۰ نفر
۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۷
مفهوم سازی درمدیریت رسانه

علیرضا تهرانی فر

سوالات زیادی پیرامون رشته مدیریت رسانه مطرح می گردد!! اما پاسخ های کمی وجود دارد که جوابگوی این سوالات مطرح شده باشد. بسیار از این سوالات در ظاهر ساده و سطحی هستند اما همین سوالات ظاهرا سطحی بنیاین رشته ی مدیریت رسانه را مورد استیضاح قرار می دهند!

 از جمله ی این سوالات : آیا مدیریت رسانه یک رشته ی مدیریتی یا رسانه ای می باشد؟ آیا این رشته از دل مدیریت بیرون آمده است یا ارتباطات؟ آیا نظریه ها ی مدیریت قابل اجرا در سازمانهای رسانه ای هم هستند؟ روشهای تحقیق در مدیریت رسانه مناسب این حوزه هستند یا نه؟ و و و...

رشته ی مدیریت رسانه نیاز به مفهوم سازی بیشتری دارد. تعاریف دقیق می تواند به بسیاری از این گونه سوالات و سوالات بی شمار دیگری از این دست پاسخ دهد. اما این تعریف دقیق ومفهوم سازی وظیفه چه کسی یا کسانی می باشد؟ به نظر می رسد که مفهوم سازی در وهله اول وظیفه ی آکادمی می باشد. برای کار و پژوهش در هر رشته ی علمی، ابتدا باید آن حوزه برای کارورزان و دانشجویان خود درست و دقیق تعریف و ومفهوم سازی گردد. بایستی ابزارها و نظریه هی آن حوزه معرفی و مورد ارزیابی موشکافانه قرار گیرد.

به قول آلن راین فلسفه ی علوم اجتماعی یک علم درجه ی دوم است، درجه ی دوم بودن آن به این معنا نیست که اهمیت کم تری دارد بلکه برعکس در اینجا اهمیت آن بیشتر است. در فلسفه ی علم ما با این سوال ربرو هستیم که آیا مدیریت رسانه یک علم است یا نه؟! برای اینکه یک حوزه ای نام علم به خود بگیرد معیارهای مشخصی وجود دارد از جمله اینکه نظامند باشد، روشهای مشخص خود را داشته باشد، تجربه پذیر باشد، نظریه های منظم و تایید شده داشته باشد و غیره. با این تفاسیر آیا مدیریت رسانه نظریه ها و روشهای منظم خود را دارد؟!

در بالا به درجه دوم بودن فلسفه ی علم اشاره کردیم، اما منظور از علم درجه اول چیست؟ علم درجه اول همان فعالیت دانشمندان، استادان، دانشجویان در آن علم است و استفاده آنها از روشها و نظریه برای تولید علم می باشد.

یعنی فعالیت آکادمیک یک استاد مدیریت رسانه و نوشتن مقاله توسط یک دنشجو علم درجه اول است. فعالیت آکادمیک درجه اول است هرگز به معنای اهمیت بیشتر آن نیست همانطور که قبلا گفتیم اهمیت کمتری نسبت به علم درجه دوم دارد! فیلسوفان علم در مدیریت رسانه به این می پردازند که آیا این نظریه ها و روشهای مورد استفاده توسط استادان و دانشجویان در درجه اول، کاربرد داردند؟ مناسب مدیریت رسانه هستند یا نه؟ نظریه ها و روشهای مناسب برای این حوزه کدامند؟

مدیریت رسانه نیاز به بررسی دقیق و موشکافانه دارد، نظریه ها و روش هایی که در حال حاضر در این رشته مورد استفاده قرار می گیرند باید مورد بررسی دقیق قرار گیرند و از دل این بررسی های دقیق و موشکافان تعاریف دقیق و مفهوم سازیهای مناسبی بیرون بیاید که به پیشرفت و حرکت رو به جلوی این رشته کمک کند.

این بررسی دقیق به علم درجه ی اول کمک می کند تا عالمان آن به خوبی این حوزه را بشناسند و در آن به تولید علم بپردازند.

پاسخ دقیق و قابل قبول برای پرسشهای مطرح شده در آغاز نوشتار را می توان با این بررسی دقیق و مفهوم سازی عالمانه پیدا کرد.

مدیریت رسانه یک حوزه ی جدید و بین رشته ای است و نیاز به مفهوم سازی و قلمرو سازی بیشتری دارد، نظریه ها و روشهای مورد استفاده قرار گرفته در این رشته وام گرفته مدیریت و ارتباطات جمعی (اجتماعی) هستند. سوالی که اینجا مطرح می گردد اینست که آیا می توان مدیریت رسانه را یک رشته علمی نامید؟

امیدوارم که با راهکاری که در این نوشتار ارائه شد یعنی مفهوم سازی و تعاریف دقیق از طریق بررسی های موشکافانه نظریه ها و روشها توسط فیلسوفان علم درجه ی دوم یا فلسفه ی علم، بتوانیم برای سوالات مطرح شده پاسخ های دقیق بیابیم و با شفاف سازی بیشتر انگ گنگ بودن را از این حوزه دور کنیم

 

کد خبر 427557

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =