، مراجع عظام تقلید مانند آیت الله مکارم شیرازی ، آیت الله صافی گلپایگانی ، آیت الله نوری همدانی، آیت الله جعفر سبحانی ، آیت الله علوی گرگانی و برخی دیگر از علمای اثر گذار استانهای مختلف کشور صورت دادیم.در تمامی این ملاقاتها موضوع چگونگی دفاع از ولایت فقیه و تحکیم وحدت ملی مد نظر مسئولان حزب موتلفه اسلامی بود که معتقدیم این ملاقاتها فضای سیاسی بعد از انتخابات تاثیرات مثبت داشت.
-
تاکنون درحزب موتلفه درخصوص انتخاب کاندیدا برای ریاست جمهوری دوره یازدهم بحثی صورت نگرفته است.
دیدار با جبهه مشارکت
-
چند سال قبل و در دوره دبیر کلی آقای عسگراولادی بنا بر تصمیم شورای مرکزی مکاتباتی را با حزب مشارکت آغاز کردیم به گونه ای که 7 نامه از سوی ما نوشته شد و 3 نامه هم از طرف حزب مشارکت پاسخ داده شد و لذا ادامه این مکاتبات با تصمیم حزب مشارکت قطع گردید.در سال 84 هم بنا بر تقاضای حزب مشارکت ملاقاتی بین برخی از سران حزب موتلفه صورت گرفت و موضوع ملاقات، مسائل هسته ای جمهوری اسلامی ایران بود. البته ما در برخی از مناظرات هم که بین ما و سران احزاب دوم خردادی در صدا و سیما و یا مکانهای دیگری شکل می گرفت، شرکت می کردیم.
-
تحلیل ما در حال حاضر این است که به خصوص حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب با ورود مکرر به خطوط قرمز جمهوری اسلامی و حرمت شکنی های متعدد از مشی ای که خود آنان در هنگام تاسیس اعلام کرده بودند هم عدول کرده اند و ما در حال حاضر ارتباط با این دو تشکیلات را بی فایده می دانیم ، مگر اینکه در روش ها و رفتارهای آنان تغییری به نفع مجموعه نظام احساس کنیم. اما هیچ گونه منعی برای ارتباط با تشکل های دوم خردادی که اصل نظام و ولایت فقیه را قبول دارند، وجود ندارد.
دولت و احزاب
-
معتقدم که وزارت کشور و دولت ابتدا باید یک تعریف مشخصی از حزب داشته باشند و به صراحت معلوم کرده باشند که کدام تشکل را به عنوان حزب به رسمیت می شناسند. اگر احزابی با این تعریف وجود داشته باشد یا بوجود آید من معتقد به پرداخت یارانه به آن احزاب از بیت المال هستم.
-
از حزب ما نظرخواهی شده و ما هم در تدارک تهیه نظرات حزب موتلفه برای تغییر قانون احزاب هستیم. اکنون بیش از 230 حزب در کشور وجود دارد که برخی از آنان اعضای یک خانواده هستند لذا اصل این احزاب باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد.
-
ما در قانون انتخابات هم برای نامزد شدن یک زمینه بیش از حد بازی را فراهم می بینیم که این زمینه مشکلات بسیاری را در انتخابات فراهم کرده است. مطابق با قانون برخی از کشورها کسی که نامزد می شود ابتدا باید مبلغی را به حساب دولت واریز کند به گونه ای که اگر از درصد معینی رای کمتری را بدست آورد آن پول به نفع دولت مصادره می شود. این قانون به این منظور تدوین شده است تا هر کس هر وقت که اراده می کند جو انتخاباتی را شلوغ نکند لذا این موضوع صرف نظر از سلیقه سیاسی باید جزء مواردی باشد که مورد تامل بیشتری قرار بگیرد.
راهکارهای عملی برای برون رفت از شرایط حاضر کشور
-
من معتقدم که مردم یکی از عوامل مهم بقای نظام محسوب می شوند به همین دلیل معتقدم با وجود خدمات ارزشمندی که دولت نهم و دهم و تا حدود قابل توجهی دولت های گذشته به مردم ارائه کرده اند، هر دولتی از جمله دولت فعلی باید برای روز افزون شدن این خدمات به مردم و بالا بردن سطح رفاهیات مردم و شکوفا کردن یک اقتصاد غیر دولتی که علاوه بر نیاز مردم به کاهش نرخ بیکاری و افزایش صادرات هم می انجامد تلاشی چند برابر گذشته داشته باشد.همه باید بدانیم که به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) مردم ولی نعمت ما هستند و تامین رضایت مشروع مردم یک عامل مهم حفظ وحدت، امنیت و تداوم انقلاب است.
-
محور قرار دادن موضوع ولایت فقیه و فصل الخطاب دانستن واقعی رهبری انقلاب می تواند عمده مشکلات فعلی را حل کند. البته بنده شخصا مشکل لاینحلی پیش پای نظام و مردم نمی بینم و معتقدم که اگر همین مقوله اقتصاد کشور و رفاه عمومی مردم و تعمیق باور به ولایت فقیه و فصل الخطاب تلقی کردن مواضع رهبری به وسیله خواص و عوام مردم ملحوظ باشد هیچ کدام از این مشکلات فعلی لاینحل نمی ماند.
هاشمی و انقلاب
-
حضرت امام خمینی (ره) پس از ترور آیت الله هاشمی رفسنجانی راجع به ترادف زنده بودن هاشمی و زنده بودن انقلاب مطالبی را بیان کردند و چندین سال قبل هم مقام معظم رهبری آقای هاشمی را یکی از ارکان انقلاب دانستند و بنده معتقدم که شرط محقق باقی ماندن این دو تعریف از هاشمی این است که ایشان ازهمه سرمایه هایی که در وجودشان هست پشت سر مقام معظم رهبری و در چارچوب سیاست های کلان رهبری بیشتر از گذشته استفاده کنند.اگر با این شرایطی که عنوان کردم آیت الله هاشمی به انجام وظایف انقلابی خود بپردازد یکی از شخصیت هایی خواهد بود که در حل برخی از مشکلات نقش موثری ایفا خواهد کرد.
-
بنده معتقدم که هم کسانی که به دنبال حذف هاشمی رفسنجانی و هم به دنبال حذف احمدی نژاد هستند هر دو مرتکب اشتباه شده اند. البته هم احمدی نژاد و هم هاشمی رفسنجانی برای باقیماندن به عنوان شخصیت های اثر گذار برای حل مشکلات کشور خود مسئول هستند و با احساس وظیفه دائمی در این مسئولیت می توانند برنامه ریزی هایی مبتنی بر حذف یا تضعیف خود را خنثی کنند.
اتهامات فرزندان و نزدیکان چهره های سیاسی
-
شخصیت هیچ فردی باعث نمی شود در صورتی که خلافی مرتکب شود مصونیتی برای این شخص در مقابل قوه قضائیه و نظام ایجاد شود و اصولا لحاظ کردن شخصیت افراد خاطی در بررسی های حقوقی و قضایی کار نادرستی است. در خطبه های 29 خرداد سال جاری مقام معظم رهبری راجع به مسائل مالی، شخص هاشمی رفسنجانی را مبرا از همه شایعات و تهمت ها تلقی کردند . راجع به خانواده و فرزندانشان بهترین مرجع رسیدگی کننده را چه آقازاده باشد چه نباشد قوه قضائیه دانستند لذا وقتی در یک محکمه حکم قطعی صادر شود، می تواند مستندی برای اظهارنظر کنندگان باشد اما تا صادر نشدن حکم قطعی اعم از آقازاده ها و غیر آنان هیچ شایعه ای به عنوان حکم نباید تلقی شود.ما حتی فرض را بر این می گذاریم که حکم نهایی برای فرزندان هاشمی صادر شود که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده، اما این موضوع چه ربطی به آقای هاشمی رفسنجانی دارد؟
-
اعلام آمادگی چند ماه قبل فرزندان هاشمی به قوه قضائیه یک اقدام مفید و لازم باید تلقی شود و البته حرف آخر را در این موارد باید قوه قضائیه اعلام کند. دیدید که عنوان کردن مطالبی غیر مستند از سوی آقای رئیس جمهور در برنامه های مناظره تلویزیونی راجع به برخی از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری به دلیل اینکه مستند به هیچ سندی نبود موجب اظهار نارضایتی مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه شد. البته مطالب من مبتنی بر تطهیر هیچ کدام از آقازاده ها نیست. اما اثبات جرم آنان هم تاکنون صورت نگرفته و عقیده اسلامی حکم می کند که اظهار نظر در مورد سواستفاده های مالی و اخلاقی هر شهروندی مبتنی بر حکم قضایی باشد و بنده هم خواستار رسیدگی به این قضایا از سوی قوه قضائیه هستم و قضاوت نهایی بنده و امثال بنده هم منوط به قضاوت نهایی محاکم قضایی است.
استقبال از اظهارات کروبی
-
ما از این قبیل اظهارات استقبال می کنیم و معتقدیم آقای کروبی پس از چندین ماه که به نظر ما مواضع نادرستی را اتخاذ کرده بود بهتر است که به دنبال این قدم اول که یک قدم اولیه و بسیار کوتاه محسوب می شود قدم های بزرگ متعدد دیگری بردارد و حداقل به آقای کروبی اوایل انقلاب تبدیل شود. اتهامی که آقای کروبی به جمهوری اسلامی ایران در خصوص اتفاقات موجود در زندانها و اتهام تقلب در انتخابات وارد کردند انبوهی از سیئات را برای ایشان فراهم کرده و ما از این قدم کوتاه اولیه به شرط اینکه قدم های دیگری نیز برای تقویت نظام و رهبری برداشته شود استقبال می کنیم.- حالا که برای کروبی اثبات شده که تقلب در انتخابات یک توهم است بهتر است به صراحت اعلام کند که اشتباه کرده است.
مرتض.ی هم مثل فرزندان هاشمی
-
ما وقتی که می گوئیم راجع به فرزندان هاشمی نباید به شایعات بسنده کرد بلکه باید موضوع به یک محکمه عدل ارجاع شود و نهایتا تسلیم حکم این محکمه شویم بدیهی است که در خصوص آقای مرتضوی و نظیر وی نیز معتقد به ضرورت رسیدگی به حرف ها و سخنان شایع شده هستیم، بنابراین تا قبل از پایان یک رسیدگی عادلانه راجع به آقای مرتضوی و غیر آن معتقد به اظهار نظر افراد غیر قاضی که به پرونده رسیدگی کرده باشند، نیستیم و مرتضوی هم در دوران مسئولیت خود مانند بقیه افراد عملکردی داشته است که اگر معترضی وجود دارد حق اعتراض خواهد داشت و مرتضوی هم حق دفاع از خود را دارد.
سران قوا زیر ذره بین
-
من جمع جبری عملکرد سران قوا را مثبت می دانم یعنی آنان هم مثل هر انسانی دیگری نقاط مثبت داشته و در مواردی هم نقاط منفی در عملکردشان قابل پیش بینی است البته آیت الله آملی لاریجانی تازه به کار مشغول شده و باید فرصت بیشتری داشته باشد.اما این موضوع که برخی از طرفداران سران قوا یک حالت معصومیت برای شخصیت مورد نظرشان قائل باشند بزرگترین اشتباه است، البته راجع به تک تک عملکرهای سران قوا هم می شود پس از بررسی اظهار نظر کرد.
-
برای حمایت همه جانبه رئیس جمهور از آقای مشایی هیچ توجیهی قائل نیستیم. راجع به مشایی و هر کس دیگری معتقدم که هر مطلبی که ازقول مشایی و افراد دیگر نقل می شود را باید بررسی کرد و دید که آیا آن مطالب را گفته یا خیر. اگر مشایی راجع به ضعف مدیریت پیامبران اولوالعزم مانند حضرت نوح آنگونه که رسانه ها آورده اند اظهار نظر کرده باشد معنای این سخن وی انکار عصمت پیامبران است در حالیکه پیامبران الهی همگی معصوم هستند.
-
اگر رسانه ای حرف صحیحی را منتشر کرده باشد در جمهوری اسلامی ایران هیچ کس حق برخورد با آن رسانه را ندارد و مشایی نیز از دوستان ما نیست ولی به او توصیه می کنیم که نکاتی را رعایت کند.
بازنگری در قانون اساسی
-
هیچ کس تا به حال نگفته که قانون اساسی وحی منزل است، در زمان امام یک مرتبه بازنگری در قانون اساسی انجام شده است، که در آن زمان تغییراتی نیز در آن داده شد. باتوجه به اینکه اسلامی بودن نظام وولایت فقیه درهیچ دوره ای قابل تجدید نظرنیست اما می توان در سایر موارد قانون اساسی به تناسب اجرای آن که ممکن است مورد ایراداتی واقع شود، یعنی هر وقت مسئولان نظام یا مردم مطالبه ای برای برخی تغییرات در مواد قانون اساسی غیر از اسلامی بودن و ولایت فقیه داشتند بازنگری در قانون اساسی قابل بررسی وتجدید نظر است البته بشرطی که به اصل جمهوریت واسلامیت نظام لطمه ای وارد نشود.
نظر شما